از همان ابتدای اعلام نتایج تأیید صلاحیتها، واضح بود که حاکمیت پیشاپیش نتیجه انتخابات را مشخص کرده است. اما آنچه به لحاظ سیاسی مهم ارزیابی میشد، اجازه استفاده از آرای مردم بهعنوان ابزار تبلیغاتی از سوی حاکمیت بود. موضوعی که در میان مخالفان جمهوری اسلامی و بخش وسیعی از افرادی که سابقاً خود را اصلاحطلب میدانستند، در این دوره بهعنوان نقطه اشتراک شناخته شد.
اما در این میان طیفی از اصلاحطلبان همچنان در تلاش بودند تا با تهییج افکارعمومی و جلب رضایت ریزشیهای جبهه اصلاحات، آنان را به مشارکت در انتخابات ترغیب کنند. الگو همان روش سابق بود. رقیب هراسی و مشارکت به هر قیمتی: «رای میدهیم تا جمهوریت حفظ شود.»
در سوی مقابل، بخش بزرگی از بدنه اصلاحطلبان با ارجاع به بینتیجه بودن رأی دادن و شکست اصلاحات پس از ۲۴ سال؛ و همچنین وقایع فاجعه باری مانند کشتار آبان ۹۸ و شلیک سپاه به هواپیمای مسافربری، هرگونه همکاری در انتخابات را مشروعیتبخشی به حکومت دانستند و تحریم را تنها راه باقی مانده بیان اعتراض عنوان کردند.
اگرچه مخالفان جمهوری اسلامی استدلالهای بیشتری برای تحریم بیان میکردند، اما دستکم بر سر تحریم به دلیل وقایع سالهای اخیر، با اکثریت مردم و بدنه جوان سابقاً اصلاحطلب هم نظر بودند.
این موضوع نشان میدهد که یک اشتراک نظر در میان طیف وسیعی از مردم بر سر مخالفت به حکومت ایران به وجود آمده است. اگرچه فشار بیشتری بر روی فعالان سیاسی و اجتماعی داخل کشور وجود دارد، اما عدم مشارکت در بازی که قانون و زمین آن توسط اقتدارگرایان ترسیم شده، اعتراض و تلاش جدیدی برای تغییر و بهبود شرایط است.
به نظر میرسد مهمترین دستاورد این انتخابات، جمعشدن منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی زیر یک سقف و تقابل با جبهه مشترک باشد. موضوعی که توان فعالان سیاسی را برای مقابله به حاکمیت افزایش میدهد. حمایت رسانههای خارج از کشور از تحریمکنندگان داخلی این نوید را داد که دیگر انحصار رسانه نیز قرار نیست در اختیار جمهوری اسلامی و حامیان آن باقی بماند و فعالیتهای سیاسی در داخل نیز میتواند به بازتاب رسانههای آزاد امیدوار باشد.
در واقع این بار بیش از پیش اتحادی فراگیر شکل گرفته است. اخیراً نشست مجازی «نه به جمهوری اسلامی» با حضور تعدادی از فعالان سیاسی و مدنی مخالف حکومت ایران برگزار شد. در این نشست فاطمه سپهری، از داخل ایران نیز حضور داشت. با توجه به اینکه در دوران انتخابات اخیر گفتگوهای بسیاری بین فعالان سیاسی داخل ایران و افراد تبعیدی در کلابهاوس و سایر فضاهای سیاسی صورت گرفته است، میتوان امیدوار بود که شکاف اختلاف نظر در این حوزه نیز کاهش یابد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طی این مدت گروههای حامی شاهزاده رضا پهلوی، مشروطهخواه، نیروهای سیاسی جمهوریخواه، احزاب چپگرا، نیروهای ملی مذهبی، اصلاحطلبانی که دیگر با مشی اصلاحات و خاتمی همسو نیستند و بسیاری دیگر از احزاب مستقل در مسیر تقابل با وضع فعلی و حکومت غیر پاسخگو همسو شدند. تمامی این گروهها دستکم در مورد اینکه قانون اساسی فعلی و حاکمان سالخوردهای که مسئول وضعیت فعلی ایران هستند، اتفاق نظر دارند.
این انتخابات یک نتیجه روشن داشت. دوگانه اصلاحطلب اصولگرا از این به بعد به دوگانه مخالف جمهوری اسلامی و موافق جمهوری اسلامی تبدیل شده است. شکاف حکومت با ملت عمیقتر شده و سطح مطالبات مردم نیز افزایش یافته است. مطالباتی که به نظر میرسد کاندیداهای این دور حتی اجازه سخن گفتن از آن را نیز نداشتند.
به توجه به هدفگذاریهای آیتالله خامنهای در گام دوم انقلاب و یک دست کردن حکومت برای رسیدن به آنها، بحث حجاب اجباری، برقراری رابطه با آمریکا، کاهش هزینههای نظامی، بهبود روابط سیاسی با کشورهای منطقه، آزادیهای اجتماعی، آزادی رسانه و همچنین آزادی بیان از مهمترین مطالباتی است که به نظر میرسد دیگر در چارچوب جمهوری اسلامی تحققپذیر نباشد.
از این رو جبهه تقابل با نظام حاکم در این انتخابات گسترش یافته است؛ بنابراین باید منتظر باشیم که در آیندهای نزدیک، حکومت برای مقابله با مردم معترض هزینههای بیشتری را متحمل شود.
اشتراکی که امروز در میان گروههای مخالف جمهوری اسلامی شکل گرفته، تداعی کننده فروردین سال ۵۷ است. یعنی زمانی که گروههای سیاسی چپ، مذهبی و ملی که هر کدام از آنها نیز به شعبات گوناگون تقسیم میشدند در یک چیز به اشتراک رسیده بودند: «حکومت شاه را نمیخواستند.»