حضور مصطفیالکاظمی، نخست وزیر عراق در رژه نظامی نیروهای حشد شعبی، اشارهای به احتمالات تصویر آینده عراق و منطقه پس از اتمام توافق بین آمریکا و ایران و احیای برجام است. حشد شعبی که جناحهای اصلی تشکیل دهنده آن به تهران وابستگی دارند، در این اواخر فشارهای خود را برای تسلط بر اوضاع داخلی عراق افزایش داده است. علاوه براینکه نیروهای این سازمان به حمله به مراکز نظامی، سازماندهی تظاهرات مسلحانه علیه دولت مرکزی و تررو فعالان سیاسی که علیه فساد و هژمونی ایران بر عراق مبارزه میکنند، متهم هستند. این در حالی است که تمامی اقدامات تهدید آمیز نیروهای حشد شعبی، در چارچوب فشارهای رژیم ایران برای بهبود شرایط مذاکره با غرب و اطمینان از موقعیت سرنوشتساز حشد شعبی در ساختار قدرت و آینده عراق، قرار میگیرد.
از همینرو، رژه نظامی حشد شعبی و حضور مصطفیالکاظمی در آن، میتواند به عنوان اعلام موفقیت احتمالی طرح راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران در سراسر قلمرو عراق محسوب شود. همچنان، مداخله تهران در مناطق دیگر عربی تحت نفوذ ایران نیز در مسیر مشابهی در حرکت است که هدف اساسی آن، تقویت نقش نیروهای وابسته به ایران، گسترش فعالیتهای آنها در راستای برآورده کردن اهداف رهبردی تهران در منطقه و اطمینان از نقش نیروهای یادشده در آینده کشورهای متبوع آنها است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از آغاز مذاکرات ایران و غرب در وین، حوثیهای یمن نیز در اقدامی مشابه با فعالیتهای تهدید آمیز شبه نظامیان عراقی، حملات خود را در یمن و به خاک عربستان سعودی افزایش داده اند. البته هدف از این اقدام، تقویت موقعیت ایران در مذاکرات وین و دستیابی حوثیها به سهم بزرگی در توافق احتمالی برای پایان دادن به بحران جنگ در یمن است. در لبنان نیز طرفداران رژیم ایران به روش دیگری همین نقش را بازی میکنند و در انتظار برآورده شدن اهداف مشابهی هستند تا سرنوشت مذاکرات هستهای و آینده نفوذ ایران در منطقه روشن شد، علیرغم اینکه تشدید بحران اقتصادی، لبنان را در آستانه فروپاشی قرار داده است.
گروههای طرفدار ایران در جهان عرب در امتداد دو تحول پیش میروند که یکی حل و فصل شده و دیگری در حال انجام است. تحول اول روشن شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران، قرار گرفتن کامل قدرت در دست رهبری ایران و پایان دادن به بحث و جدلهای سیاسی در باره اصلاحطلبان و محافظهکاران است. در حالیکه تحول دوم، تصمیم ایالات متحده برای خروج از منطقه است.
هرچند میزان جدیت و چگونگی عقبنشینی آمریکا از منطقه تا به حال مشخص نیست، اما نحوه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان میتواند، وضعیت آینده منطقه را تا حدی روشن کند. با هر گامی که آمریکا برای خروج از قلمرو افغانستان به عقب برداشته است، جنگجویان طالبان توانسته اند گامی رو به جلو بردارند و با ادامه این روند، بعید نیست که پس از گذشت مدت کوتاهی از خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان، سراسر افغانستان در چنگال «امارات» طالبان سقوط کند.
تردیدی نیست که پیشرفت طالبان در افغانستان علاوه براینکه منجر به درگیریهای خونین داخلی میشود، نگرانی کشورهای همسایه را نیز شدت میبخشد. با اینحال، رژیم ایران که پیوسته در صدد اخراج آمریکا از «غرب آسیا» است، رویایی دیرین خود را با خروج نیروهای آمریکایی از منطقه در حال تحقق یافتن میبیند، زیرا بهمحض عقبنشینی نیروهای آمریکایی، شبه نظامیان فرقهگرای که توسط رژیم ایرن کنترل میشوند، قدرت را در اکثر نقاط در دست میگیرند.
در همین حال، یک نویسنده کویتی هشدار داده است که اگر وضعیت منطقه به صورت کنونی ادامه پیدا کند، پایتخت پنجم عربی نیز سقوط میکند، شاید این نویسنده اندکی اغراق کرده یا اینکه نسبت به آینده بدبین باشد، اما لازم است با توجه با آشفتگیهای روزافزون منطقه، مراقب این هشدار باشیم. شکی نیست که با خروج نیروهای آمریکایی از منطقه و احتمال بازگشت به برجام، بدون شامل کردن سیاست منطقهای ایران در توافقنامهای جدید، هیچ عامل بازدارندهای بر سر راه رژیم ایران باقی نمیماند که مانع پیشرفت پروژه سیاسی و راهبردی ایران در منطقه شود.
اگر عقبنشینی آمریکا فرصت مناسبی را برای گسترش نفوذ ایران در منطقه فراهم کند، بازگشت به برجام، مسیر پیشروی سیاست توسعهطلبانه ایران در خاورمیانه را بیشتر از پیش هموار میکند. لغو تحریمها، به ویژه صادرات نفت و آزادسازی پولهای بلوکه شدهای ایران میتواند حمایت قاطعی از اقتدار یکپارچه ایران پس از انتصاب ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهوری ایران، به شمار رود. در نتیجه، رژیم ایران میتواند حمایت مالی و تسلیحاتی خود را به گروههای وفادار به تهران در سراسر منطقه افزایش دهد، بدون اینکه همچون گذشته در معرض برخی انتقادات ضعیفی، مانند آنچه محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به طور مخفیانه به سپاه پاساداران خطاب کرده است، قرار گیرد.
در اینصورت، سپاه قدس میتواند پروژه توسعهطلبانهای رژیم جمهوری اسلامی را با امکانات بیشتر و قابلیتهای بهتری که در دوره تحریمها در دسترس نبود، به پیش برد. اکنون در حالیکه همه قدرتهای منطقهای خود را برای رویارویی با احتمالات آینده آماده میکنند، ایجاب میکند قدرتهای فعال عربی در حوزه خلیج فارس و مصر نیز برای مقابله با تحولات احتمالی پیشرو آمادگی بگیرند.
© IndependentArabia