چند سالی است که در دور و اطراف خود عمدتا جوانانی را میبینید که روی بدن خود طرحهای مختلفی را خالکوبی کردهاند. شیوهای از رفتار با بدن و استفاده از آن که تا یکی دو دهه پیش به ندرت به چشم میآمد ولی اکنون به امری شایع تبدیل شده است، به خصوص که این خالکوبیها اکنون به میان چهرههای پرآوازه عرصه ورزش و بازیگری و موسیقی نیز راه یافته است. ایرانیان، به خصوص علاقهمندان به موسیقی پاپ، قطعا چهره و نام امیر تتلو را از یاد نبردهاند که با ظاهری پر از خالکوبی درهمهجای بدنش ظاهر می شود و حتی نامش نیز تداعی کننده تتو یا خالکوبی است.
وقتی افراد مشهور و چهرههای پرآوازه در هر فعالیتی دست به چنین کاری میزنند طبیعی است که سرعت گسترش آن شدت و حدت افزونتری به خود میگیرد.
بر اساس یک نظرسنجی، در سال ۲۰۱۷ در آمریکا از هر ده نفر چهار نفر خالکوبی میکنند. در ایران آماری از میزان خالکوبی در دسترس نیست اما در یک دهه گذشته شدت توجه به نقشزدن بر بدن، بازار پر رونقی پیدا کرده است.
گسترش خالکوبی و تمایل در ایران به حدی است که پای مسئولان دولتی را نیز به میان کشیده تا برای آن چارهای بیندیشند و حتی آن را نشانهای از تمایل به فعلی مجرمانه بدانند. برای نمونه سرهنگ آرش باستانی، رئیس مرکز معاینات پزشکی معاونت بهداد ناجا در گفتوگو با پایگاه خبری انتخاب، اگرچه خالکوبی صرف را مانعی بر سر دریافت گواهینامه رانندگی ندانست، اما اذعان کرد که خالکوبیهای نامتعارف میتواند نشانههایی باشد برای آنکه فرد را به کمیسیونی متشکل از سه روانکاو و یا روانپزشک ارجاع دهند تا میزان سلامت روانی فرد را مورد بررسی قرار دهند.
در واقع اگر تا پیش از این فقط میزان بینایی فرد در اخذ گواهینامه رانندگی مورد ارزیابی قرار میگرفت، خالکوبی نامتعارف سبب شده است تا گزینه دیگری هم روی میز افسران نیروی انتظامی برای دادن گواهینامه قرار بگیرد و نظر نهایی به تایید کمیسیون روانپزشکان ارجاع داده شود.
چرا خالکوبی در جامعه ایران به عنوان رفتار نابهنجار شناخته شده است؟
تصویری که از خالکوبی در جامعه ایران نشان داده میشود، مثبت نیست. در فیلمها و سریالها، شخصیتهای منفی همانند جنایتکاران، اراذل و اوباش و افرادی با رفتارهای پرخطر و غیرعادی، خالکوبی بر بدن دارند. این مسئله در معرفی خالکوبی به عنوان رفتاری نابهنجار در جامعه تاثیر بسزایی دارد و همین تصویر منفی از خالکوبی، مانع پذیرش آن در فرهنگ و جامعه ایران میشود. امابا وجود واکنشها و مقاومتهای دولت، میزان علاقمندان و مشتریان خالکوبی در حال افزایش است.
بخشی از این مقاومتها به وجود موسسات و یا مکانهایی بازمیگردد که خالکوبی را با ابزار و امکانات غیربهداشتی انجام میدهند که خود به افزایش بیماریهای پوستی و بیماری هایی چون هپاتیت و یا ایدز منجر میشود.
دلایل روانشناسانه خالکوبی
افراد به شیوههای مختلفی چون موسیقی، نوشتن شعر، رقص و حتی نوع و سبک لباس پوشیدن، احساسات و هیجانات خود را بروز میدهند. خالکوبی نیز یکی از این روشها برای ابراز احساسات فردی است، روشی که امروزه بیشتر رایج شده و شیوع آن نیز به ویژه در میان جوانان در حال افزایش است. گسترش شبکههای مجازی و اینترنت، مشکلات خانوادگی و فشارهای اجتماعی، فرصت تعاملات مستقیم بین افراد را کمتر کرده و افراد عموما تمایلی برای ابراز مشکلات و بیان احساسات درونی خود ندارند. اینجاست که خالکوبی به میدان میآید و به روشی خاموش برای ابراز احساسات فرد تبدیل میشود. از دید روانشناسی، رنگهای تیره و روشن، و طرحهای ساده و پیچیده هر کدام به نوعی گویای روایت زندگی شخص است.
نیاز به احساس هویت: افراد معمولا آگاهانه تصمیم میگیرند که طرحی بر بدنشان حک کنند و هراسی از افکار عمومی ندارند چون با انجام خالکوبی حسی نو و خوب که همان حس هویت است در وجود شان شکل میگیرد، حسی که از نبود آن رنج میبرند.
اگر چه خالکوبی مثل آرایشکردن یا پروتز و حتی استفاده از کلاه گیس، تغییراتی ظاهری در فرد ایجاد میکند، اما حس درونی متفاوتی را نیز سبب میشود؛ حسی که به تغییر عزت نفس و نگرش منفی فرد نسبت به بدن خود میانجامد. در واقع فرد با خالکوبی احساس قدرت میکند و به دنبال این حس، میتوانند احترام بیشتری از اطرافیانشان دریافت کنند.
افراد، با خالکوبی با اضطرابهای درونی خود مقابله می کنند و با این باور که طرح روی بدنشان دائمی است، احساس امنیت و آرامش و حتی به طور موقت اضطراب کمتری را تجربه میکنند. این اضطراب میتواند بعد از مدت کوتاهی شدت یابد و فرد برای کاهش دوباره اضطراب به سمت نقشزدن طرحهای بیشتر و عمیقتری روی بدن خود حرکت کند.
معمولا افرادی که خالکوبی میکنند بر خلاف تصور عام، افرادی هستند برونگرا که به دلایل متعددی چون شکستهای متوالی، مشکلات در دوران کودکی نامناسب، و غیره تمایلی به بیان احساسات درونی خود ندارند. اما از طرفی دیگر از فعالیتهای اجتماعی و در اجتماع بودن و به خصوص دیده شدن، انرژی میگیرند. فرد میداند که مورد قضاوت طیف وسیعی با افکار مختلف قرار میگیرد چون یکنواختی برایش کسالتآور است و تمایل زیادی به تجربهکردن دارد.
با توجه به نتایج تحقیقات به دست آمده و نگرشهای روانشناسانه نسبت به خالکوبی به نظر نمیرسد که روش مقاومت دولت ایران برای جلوگیری از خالکوبی در افراد جامعه روشی مناسب باشد. آگاهی درباره مشکل و پذیرش آن اولین و مهترین قدم برای حل مشکل است اما ابتدا خود دولت و مسئولین باید آگاهی کافی از دلایل روانشناسانه و اجتماعی خالکوبی داشته باشند تا به صورت ضربتی و تحت فشار در صدد حل مشکل برنیاید.