اظهارات حسن نصرالله، رهبر سازمان حزبالله لبنان، درباره کمکهای جمهوری اسلامی به حزبالله و اشاره به ورود قریبالوقوع کمک ویژه سوخت از ایران به لبنان، گواه دیگری بر چگونگی هدر رفتن ثروت ملی ایرانیان و درامدهای دولت ایران و یارانههای مردم آن کشور در راستای عملی کردن سیاستهای بیثبات کننده رژیم جمهوری اسلامی و برنامههای سپاه پاسداران در منطقه، بهویژه لبنان، است.
با این حال، رسانههای خبری ایران پس از انتشار اظهارات حسن نصرالله، بلافاصله مسئله مجانی بودن نفت کشتیهای عازم لبنان را رد کردند و حتی به سمیر جعجع، رئیس حزب نیروهای لبنان و سعد حریری، نخستوزیر پیشین لبنان، حمله و آنها را به تلاش برای تشویش اذهان عمومی در ایران متهم کردند. گویا رژیم تهران بیش از این توان تحمل ماجراجوییهای گذشته را ندارد و باید به صورت علنی اعلام کند که نفت فرستاده شده به لبنان مجانی نیست بلکه این محمولههای نفتی را شماری از تجار شیعه لبنانی خریداری کردهاند. شکی نیست که ملت ستمدیده ایران که در طول چند دهه گذشته در برابر اقدامهای خودسرانه این رژیم سکوت اختیار کرده است، دیگر در قبال اینکه سپاه پاسداران و گروههای وابستهاش حقوق آنان را هدر دهند، سکوت نخواهد کرد.
حسن نصرالله گفت که کشتیهای مملو از نفت «رایگان» ایران برای حمایت از مقاومت لبنان در راهاند. وی به اسرائيل و ایالات متحده هم هشدار داد که از هرگونه حمله به کشتیهای یاد شده خودداری کنند، زیرا به گفته وی «این کشتیها از زمانی که به سمت لبنان حرکت کردهاند، به «بخشی از خاک لبنان تبدیل شدهاند» و حزبالله حق «محافظت» از آنها را دارد.
این در حالی است که رهبر حزبالله بهخوبی میداند با توجه به تحریمهای اِعمال شده علیه ایران، نه تهران میتواند نفت صادر کند و نه لبنان میتواند نفت صادره ایران را تحویل گیرد، اما علیرغم این آگاهی، وی با سرنوشت لبنان و مردمش بازی میکند و نه تنها کشور را در معرض تحریمهای بیشتر قرار میدهد، بلکه لبنان را با خطر جنگی روبهرو میکند که زیرساختهای آسیبدیده آن را بیشتر از پیش نابود خواهد کرد.
البته شهروندان لبنانی دیگر به تهدیدهای ظاهری و عوامگرایانه حسن نصرالله اعتماد ندارند و میدانند که سرانجام این ملت لبنان است که باید هزینه ماجراجوییهای سپاه پاسداران ایران در خاک لبنان را بپردازد. شکی نیست که در این میان، جامعه شریف شیعه که در طول سالهای گذشته و قبل از آنکه سلول سپاه پاسداران موسوم به «حزبالله» تشکیل شود در کسب استقلال، خدمت به میهن و بازسازی این کشور سهمی فعال داشتند، بیشترین هزینه این ماجراجوییها را خواهند پرداخت. این نگرانی وجود دارد که اهالی مناطق «نبطیه»، «بنت جبیل» و «صور» به ترک خانههای خود ناگزیر شوند و لبنان خسارت بزرگ دیگری متحمل شود. این در حالی است که در جنگ ژوییه ۲۰۰۶، بیش از یک هزار و ۴۰۰ شهروند لبنانی کشته شدند و خسارتهای ناشی از آن جنگ به بیش از هفت میلیارد دلار رسیده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حسن نصرالله با هشدارها و تهدیدهایش، قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحده را نقض میکند، نیروهای بینالمللی حافظ صلح (یونیفل) که در جنوب کشور مستقرند و نیز ثبات و امنیت لبنان را به خطر میاندازد و به اقتصاد کشور ضربه سختی میزند. وی قوانین بینالمللی را که کشتیها را جزو قلمرو لبنان محسوب نمیکنند هم زیر پا میگذارد.
شکی نیست که حقوق بینالملل مرزهای زمینی، دریایی و اقتصادی لبنان را به رسمیت میشناسد، اما کشتیهایی که پرچم لبنان را حمل نمیکنند و به صورت رسمی متعلق به لبنان نیستند و کشتیهای که در آبهای بینالمللی در حرکتاند، از لحاظ قوانین بینالمللی هرگز نمیتوانند بخشی از خاک لبنان به شمار روند. با این حال، حسن نصرالله سعی دارد در چارچوب تلاشهای عوامفریبانهاش، قانون بینالمللی جدیدی برای دریاها و کشتیهای تجاری ارائه دهد.
رهبر حزبالله لبنان پیوسته ادعا میکند که ایالات متحده، لبنان را محاصره کرده است؛ در حالی که واقعیت اوضاع لبنان با این اتهامهای پوپولیستی بیاساس کاملا مغایر است. هیچ ناوگان آمریکایی در نزدیکی لبنان وجود ندارد تا از ورود و خروج کشتیهایی که به لبنان میروند یا در حال خروج از آن کشورند، مانع شود. آمریکا هیچ محدودیت خاصی برای بانکهای لبنان یا روند انتقال پول در لبنان وضع نکرده، بلکه در عوض ناگزیر شده است میلیاردها دلار به لبنان کمک کند تا از ارتش این کشور در برابر گروه مسلح لبنانی که سپاه پاسداران از آن حمایت میکند و اقتصادی موازی در لبنان ایجاد کرده است، مقابله کند. البته همه شهروندان لبنانی از جمله شیعیان از کمکهای آمریکا بهره میبرند. بنابراین آیا آنچه در حال حاضر در لبنان اتفاق میافتد، محاصره آمریکا است یا کازار رسانهای پوپولیستی حسن نصرالله؟
حقیقت اظهارات حسن نصرالله مبنی بر اینکه رژیم تهران همیشه کنار مردم لبنان است، با یک جمله کوتاه که بر زبان راند، کاملا آشکار شد. وی گفت: «موضع حزبالله مشخص است. استعفای دولت قبلی را رد کردیم و همواره تشکیل دولت از جریانهای سیاسی را خواستاریم». این بدان معنا است که حزبالله هرگز کنار مردم لبنان که در پی حساب کشیدن از عاملان فساد و ایجاد تغییر در نظاماند، نیست، بلکه از طبقه سیاسی فاسد که در قبال سلاحها، اقدامها و اقتصاد موازی حزبالله سکوت اختیار میکنند، حمایت میکند. حزبالله برای تحقق اهداف و برنامههایش همواره تشکیل دولتهایی ضعیف در لبنان را خواستار است که توان ایجاد اصلاحات و اجرای قانون را نداشته باشند تا زمینه بهرهجویی حزبالله فراهم باشد.
البته ما با حسن نصرالله موافقیم که میگوید «لبنان با بحرانی ساختگی روبهرو است و دولت میتوانست با این بحران مقابله و آن را بهدرستی مدیریت کند» اما واقعیت این است که حزبالله خود عامل اصلی بحران لبنان است. بهویژه اینکه همین سازمان بود که کالاهای یارانهای را به سوریه قاچاق کرد، سوختی که ارتش مصادره کرده بود، ذخیره کرد، از احتکار و فساد حمایت کرد و با استفاده از سلاح و نفوذ گستردهای که داشت مانع از بازیابی منابع مالی و اقتصادی دولت شد و از بهرهبرداری از منابع عمومی که باعث افزایش میزان درآمدهای دولتی میشود، جلوگیری کرد. علاوه بر اینکه همه بندرها، مرزهای زمینی، فرودگاهها و مناطق امنیتی تحت مدیریت حزبالله قرار دارد و دولت لبنان، حتی اگر بخواهد، هم نمیتواند آنها را پس بگیرد یا از کنترل حزبالله خارج کند.
اگر گزارش خبرگزاری نور، نزدیک به شورای عالی امنیت ملی ایران، درست باشد که «نفتکش موردنظر حسن نصرالله هدیه نیست، بلکه شماری از تجار لبنانی هزینه آن را پرداختهاند»، پس این واقعیت آشکار میشود که رژیم جمهوری اسلامی نه به مردم لبنان اهمیتی میدهد و نه محمولههای نفت را رایگان به آنها میدهد. به هر حال، حزبالله نفت وارده شده از ایران را میفروشد و پول حاصل از فروش نفت را در بازار لبنان به دلار تبدیل میکند، سپس برای سپاه پاسداران میفرستد. در نتیجه، ملت ایران ثروت ملی خود و مردم لبنان ذخایر ارزی خود را از دست میدهند و در فرجام، کلیه سود حاصله در این میان به حسابهای بانکی رهبر جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران واریز میشود.