هفته گذشته، عراق میزبان اجلاس منطقهای بود که هدف آن تشویق عربستان سعودی و ایران به حل اختلافات و کاهش تنش در چندین کشور دیگر خاورمیانه است که به میدان نبرد نیابتی آنها تبدیل شده است. آشتی بین این دو میتواند راه را برای صلح در یمن هموار کند، لبنان را از سقوط کامل نجات دهد، و به بهبود اقتصادی عراق و شاید حتی سوریه کمک کند.
مجله فارین پالسی در مقالهای با اشاره به رقابتهای منطقهای ایران و عربستان سعودی، مینویسد که اگرچه عراق به دلیل تلاش برای گفتوگو در مورد پایان احتمالی جنگ سرد بین ریاض و تهران برای هژمونی جهان اسلام مورد تشویق قرار گرفت، اما واقعیت این است که هیچ پیشرفتی حاصل نشد.
وزرای خارجه عربستان و ایران تنها توافق کردند که گفتوگوهای پیشین در آوریل را که چند روز پس از آغاز گفتوگوی غیرمستقیم دولت بایدن با ایران برای احیای توافق هستهای ایران آغاز شده بود، مجدداً ادامه دهند.
مذاکرات ایران و عربستان به دلیل اصرار ایران بر استفاده از شبهنظامیان مسلح وابسته به خود، متوقف شده است. بیاطمینانی در مورد سرنوشت برجام و عدم وجود ضمانتهای امنیتی از سوی ایالات متحده عربستان سعودی را به نتیجه گفتوگو با ایران خوش بین نکرده است.
هنوز چند روزی از برگزاری اجلاس بغداد نگذشته است و حوثیها به منطقه نفتخیز شرقی عربستان سعودی حمله موشکی کردهاند. ترکی المالکی، سخنگوی وزارت دفاع سعودی، اعلام کرد پراکندگی ترکشهای ناشی از انهدام موشک، مجروح شدن دو کودک سعودی و خسارت جزئی به ۱۴ خانه مسکونی در حومه شهر دمام را در پی داشته است. بیانیه وزارت دفاع سعودی مسئول این حمله موشکی را نیروهای حوثی تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است، اما رسانههای نزدیک به حوثیها گزارشی در آن زمینه منتشر نکردهاند.
دولت ایران مشتاق است روابط دیپلماتیک خود را با سعودیها از سر بگیرد و در نتیجه آن، میتواند مشروعیت بینالمللی خود را که مورد مناقشه است، تثبیت کند و احتمالاً زمینه را برای مشارکت بیشتر منطقهای، اقتصادی، و اجتماعی فراهم کند که این امر نیز باعث تقویت مشروعیت از دست رفته حکومت در داخل میشود. حکومت ایران میخواهد به مردم خود نشان دهد که کاملاً منزوی نیست و تنگناهای اقتصادیای که به آن دچار شده و عمدتاً ناشی از خصومت آمریکا است، نه مداخلات پرهزینه رژیم در خاورمیانه که و هدف اعتراضات مردمی نیز قرار گرفته است.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری جدید جمهور اسلامی ایران، با توجه به نزدیکی به هسته سخت قدرت و حذف کلیه رقبای داخلی از صحنه سیاسی کشور، میتواند بر حمایت داخلی از خود حساب کند. البته او از حمایت کامل آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، و جناحهای تندرو مانند گروههای تحت سلطه سپاه پاسداران برخوردار است. اما بعید است که بتواند اعتراضات مردم ایران را که از سیاست پرهزینه حمایت از شبهنظامیان از لبنان تا یمن خشمگین هستند، به راحتی مهار کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
عارضه این وضعیت احتمالی آن است که رئیسی نه میتواند این شبهنظامیان را مهار کند و نه اختیار دارد تا با تغییرات در توافق هستهای موافقت کند. توسعه موشکهای بالستیک دوربرد از سوی ایران که ایالات متحده مایل است در مذاکرات بعدی شامل شود، تهدید مهمی علیه عربستان سعودی است. تا زمانی که ایران آماده پذیرش امتیاز دادن در این جبهه کلیدی نباشد، سعودیها به سادگی به توافق تن در نخواهند داد.
در واقع موارد مورد علاقه ایالات متحده و عربستان سعودی هنوز روی میز مذاکره نیست. از این رو، عربستان سعودی هم با ادامه مذاکرات تا رسیدن به هدف خود، از پایان بردن آن سر بازمیزند.
حکومت ایران به گروههای شبهنظامی خود نگاه راهبردی دارد و هر بار هم که کوشیده باشد جلو اقدامات خرابکارانه آنها را بگیرد، تنها بر اساس بُعد تاکتیکی ماجرا بوده است. بنابراین، باید در نظر داشت که برای راضی کردن ایران به عقبنشینی، تنها گفتوگو کارساز نیست.
بخش بزرگی از این گروهها تنها به دلیل و در قبالِ حمایتهای اقتصادی تهران، اهداف و منویات آن را پیش میبرند، و از زمان فشار تحریمها و کمبود منابع مالی، کار برای تهران سخت شده است.
با این حال، مراسم تحلیف ریاست جمهوری رئیسی مملو از انبوهی از رهبران شبهنظامیان گروههای نیابتی بود که ایران از آنها حمایت میکند. بسیاری از آنها سالها یا دههها را صرف مبارزه با نفوذ عربستان در منطقه به نفع حضور ایران کردهاند. حضور پررنگ آنها در این رویداد، مطمئناً اعتماد عربستان به مذاکرات با ایران را کاهش میدهد.
در واقع، عملکرد جمهوری اسلامی ایران با شعارهایش در مذاکره با عربستان و آمریکا مغایرت دارد.
از سوی دیگر، فارغ از فشار اقتصادی زیادی که حمایت از گروههای نیابتی بر ایران ایجاد کرده است، مخالفت مردم کشورهای منطقه با گروههای وابسته به ایران نیز افزایش یافته است.
در عراق، بسیاری از مردم مخالف دخالت تهران در امور داخلی آن کشور هستند. حمله به کنسولگریهای ایران در بصره و کربلا در سالهای اخیر، نشان داد که مردم عراق فقر و مشکلات خود را ناشی از حضور شبه نظامیان وابسته به ایران در آن کشور میدانند. مضاف بر آن، تهران تلاش میکند تا در صحنه سیاست داخلی آن کشور نیز تأثیر بگذارد و روی انتخاب نخست وزیر و نمایندگان پارلمان اعمال نظر کند، و این موضوع نیز با واکنش افکار عمومی عراق مواجه شده است.
وضعیت در لبنان هم خوب نیست. اگرچه حزبالله هنوز در جنوب لبنان از حمایت گستردهای برخوردار است، اما در بقیه کشور کم کم پایگاه اجتماعی خود را از دست میدهد. بیشتر مردم در لبنان نخبگان سیاسی را مسئول فساد گسترده و تضعیف و تخریب اقتصاد کشور میدانند، اما بسیاری نیز حزبالله را عامل تمایل نداشتن ایالات متحده و عربستان سعودی به کمک به آن کشور برای خروج آن از بحران مالی میدانند.
به نظر میرسد که روند افزایش مخالفتهای مردم منطقه با پروژه ایران، در کنار احتمال شکست مذاکرات برجام، به سعودیها این پیام را میدهد که اهرم نفوذ آنان بر ایران افزایش مییابد. آنان حتی ممکن است امیدوار باشند که سرسختی ایران باعث فروپاشی مذاکرات وین شود و ایران را مجدداً تحت تحریمهای سازمان ملل قرار دهد تا نتواند از دستاندازیهای منطقهای خود حمایت کند. عربستان سعودی به جای هرگونه امتیاز برای کمک به ایران، ترجیح میدهد آن را در مسیر عمیقتر شدن انزوای خود نگه دارد.
ایران و عربستان به دنبال افزایش حوزه نفوذ خود در منطقه هستند. این موضوع بالاخره روزی باید حل شود. اما هنوز روشن نیست که حل این موضوع از طریق مذاکرات صورت میگیرد یا نه، و نتیجه قطعی همچنان در هالهای از ابهام است.
از سوی دیگر، تهران نشان داده است که نمیتوان به تعهدات و توافقاتش اعتماد کرد. این کشور در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، خاتمی، و حتی تا حدودی در دوره احمدینژاد، در ظاهر نشان داد که قصد دارد به عربستان نزدیک شود؛ موضوعی که با حسن نیت طرف سعودی مواجه شد. اما هر بار در یک بزنگاه، تهران به اقداماتی خصمانه دست زد؛ از حمله به کنسولگری عربستان در مشهد تا حملات موشکی به مناطق نفتخیز در عربستان سعودی.
بنابراین و با توجه به سابقه جمهوری اسلامی ایران، بعید به نظر میرسد که عربستان سعودی، حتی اگر در بلندمدت به توافقی ظاهری دست یابد، حاضر شود اهرمهای فشار خود را پایین بیاورد.