جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته تلاش داشته است با عنوان «حجاب اسلامی» و مقابله با «تهاجم فرهنگی»، پوشش اجباری برای زنان را در جامعه تبلیغ کند، پوششی که «چادر مشکی» نماد آن است و تامین آن در ایران بر عهده مافیایی است که گفته میشود یک طرف آن بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، از نهادهای زیر نظر رهبر حکومت اسلامی، است.
با وجود آنکه پوشش زنان در شهرهای بزرگ ایران در یک دهه گذشته تغییر چشمگیری کرده است، همچنان چادر مشکی بهدلیل فشار حکومتی و محدودیتهای وضعشده در مراکز گوناگون، جزو پوششهایی است که زنان بسیاری از آن استفاده میکنند. در این میان، بازار حجاب و «پوشش برتر» مورد نظر جمهوری اسلامی یعنی چادر مشکی نیز داغ است.
تا دو دهه قبل، بخش قابلاعتنایی از این بازار، به گفته فروشندگان، در اختیار تولیدکنندگان داخلی بود. اما با تعطیلی کارخانههای نساجی و تولید پارچه، این بازار امروز کاملا در اختیار واردکنندگانی است که عمده محصولاتشان را از کشورهای آسیای دور وارد میکنند.
چین و ژاپن سهم بزرگی در بازار چادر مشکی ایران دارند. چین بهعلت قیمت مناسب و ژاپن به دلیل پارچه چادری درجه یکی که تولید میکند این جایگاه را در بازار چادر به دست آوردهاند.
راسته پارچهفروشان بازار تهران هم اصلیترین مرکز فروش و توزیع پارچه چادر مشکی ایران است، مرکزی همیشه شلوغ با تنوع بالای کالا که به نظر میرسد کسادی ناشی از کرونا و وضع اقتصادی حال و حوصلهای برای فروشندگانش نگذاشته است.
وقتی از غرفهداران این بازار در مورد مبدا و ماجرای مافیای پارچه چادری سوال میکنیم، بیشتر آنها با بیحوصلگی از پاسخ طفره میروند، گویی این سوال پاسخهایی مگو دارد. اما مافیای پارچه چادری پنهان یا پشتپرده نیستند و سالهاست فعالان بازار و حتی مسئولان از قدرت این مافیا و سلطهاش بر بازار پارچه سخن میگویند.
سال گذشته، اسدالله سلیمانی، مدیرعامل انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب، در گفتوگوی ویژه خبری گفت: «مسئله واردات پارچه چادر مشکی کاملا انحصاری است.»
حسن نیلفروشزاده، دبیر انجمن صنایع نساجی ایران، نیز پیشتر گفته بود: «واردات چادر مشکی توسط عده معدودی انجام میشود و منافع آنها ایجاب میکند که این کالا از خارج کشور وارد شود. تایید میکنم مافیا در بخش واردات چادر مشکی حضور دارد.»
وقتی از مغازهدارانی که در سطح شهر به فروش پارچه مشغولاند در مورد این مسئله سوال میکنیم، آنها نیز با تایید وجود مافیای پارچه چادری، معتقدند: «اکثر واردکنندگان چهرهای وابسته به نهادهای نظامیاند و به همین دلیل کسی نمیتواند در بحث پارچه چادری با آنها رقابت کند و با تولید داخلی، مقابل سود آنها بایستد.»
یکی از تولیدکنندگان پارچه در این زمینه به خبرنگار ایندیپندنت فارسی گفت: «دلیل تعطیلی بسیاری از کارخانههای نساجی یا کاهش تولید داخلی کارخانههای باقیمانده فرسودگی قطعات و عدم اختصاص ارز برای واردات قطعات موردنیاز است. در حالی که طبق گفته مقامهای گمرک، ارزی که بابت ورود پارچه چادری هزینه میشود حدود ۱۵۰ میلیون دلار در سال است.»
همین مسئله سبب میشود بسیاری از تولیدکنندگان اعتقاد داشته باشند اگر منفعت عدهای خاص یا وابستگیهایشان نبود، با این میزان ارز بهراحتی میشد واحدهای تولیدیای ایجاد کرد که دستکم تا ۷۰ درصد مصرف داخلی را تولید کنند.
اگر آنطور که در آمار اعلام میشود، مصرف داخلی سالانه حدود ۱۰۰ میلیون مترمربع چادر مشکی باشد، با مبالغ ارز خارجشده برای واردات، متوجه میشویم نزدیک به ۸۵ درصد بازار وابسته به محصولات وارداتی است.
اما آنچه شاید ورقبازی را برگرداند این است که در روزهای گذشته خبری منتشر شد که گویا بنیاد مستضعفان قصد دارد با فعالکردن واحد تولیدی حجاب شهرکرد تا نزدیک به ۳۰ میلیون مترمربع چادر در سال تولید کند.
ولی مسئله راهاندازی یا افزایش تولید یک واحد نیست، بلکه آنطور که به نظر میرسد بنیاد مستضعفان بنا دارد در بحث پارچه چادری انحصار خود را افزایش دهد و تمام بازار را در اختیار بگیرد.
یکی از دلایلی که سبب شده است بحث چادر مشکی آنقدر برای نهادهای حاکمیتی اهمیت داشته باشد برنامه فرهنگی برای گسترش «پوشش اسلامی» و افزایش فشار بر جامعه است.
یکی از برنامههای فرهنگی سازمانها، از جمله سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد، برای افزایش رغبت به پوشاک اسلامی، دادن یارانه به تولیدکنندگان برای عرضه ارزان است که از این طریق بتوان خانوادههای کمدرآمد را به سمت آن سوق داد.
افتتاح چندین مرکز تجاری بزرگ که فقط پوشاک اسلامی میفروشند، در کنار فروشگاههای متعددی که با همین عنوان فعالیت میکنند، نشان از عزم جدی حاکمیت برای گسترش پوشش اسلامی دارد.
اگر به این مراکز سر بزنیم، متوجه میشویم برخلاف آنچه حکومت ادعا میکند، پوشش اسلامی چندان هم ارزان نیست.
با وجود اینکه پارچههای چینی سهم عمدهای در بازار چادر دارند، با اضافه شدن هزینههای دوخت و دیگر هزینههای جاری، قیمت چادر در مدلهایی که بهقصد ایجاد تنوع ارائه شدهاند، از ۲۵۰ هزار تومان کمتر نیست.
یکی از فروشندگان چادر میگوید: «ارزانترین پارچه چادر مشکی پارچه چینی است که قیمت کمکیفیتترین و سادهترینش از متری ۱۲۰ هزار تومان شروع میشود. حالا اگر بخواهیم مرغوبیت پارچه چادری را هم لحاظ کنیم، باید سراغ پارچههای ژاپنی، کرهای و سنگاپوری برویم که از متری ۲۸۰ هزار تومان آغاز میشود و در برخی مدلهای مجلسی، قیمت آن به یک تا سه میلیون تومان برای هر قواره میرسد.»
با نگاهی به قیمت چادر در این بازار، متوجه میشویم تلاش زیادی صورتگرفته است که به این پوشش سنتی تنوع داده شود، تنوعی که در مدلهای گوناگون دوخت دیده میشود.
در این بازار، مغازهداران محصولات خود را با نامهایی چون «چادر عربی»، «لبنانی»، «خفاشی»، «خبرنگاری»، «مجلسی»، «دانشجویی» و حتی عنوان جالب «چادر مدرن» عرضه میکنند.
وقتی از مغازهداران در مورد این انواع و اینکه آیا جنس پارچه در این نامگذاریها تاثیر دارد میپرسیم، پاسخ میشنویم: «نه! بیشتر این اسامی مربوط به مدل دوخت است، هرچند بههرحال در برخی مدلها سبک یا طرحدار بودن پارچه اهمیت دارد، بهخصوص در مدلهای مجلسی معمولا حریرهای اعلای طرحدار استفاده میشود که پارچههای ژاپنی در این زمینه ارجحاند چرا که پارچههای چینی کیفیت پایینتری دارند و معمولا بهسرعت با شستوشو تغییر رنگ میدهند یا بهاصطلاح بور میشوند.»
البته در این بازارها، فقط چادر به فروش نمیرسد، بلکه مقنعه، ساقبند، پیشانیبند و دستکشهای نیمهتور مشکی هم جزو بسته پیشنهادی ارائه میشوند، حتی در یکی از این فروشگاهها مدلهای پوشیهدار دیده میشود. وقتی از فروشنده در مورد اینکه آیا مشتریانی که اهل پوشیه باشند دارید میپرسیم، میگوید: «بله! اتفاقا جوانترها در این زمینه افراطیترند. گویا یکی از مراجع به مقلدانش حجاب همراه با پوشیه را توصیه کرده است چون وقتی از این مشتریها دلیل انتخاب این مدل را میپرسیم، میگویند مرجع ما توصیه کردهاند.»
قیمتها در این بازار با وجود تنوع مدل، به هم نزدیک است. چادر صدفی، لبنانی، عربی، دانشجویی و خبرنگاری از متری ۲۵۰ هزار تومان تا ۳۹۰ هزار تومان قیمت دارند. دلیل این امر را فروشندگان یکی بودن پارچه مصرفی، که عموما چینی است، میدانند.
وقتی درباره چادرهای گرانتر سوال میکنیم، متوجه میشویم در بحث چادرهای مجلسی، فروش چادر آماده رایج نیست، بلکه مصرفکننده پارچه چادری را از پارچهفروشی میخرد و مطابق الگوی مدنظرش به خیاط میدهد.
در این مدل، همانطور که گفته شد، پارچههای ژاپنی مرغوبترین و درعینحال گرانترین قیمت را دارند. وقتی در مورد هزینه تمامشده این مدل چادرها میپرسیم، ارقامی از ۲ تا ۸ میلیون تومان اعلام میشود.
به گفته یکی از فروشندگان، مزونهایی هستند که اختصاصی به عرضه چادر مجلسی مشغولاند. اما این بازارها فقط فروشگاههای محصولات پوشاک اسلامی نیستند. این روزها، با جستوجویی ساده، به فروشگاههای بزرگ اینترنتی برمیخوریم که آنها نیز به ارائه آنچه پوشاک اسلامی میخوانند مشغولاند، فروشگاههایی که برخی از آنها با اضافهکردن بخش فروش پارچه و خدمات دوخت، تلاش دارند مشتریهای بیشتری جذب کنند. چرخی در این سایتها نشان میدهد تنوع قیمت این فروشگاهها بهوضوح بیشتر از مغازهها است و در برخی مدلها، بسته به انتخاب پارچه، قیمتها سیر صعودی به خود میگیرند.
مسئول بخش فروش یکی از این سایتها میگوید: «در سایت ما، مشتری ابتدا مدل الگو را انتخاب میکند و بعد با انتخاب پارچه مدنظر، به بخش دوخت هدایت میشود و در نهایت، محصول مدنظر خودش را میگیرد.»
این فرد با بیان اینکه محصولات اداری و دانشجویی بیشترین فروش را دارند، میگوید: «معمول قیمت این مدلها از متری ۳۰۰ هزار تومان آغاز و تا نهایت، یک تا یکونیم میلیون تومان میرسد. اما در بحث چادرهای مجلسی، واقعا سقفی وجود ندارد چون هرقدر قواره بزرگتر، انتخاب و جنس و طرح پارچه خاصتر و در بحث دوخت، اضافات دوخت به پارچه افزوده شود، طبیعی است که قیمت گرانتر میشود. در این نوع چادرها، اگر پارچه خوب کرهای یا ژاپنی انتخاب شود، با توجه به اینکه این مدل پارچهها از متری یک میلیون به بالا هستند، دیگر قیمت چادر دوختهشده زیر سه میلیون تومان نخواهد شد.»
آنچه در گفتههای فروشندگان مختلف باید موردتوجه قرار بگیرد این است که با وجود تلاش تبلیغاتی حاکمیت، فروش چادر دستکم در دو دهه گذشته رو به افول بوده است، به همین دلیل هنوز اکثر محصولات پرفروش همان محصولاتی هستند که افراد از سر اجبار باید استفاده کنند یا سازمانها و ادارات خریداری میکنند، یعنی مدلهایی که به نام دانشجویی یا اداری شناخته میشوند.
برخی پارچهفروشان راسته خیابان زرتشت معتقدند: «بخش مهمی از مافیای واردات وابسته به سرداران سپاه و افرادی است که زیرمجموعه بنیاد شناخته میشود. در حقیقت، ورود جدی بنیاد مستضعفان به بحث در اختیار گرفتن بازار پارچه چادری بهقصد بیرون راندن معدود تولیدکنندگان مستقل این بازار است.»
گسترش پوشش اسلامی رویای همیشگی حاکمیت بوده و است و خواهد بود، تلاشی که به باور حکومت میتواند بهمنزله پیروزی بر فرهنگ ضدانقلاب شناخته شود، نگاهی که همانند دیگر حوزهها، از باور تقابلی حاکمیت با مردم نشات میگیرد.