«تونستیم، بردیم!» همین کُری ساده را بعد از صعود به مرحله نهایی جام ملتهای فوتبال زنان آسیا، دستهجمعی فریاد زدند: زهره، غزاله، گلنوش، بهناز، ملیکا، یاسمن، ثنا، زهرا، سارا، هاجر، سمانه، مرضیه، فاطمه و نگین. این نامهای زیبا را به خاطر بسپاریم. این زنان برای اولین بار به جام ملتهای فوتبال زنان آسیا صعود کردند، تا نامهای زنانه هم در فوتبال ایران بدرخشند.
شاید هر چه جستوجو کنیم، باز هم ندانیم که در مسیر این موفقیت چه بر آنها گذشته است. فقط آنها در خلوت خود میدانند که چگونه در ایران از آن همه مانع بر سر راه زنان ورزشکار پریدهاند تا فریاد پیروزیشان را بشنویم.
تیم ملی فوتبال زنان ایران باید دیماه سال جاری در هند اولین حضور در جام ملتهای آسیا را تجربه کند. ایران پس از پیروزی ۵ - صفر مقابل بنگلادش، با اردن بازی کرد. بازی با اردن صفر - صفر به پایان رسید، اما ایران در ضربات پنالتی ۴ - ۲ پیروز شد تا مجوز حضور در جام ملتهای آسیا را بگیرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اگرچه تیم ملی فوتبال زنان ایران در سفر به تاشکند کت و شلوار متحدالشکل پوشید، با پرواز اختصاصی سفر رفت، و دستکم مثل گذشته غریب و فراموششده نبود، اما زنان این نسل از فوتبال ایران برای رسیدن به این موقعیت تاریخی که بتوانند در جام ملتها بازی کنند، فقط تمرین و بازی نکردهاند، بلکه برای زنده نگه داشتن رویاهای خود در مقابل تهدیدهای همیشگی کسانی که به پوشش آنها حتی با حجاب اجباری خرده میگیرند و ورزش زنان را برنمیتابند، بهدشوارترین شکل ممکن جنگیدهاند. حتی بازیهای آنها از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش نمیشود. اجازه درخشیدن وقتی از ورزشکار سلب شود، بر سر انگیزههایش چه میآید؟
زنان فوتبال ایران در لیگ فوتبال با دستمزدهای ناچیز بازی میکنند و اغلب ستارههای این تیم برای پرداخت هزینههای زندگی، شغل دیگری جز فوتبال دارند. این وضعیت مانعی برای تمرکز بر ورزش حرفهای است، اما در صحنه پنالتیهای بازی ایران – اردن، آنها را با بالاترین تمرکز میدیدیم. زنان ایران در بازیهای ازبکستان برای صعود به جام ملتها، درخشان بودند.
مریم ایراندوست، سرمربی تیم ملی زنان که پدرش، نصرت ایراندوست، را به عنوان مشاور در کنار خود دارد، از بهترین مربیان فوتبال زنان در ایران است. حضور مربیان مرد در اغلب رشتههای ورزشی زنان در ایران ممنوع است. اما به واسطه رابطه پدر و دختر، نصرت و مریم ایراندوست، از حضور مربی باتجربهای مثل نصرت ایراندوست که سابقه مربیگری در ملوان بندرانزلی دارد، به شکل غیررسمی استفاده شده است.
خاطره مریم ایراندوست از کودکیاش نشان میدهد که دختر فوتبالیست ایرانی چه مسیری را طی میکند: «سالها با پدرم بودم. او سرمربی تیمهای مختلف استانی و ملی و باشگاهی بود و هر کجا که او میرفت، همراه او بودم تا این که ده ساله شدم و به من گفتند که دیگر حق نداری همراه پدر جایی بروی. من شوکه شده بودم و واقعا نمیدانستم باید چه کنم. دیوانه فوتبال بودم و حالا میخواستند من را محدود کنند. در آن زمان عجیب سرخورده شدم و به مادرم میگفتم ای کاش من هم مرد بودم تا بتوانم فوتبالیست شوم. با همه محدودیتهای موجود، بالاخره توانستم به آرزوی خودم برسم.»
مریم ایراندوست ۴ ماه پیش سرمربیگری تیم ملی زنان ایران را پذیرفت. او کار دشواری را پیش رو داشت، چون تیم ملی زنان طی دو سال اخیر در شرایط مسابقه قرار نگرفته بود. لیگ فوتبال زنان ایران نیز به دلیل شیوع کرونا تعطیل بود و تیم ملی بازیکنان آمادهای در اختیار نداشت. اردوهای پیدرپی تیم ملی و حمایت فدراسیون فوتبال در دوره جدید مدیریت و فراهم شدن امکاناتی که همیشه از زنان فوتبالیست در ایران دریغ میشد، نتیجهاش صعود به جام ملتهای آسیا بود.
همه از اولین صعود تیم ملی زنان به جام ملتها و از یک اتفاق تاریخی حرف میزنیم، اما بها دادن ۴ ماهه به تیم ملی زنان بود که به چنین موفقیتی منجر شد. باید نسلهای گذشته فوتبال زنان را به خاطر آوریم که از امکانات ابتدایی در اردو و مسابقات برخوردار نبودند. برای تیم ملی فوتبال زنان سالها چه فرصتهایی سوخت تا آنها بتوانند مجوز بازی با پوششی را که در جمهوری اسلامی ایران «پوشش اسلامی» نامگذاری میشود، بگیرند. مریم ایراندوست همیشه از خاطره تلخی گفته است که در مسابقات راهیابی به المپیک لندن برای تیم زنان رخ داد؛ وقتی ناظر بازی، لباس و کلاه بازیکنان تیم ملی زنان را پوشش استاندارد برای فوتبال ندانست و ایران از دور مسابقات حذف شد.
حالا تیم ملی زنان ایران باید برای بازیهای دیماه در جام ملتهای آسیا آماده شود. بازیها در جام ملتها به سادگی بازی با بنگلادش و اردن نیست و ایران با حریفان سرسختتری مواجه خواهد شد. اردو و بازیهای تدارکاتی و برگزاری دوباره لیگ زنان در ایران، میتواند به آمادگی تیم ملی کمک کند.