جمهوری اسلامی ایران نه تنها در تعامل با پایتختهای کشورهای منطقه بلکه در برابر سراسر کشورهای جهان از خودبزرگبینی و گردنکشی کار میگیرد. این در حالی است که به دلیل نگرانی از دستیابی نظام جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای، دیگر فرصتی برای ادامه مدارا و مماشات با این کشور باقی نمانده است.
از سوی دیگر، سیاست زور برای جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای یا آنچه به عنوان «گزینه دوم» یاد میشود و جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در مورد آن صحبت میکند نیز دیگر کارایی ندراد، فارغ از اینکه مطرح کردن گزینه دوم، واقعی یا تنها برای ارعاب باشد، به ویژه اینکه ایران به کشوری تبدیل شده است که «در آستانه هستهای شدن» است و ابزارهای کافی برای ساختن بمب در دست دارد. علاوه براینکه شرایط و فرصتهای چند سال پیش، نه دیگر برای آمریکا فراهم است و نه برای سایر کشورهای جهان.
کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا و وزیر پیشین امور خارجه آن کشور در صحبتی با شماری از روشنفکران فرانسوی گفت که «ایران یک دولت تمامیتخواه است و غرب زمانی اشتباه کرد که شروط اتحاد جماهیر شوروی برای جنگ سرد را پذیرفت و امروز نباید این اشتباه با کشوری که بوش آن را در «محور شرارت» قرار داده است، تکرار شود.
با این حال، باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا، در چارچوب تلاشهایش برای به تاخیر انداختن پروژه هستهای ایران، همه سیاستهای آمریکا در خاورمیانه را برای سالها در گرو مذاکرات هستهای قرار داد و سعی کرد به هر قیمتی که میشود با تهران به توافق برسد. سپس، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا با اتخاذ تصمیم به خروج از برجام و قرار دادن «طرف مقابل» تحت «فشارحداکثری»، مرتکب اشتباه دیگری شد، زیرا واشنگتن به منظور وادار کردن نظام جمهوری اسلامی ایران به پذیرش توافق سختتر و مشخصتری، تهران را تحت فشار حداکثر قرار دارد، بدون اینکه آمریکا توافق جایگزینی برای برجام ارائه کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جو بایدن، درجریان کارزارهای انتخاباتی و پس از ورود به کاخ سفید، تمایل خود را برای بازگشت به توافق هستهای «قویتر و طولانیتر» اعلام کرد و سعی کرد آنچه در توافقنامه زمان اوباما نادیده گرفته شد بود، از جمله پرونده موشکهای بالستیک و رفتار تهدید آمیز منطقهای تهران را به مفاد توافقنامه جدید بگنجاند و چنین به نظر میرسید که وی مصمم به جبران اشتباهات سابقه است، اما اندکی بعد، روند امتیاز دهی واشنگتن به ایران آغاز شد.
امتناع ایران از مذاکره مستقیم با آمریکا، بایدن را به عقب نشینی و پذیرش مذاکره از طریق میانجیگری در وین با مشارکت ایران، فرانسه، روسیه، بریتانیا و اتحادیه اروپا واداشت و بهجایی اینکه جامعه جهانی و ایران خواستار بازگشت آمریکا به مذاکرات شوند، تلاشها برای بازگرداندن تهران به وین آغاز شد. در نتیجه، توافق بر این شد تا آمریکا به همان توافق قبلی متعهد بماند و تهران تعهد خود را به بازگشت از نقض شروط توافقنامه اعلام کند.
هرچند قدرت ایران به طور کل در دست آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران است، اما سایر طرفهای توافق هستهای منتظر تشکیل هیئت مذاکره کننده ایران پس از انتخاب ابراهیم رئیسی، شخصیت تندرو به عنوان رئیس جمهوری ایران هستند، این در حالی است که تهران همچنان به خودبزرگبینی و نمایش قدرت ادامه میدهد.
حسین شریعتمداری، سردبیر روزنامه کیهان که با رهبر جمهوری اسلامی ارتباط نزدیکی دارد، به راحتی میگوید که «توافق هستهای اولویت ما نیست». همچنان، فداحسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ایران در مجلس شورای اسلامی تایید میکند که «توافق هستهای، دیگر در اولویت دولت نیست». علی باقری کنی، معاون جدید وزیر امور خارجه که جایگزین عباس عراقچی، مسئول هیئت ایران در مذاکرات وین شده است، اظهار داشت که «ما ۱۰۰ مورد حق هستهای ملت ایران را در برجام از دست داده ایم، از این میان، ۲۰ مورد به طور دائم، ۱۸ مورد بدون محدودیت و بقیه برای بیش از ۲۵ سال.» وی افزود که «یکی از عمدهترین اشتباهات جنبش غیر انقلابی و شیفته غرب، این تصور است که میتواند در مذاکرات و از طریق قوانین بینالمللی با آمریکا سازش کند، در حالیکه آمریکا را تنها از طریق زور و با استفاده از ابزارهای قدرت میتوان به احترام به دیگران واداشت.»
از سوی دیگر و بنا به گفته عبدالناصر همتی، رئیس پیشین بانک مرکزی ایران، سپاه پاسداران هیچ عجلهای برای لغو تحریمها ندارد، زیرا ادامه تحریمها زمینه را برای تثبیت کنترل سپاه بر اقتصاد کشور فراهم کرده است، علاوه براینکه تمام نقل و انتقالات پولی مطابق به روشی که سپاه برای خود ایجاد کرده و ۲۰ درصد هزینه انتقال میگیرد، اجرا میشود.
به همین دلیل، در جریان نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، فشارها بر حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران افزایش یافت تا قول دهد که کشورش «به زودی به مذاکرات باز میگردد». در واقع، جمهوری اسلامی سعی میکند با استفاده از دیپلماسی فریبنده و تهدید منطقه با موشک و پهپاد و بهرهجویی از تهدید گروههای شبه نظامی، به سیاست وقتکُشی ادامه دهد تا آنچه را در زمینه غنی سازی اورانیوم نیاز دارد، انجام دهد.
البته مایه تعجب است که کشورهای منطقه که بیش از هر نقطه دیگری در جهان در معرض تهدید ایران قرار دارند، در میز مذاکره حضور ندارند و نه بایدن وعده مشارکت عربستان سعودی در مذاکرات را عملی کرد. علاوه براین که اولویت اروپا، چین و روسیه نیز در تلاش برای سرمایهگذاری در ایران پس از لغو تحریمهایی آمریکا بر اساس توافقنامهای که در مذاکرات پیشرو منعقد شود، منحصر میشود.
بنابراین، میتوان گفت که «همزیستی» با ایران هستهای و توسعهطلب، هرگز کار آسانی نیست.
© IndependentArabia