دولتهای افغانستان در ۲۰ سال گذشته اگر هیچ دستاوردی هم نداشته باشند، دستکم میتوانند به عنوان یک دستاورد بزرگ، روی گسترش آزادی بیان در افغانستان و پدید آمدن حجم وسیعی از رسانهها مانور دهند؛ اما این دستاورد ۲۰ ساله با سلطه طالبان بر افغانستان، یک شبه از بین رفت.
هرچند طالبان در روزهای نخست حضورخود در افغانستان، بر حمایت از رسانهها و ادامه فعالیت آنها تاکید میکردند، شیوه برخورد آنها با خبرنگاران باعث شد سهچهارم رسانهها در افغانستان از فعالیت باز بمانند. نهاد گزارشگران بدون مرز اعلام کرده است که در مدت نزدیک به دو ماه از حضور طالبان در افغانستان، ۷۰ درصد رسانهها در این کشور فعالیت خود را متوقف کردهاند.
به نقل از سازمان گزارشگران بدون مرز، از مجموع هفتصد زن افغان فعال در عرصه رسانه، تنها کمتر از ۱۰۰ تن از آنها دوباره به رسانهها بازگشتهاند و آنان نیز با انواع برخوردهای خشونتبار روبهرو بودهاند.
روز دوشنبه، حدود ۱۵۰ تن از کارمندان تلویزیون خورشید با انتشار اطلاعیهای اعلام کردند که مسئولان این رسانه سه ماه است که حقوق آنان را نپرداختهاند. پس از روی کار آمدن طالبان، تلویزیون خورشید فعالیت خود را متوقف کرد و کارمندان آن بدون آنکه حقوق سه ماهه اخیر خود را بگیرند، سردرگم ماندند. آنان از نهادهای حامی خبرنگاران خواستند تا با فشار بر مالکان این رسانه، زمینه پرداخت حقوقشان را مهیا کنند؛ اما مشکل اصلی این است که مالکان این رسانهها دیگر در دسترس نیستند تا حقوق آنان را بپردازند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مسئله این است که صاحبان این رسانهها اغلب چهرههای سیاسی و اقتصادی مرتبط با دولت سابقاند که با سلطه طالبان بر افغانستان، به ناچار از این کشور گریختهاند و رسانه خود را با کارمندان آن در بلاتکلیفی باقی گذاشتهاند.
از طرفی، تعداد زیادی از خبرنگاران نیز از افغانستان خارج شده و آنان که باقی ماندهاند، در تلاش برای خروج از افغانستاناند. به همین دلیل احتمالا ظرف مدتی کوتاه، تعداد دیگری از رسانهها نیز فعالیت خود را متوقف خواهند کرد.
از بین رفتن مجراهای درآمدزایی رسانهها نیز دلیل دیگر توقف فعالیت آنان است. در گذشته، رسانهها از دو منبع درآمد کسب میکردند؛ پروژه حمایت نهادهای کمکرسان بینالمللی و تبلیغات بازرگانی.
از سال ۲۰۰۱، با شکلگیری حکومت پسا طالبانی و حضور جامعه جهانی در افغانستان، بخشی از کمکهای جهانی برای نهادینهسازی دموکراسی در این کشورهزینه میشد. این نهادها برای گسترش دموکراسی و تبلیغ آن در افغانستان، به رسانه نیاز داشتند و به همین دلیل، در ۱۰ سال اول حکومت پسا طالبان، صدها رسانه تصویری، صوتی و چاپی در افغانستان همچون قارچ روییدند. این رسانهها به کمکهای بینالمللی وابسته بودند اما کمکم با رونق اقتصادی و ایجاد شرکتها و کارخانههای بزرگ، تبلیغات نیز به یک منبع مهم درآمد برای رسانهها تبدیل شدند.
از سال دوهزاروچهارده و با کاهش کمکهای جهانی به افغانستان، تعدادی از رسانهها نتوانستند برای پرداخت حقوق کارمندان خود منبع مالی مشخصی پیدا کنند. به همین دلیل، در قدم اول برخی از شبکههای رادیویی و به دنبال آن تعدادی از رسانههای تصویری نتوانستند به فعالیت خود ادامه دهند. از سوی دیگر، رسانههایی که از منابع شخصی حمایت مالی میشدند نیز به دلیل ضعف اقتصادی مالکان خود، دیگر فعالیت مستمر نداشتند. برای مثال، تلویزیون «راه فردا» که محمد محقق، یکی از چهرههای جهادی، تاسیس کرد و تلویزیون «کوثر» که کریم خلیلی حامی مالی آن بود، به دلیل قطع منابع مالی این چهرهها در مقاطعی از فعالیت بازماندند. هر زمان که محقق یا خلیلی پولی به دست میآوردند، این رسانهها فعال میشدند و هر وقت پولشان ته میکشید، چراغ این رسانهها هم خاموش میشد.
با ورود طالبان به کابل و تاسیس امارت اسلامی، آخرین منبع مالی رسانهها که تبلیغات بازرگانی بود نیز به دلیل کاهش فعالیتهای اقتصادی از دست رفت و رسانهها نتوانستند حتی در حد پرداخت حقوق کارمندانشان عایدی داشته باشند. رسانههای باقیمانده نیز حال چندان خوشی ندارند. سطح حقوق کارمندان رسانهها به شدت پایین آمده و اگر خبرنگاران هنوز در این رسانهها ماندهاند، به دلیل نبود کار است.
خودسانسوری و فقدان اطلاعرسانی در رژیم طالبان هم دلیل دیگر محدودیت فعالیت رسانهها در افغانستان است. فشار طالبان به رسانهها باعث شده است که آنان نتوانند خبرهای دستاول را منتشر کنند. حتی رسانههایی مانند پژواک و طلوع هم که زمانی منبع خبری دیگر رسانهها، حتی رسانههای بینالمللی، بودند حالا در این خلا اطلاعاتی، ناچارند خبرهای پیشپا افتاده و دستدوم را از شبکههای اجتماعی و خبرگزاریهای آنلاین به دست بیاورند.
علیرغم تاکید طالبان بر آزادی فعالیت رسانهها و حتی بازگشت زنان به رسانهها، به نظر نمیرسد فعالیت رسانهای در افغانستان دوباره رونق بگیرد. کارشناسان عرصه رسانه بر این باورند که ظرف یک سال، تمام رسانههای داخلی افغانستان از کار باز خواهند ماند و فقط رسانههای دولتی و برخی رسانههای بینالمللی که اخبار افغانستان را پوشش میدهند، منابع خبری در مورد افغانستان خواهند بود. در کنار اینها، خبرگزاریهای آنلاین هم ایجاد خواهند شد که البته اخبار بیشتر آنها جعلی و غیرموثق است.