کانون نویسندگان ایران، معتبرترین انجمن ادبی کشور، در بیانیهای خطاب به «مردم ایران و آزادیخواهان ایران و جهان»، حکومت ایران را متهم کرد که بکتاش آبتین را «عامدانه به قتل» رسانده است. آقای آبتین، شاعر، فیلمساز، و عضو هیئت دبیران این کانون بود که علیرغم هشدارهای فراوان داخلی و جهانی، توجهی به وضع سلامتی او در زندان نشد تا این که روز شنبه جان سپرد.
کانون، آقای آبتین را «گردی از دلاوران آزادیخواه» نامید و افزود: «بکتاش آبتین زنده است چون روح آزادیخواهی و ستیز با پلشتی استبداد و ستم زنده است.»
در این بیانیه آمده است: «حاکمیت آزادی ستیز، بکتاش آبتین را به قتل رساند.»
انجمن قلم و کانون نویسندگان ایران(در تبعید) هم با انتشار بیانیهای جمهوری اسلامی را مسئول مرگ بکتاش آبتین دانسته و اعلام کردند به زودی کارزاری جهانی را علیه عوامل سرکوب نویسندگان دگرانديش در ایران آغاز میکنند.
آبتین پیشتر فیلمی از خود منتشر کرده و گفته بود: «از ایران نرفتم، چرا که معقتدم مبارزه و ایستادگی حلقه مفقوده کشور من است.»
این شاعر در روز ۱۲ آذر امسال با علایم آشکار ابتلا به ویروس کرونا به بهداری زندان اوین مراجعه کرده بود، اما تا سه روز پذیرفته نشد. در روز ۱۵ آذر، وضع سلامتی او به قدری وخیم شد که شبانه و در بیخبری کامل به بیمارستان طالقانی منتقل شد. فقط پس از دو روز پیگیری خانواده و نزدیکان او بود که محل بستری شدنش معلوم شد. تصاویری که از آقای آبتین منتشر شد نشان داد که او در بیمارستان به تخت زنجیر شده است، و نه حق ملاقات دارد و نه حق دریافت خبر از بیرون. کانون نویسندگان ایران با اشاره به این سیر رویدادها نوشت: «بدینگونه، ده روز حیاتی ابتدای بیماری در زندان و در بیمارستان طرف قرارداد زندان زیر فشار نیروهای امنیتی عامدانه تلف شد.»
آبتین روز ۲۲ آذر به بیمارستان دیگری منتقل شد، اما در وضعیتی بسیار وخیم قرار داشت. در روز ۱۱ دی، پزشکان او را به خواب (کمای) مصنوعی بردند، ولی این شیوه درمانی موفقیتآمیز نبود و او در نهایت در ظهر روز ۱۸ دی درگذشت.
این شاعر به جرم شرکت در مراسمی برای قربانیان قتلهای زنجیرهای به شش سال زندان محکوم شده بود. حالا خیلیها او را ادامه قربانیان همان روند، یعنی حذف روشنفکران به دست حکومت جمهوری اسلامی ایران، میدانند.
فاطمه شمس، استاد ادبیات فارسی در دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا، در توییتی نوشت: «لطفا خبر را درست کار کنید: بکتاش آبتین نمرد. بکتاش آبتین را جمهوری کثیف و آدمکش اسلامی کشت.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سازمان «کمپین حقوق بشر ایران» نیز در بیانیهای گفت که مرگ آبتین «نتیجه بدرفتاری غیرانسانی رئیس قوه قضاییه ایران با زندانیان و خودداری دولت از مسئولیتپذیر کردن مسئولان است.»
این نهاد حقوق بشری مستقر در آمریکا یادآوری کرد که تازه یک هفته از سال جدید میلادی گذشته است و آبتین دومین زندانی سیاسی است که در ایران جان میبازد. در روز اول سال ۲۰۲۲ شاهد مرگ کیان عادلپور بودیم که در اعتراض به نبود دادرسی منصفانه دست به اعتصاب غذا زده بود.
هادی قائمی، مدیر اجرایی کمپین حقوق بشر ایران، گفت: «دولت، آبتین را کشت. دولت ایران آدم میکشد تا آزادی بیان را سرکوب کند و آزادی اندیشه را در هم بکوبد. دو زندانی سیاسی ظرف یک هفته کشته شدهاند. غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه، مسئول است و باید پاسخ دهد.»
کانون نویسندگان ایران را ۴۹ نویسنده نامدار در سال ۱۳۴۷ بنیان گذاردند. در طول این سالیان، این کانون مهمترین نهاد در نوع خود بوده است. اعضای این نهاد، که وابسته به انجمن جهانی قلم است، در سالهای اخیر با سرکوب گسترده جمهوری اسلامی ایران روبهرو بودهاند. بسیاری از کشتهشدگان قتلهای زنجیرهای، از جمله محمدجعفر پوینده و محمد مختاری، از اعضای این کانون بودند.
در اسفند ۱۳۹۸، بکتاش آبتین به همراه رضا خندان مهابادی، نویسنده و کنشگر چپگرا و دیگر عضو هیئت دبیران، فراخوانده شد تا حکمی که قبلا علیه او منتشر شده بود اجرا شود. آقای خندان مهابادی که به «جرم» همکاری با علی اشرف درویشیان، نویسنده فقید چپگرا، به پنج سال زندان محکوم شده است، هنوز در زندان است. کیوان باژن، عضو سابق هیئت دبیران کانون، به سه سال و شش ماه زندان محکوم شده و هنوز در زندان است.
شمار بسیاری از چهرهها و نهادهای بینالمللی خواهان آزادی آبتین، باژن، و خندان مهابادی شده بودند. انجمن قلم آمریکا حدود سه ماه پیش نامهای منتشر کرد که به امضای نویسندگان سرشناسی همچون جی ام کوئتزی از آفریقای جنوبی و اورهان پاموک از ترکیه رسید که هر دو برنده نوبل ادبیات هستند. امضاکنندگان آن نامه خواهان آزادی سه نویسنده ایرانی شدند. مارگارت اتوود، نویسنده نامدار کانادایی، خالد حسینی، داستاننویس افغانستانیتبار، و الک بالدوین و مریل استریپ، هنرپیشههای آمریکایی، از دیگر امضاکنندگان آن نامه بودند.
آن نامه خطاب به ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی، و سایر مقامهای جمهوری اسلامی ایران نوشته بود: «زمان آن رسیده است که دولت ایران به حقوق آزادی بیان نویسندگان، شاعران، و اندیشمندان ایرانی احترام بگذارد و سنتهای غنی جامعه ادبی متنوع ایران را به رسمیت بشناسد.»