نخستین رهبر استقلالطلبی هند چه کسی بود؟ اگر کسی از من بپرسد، میگویم که دادابای نائوروجی پارسی بود که در سال ۱۸۸۶ میلادی بهعنوان اولین رئیس کنگره ملی هند تعیین شد.
اولین صدایی که علیه استعمار بریتانیا در هند بلند شد، کتاب «Poverty and Un-British Rule in India» (فقر و حکومت غیربریتانیایی در هند) او بود که در سال ۱۹۰۱ منتشر شد.
در این کتاب آمده است: «بریتانیا در حال غارت سرمایه هند و انتقال آن به خارج از کشور است که باعث ورشکستگی اقتصاد هند میشود. هر سال بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون پوند، از خزانه هند برداشت میشود.»
در آن زمان گویا دستمزد روزانه یک کارگر هندی دو تا سه «پنس» بود و یک پوند، معادل ۵۰ روز دستمزد یک کارگر بوده است. نائوروجی گفت که در تمام دنیا هزینههای ارتش بریتانیا از درآمد هند تامین میشود، «تمام درآمدهای راه آهن، از هند به بریتانیا آورده میشود و شهروندان هندی حقی در آن ندارند.»
همین صدای دادابای نائوروجی در مورد غارت منابع هند، بهمثابه نخستین قطره باران بود که بعدها سیل جنبش استقلال هند از آن شکل گرفت.
دادابای نائوروجی، پیش از آن در انتخابات عمومی سال ۱۸۹۲ به نمایندگی از حزب لیبرال پیروز شده بود. او اولین شهروند هندی بود که به عضویت پارلمان بریتانیا انتخاب شد.
زمانی که قائد اعظم (محمدعلی جناح) در لندن تحصیل میکرد، مبارزات انتخاباتی دادابای نائوروجی ادامه داشت. قائد اعظم نیز تحت تأثیر دیدگاههای او قرار گرفت و در کارزار انتخاباتی او سهیم شد. پس از پیروزی نائوروجی، قائد اعظم مدتی به عنوان منشی او ایفای وظیفه میکرد. عضویت او در کنگره نیز مدیون دادابای نائوروجی بود.
بریتانیاییها هند را به فقر کشاندند و به حال خود رها کردند
نظریه دادابای نائوروجی را شاشی ثارور، سیاستمدار هندی، در کتاب خود با عنوان «دورانِ تاریکی» (۲۰۱۶) منتشر کرد.
شاشی ثارور در آن کتاب مینویسد: «انگوس مدیسون، مورخ اقتصادی بریتانیایی، روشن میکند که در اوایل قرن هجدهم، سهم هند در اقتصاد جهانی ۲۳ درصد بود. این سهم بسیار بزرگ بود، یعنی به اندازه سهمی که امروز کل اروپا در اقتصاد جهانی دارد.»
در سال ۱۷۰۰ میلادی، درآمد خزانه اورنگ زیب، امپراتور مغول، ۱۰۰ میلیون بود که ۲۷ درصد اقتصاد جهان را تشکیل میداد. اما زمانی که بریتانیا از هند خارج شد، سهم هند در اقتصاد جهانی تنها ۳ درصد بود.
«دلیل آن کاملا واضح است؛ این که دولت هند، برای تامین منافع بریتانیا اداره میشد. استعمار ۲۰۰ ساله بریتانیا، با غارت و تاراج منابع هند تغذیه شد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
کتاب شاشی ثارور غارت حکومت بریتانیا را بهتفصیل شرح میدهد که چگونه چهار هزار دکان ابریشمفروشی در شهر سرینگر بسته شد، یا چگونه دستگاههای تولید پارچه ایالت بنگال را که لباسهای تولید آن را حاکمان جهان با افتخار میپوشیدند، تعطیل کردند، و چگونه صنعت کشتیرانی هند را نابود کردند. محتویات کتاب شاشی ثارور هنوز تازگی داشت که آتسا پاتنایک، یکی دیگر از اقتصاددانان هندی، با ارائه اطلاعات جدید در سال ۲۰۱۸، همه را شگفت زده ساخت.
آتسا پاتنایک، دانشجوی دکترا از دانشگاه آکسفورد، در سال ۲۰۱۰ به عنوان استاد اقتصاد در دانشگاه جواهر لعل نهرو، بازنشسته شد.
او میگوید که هندیها عموما فکر میکنند که فقط الماس کوهِ نور، توسط بریتانیاییها به سرقت رفته است، در حالی که الماس کوهِ نور، در واقع یک نماد و نشانه است و دستبرد بریتانیا به منابع هند و غارت آن، بسیار فراتر از تخمینهای قبلی است.
توسعه و پیشرفت بریتانیا با پول هند
آتسا پاتنایک میگوید که بریتانیا در طول حکومت ۲۰۰ ساله خود، ۹۲ کهرب (۹.۲ تریلیون پوند: یک تریلیون معادل ۱۰ کهرب است)، از هند بین سالهای ۱۷۶۵ و ۱۹۳۸ به خارج انتقال داد که ارزش ۴۴۶ کهرب به دلار معادل ۴۴.۶ تریلیون میشود، زیرا در دوره اقتدار بریتانیا، یک پوند برابر با ۴.۸ دلار بود. بر اساس برآوردهای امروزی، تولید ناخالص داخلی سالانه بریتانیا در سال ۲۰۲۱ معادل ۲۸۶ میلیارد دلار است. حتی امروزه نیز آن مقدار ۱۵۵ برابر بیشتر از کل تولید سالانه بریتانیا است.
پول تمام صادرات هند به لندن میرفت و سپس همان پول با بهره پنج درصد، به هند وام داده میشد. اگر تمام پولی که از هند خارج میشد، همان جا به مصرف میرسید، هند یک کشور توسعه یافته میبود.
با آن که هند تا سال ۱۹۲۹ دومین صادرکننده بزرگ در جهان بود، با کمال تعجب، درآمد سرانه آن بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۶ هیچ افزایشی نیافت.
این همه پول درحالی از هند به بریتانیا ارسال میشد که شهروندان عادی هندی به دلیل سوءتغذیه جان خود را از دست میدادند.
در هند که آن زمان به عنوان سبد غذایی جهان شناخته میشد، مالیاتهای بالا باعث میشد مردم حتی نتوانند خوب و شکمسیر غذا بخورند. در سال ۱۹۰۰ یک شهروند عادی هندی متوسط سالانه ۲۰۰ کیلوگرم غذا میخورد که در طول جنگ جهانی دوم به ۱۵۷ کیلوگرم کاهش یافت و این سلسله ادامه یافت تا در سال ۱۹۴۶ به ۱۳۷ کیلوگرم رسید.
میانگین سنی در هند در سال ۱۹۱۱، فقط ۲۲ سال بود. وقتی قحطی سال ۱۷۷۰ بنگال را فرا گرفت، خود بریتانیاییها گفتند که از ۳۰ میلیون جمعیت، ۱۰ میلیون نفر از گرسنگی مُردند.
در دنیای امروز هیچ سابقه و مثالی برای وضعیت اسفناک و دردآور هند در سال ۱۹۴۶ وجود ندارد.
روش منظم و سیستماتیک تخلیه سرمایه
هنگامی که شرکت هند شرقی در سال ۱۷۶۵ صلاحیت جمعآوری مالیات در بنگال را به دست آورد، به مدیر منطقه نام تحصیلدار (مامور وصول مالیات) داده شد که هدف از آن دستیابی به اهداف مالیاتی در همه موارد بود و برای این منظور، او تمامی مرزهای ظلم و استبداد را میشکست. حتی نوابان قبل از او نیز در اخذ مالیات چندان ظلم و ستم نداشتند و در نتیجه این عملکردها، فقرا به مرور زمان فقیرتر شدند.
یک سوم مالیات جمعآوریشده را شرکت هند شرقی به صورت کالا از کشاورزان اخذ و به بریتانیا صادر میکرد؛ به این معنی که بریتانیا آن کالاها را به صورت رایگان میگرفت، تا جایی که کالاهای مازاد را به کشورهای دیگر صادر میکرد.
بریتانیا پول حاصل از این صادرات را برای پرداخت واردات خود استفاده میکرد. در واقع، این پول بود که منجر به انقلاب صنعتی در بریتانیا شد. هنگامی که قدرت و صلاحیت از شرکت هند شرقی در سال ۱۸۵۸ به بریتانیا منتقل شد، سیستم به قدری تغییر کرد که اختیار صادرات به مردم محلی داده شد، اما با این شرط که تمامی پرداختها باید از طریق لندن انجام شود.
روال این بود که هر کسی نیاز داشت از هند چیزی بخرد، برای پرداخت قیمت کالاها به «اوراق شورا» (council papers) نیاز داشت. آن برگه گونهای ارز کاغذی جداگانه بود که پادشاه بریتانیا صلاحیت صدور و انتشار آن را داشت.
برای به دست آوردن این ارز، لازم بود که آن را از لندن در ازای طلا یا نقره خریداری کنند. به همین دلیل تاجران در لندن آن ارز را در ازای طلا و نقره میخریدند و سپس آن را به صادرکنندگان هندی میدادند.
زمانی که صادرکنندگان هندی این صورتحسابها را از طریق دفتر مربوطه استعماری، به وجوه نقدی تبدیل میکردند، به ارز محلی پرداخت میشد. در این دفتر، تمام پول موجود، از مالیات هندیها بود.
این امر یک کلاهبرداری و تقلب سیستماتیک برای خروج سرمایه از هند بود که در نهایت هند را فقیر و فقیرتر کرد.
خون کشورهای فقیر در ساختار بنیادین کشورهای ثروتمند
به گفته آتسا پاتنایک، بریتانیا هند را در مسیر توسعه و پیشرفت قرار نداد، اما این هند بود که باعث توسعه و ترقی بریتانیا شد.
پایههای امپراتوری جهانی مدرن، بر پول مستعمرات آنها استوار است. این پول، با انواع ترفندها از کشورهای فقیر دزدیده شد.
طی سالهای ۱۷۸۰ و ۱۸۲۰، هنگامی که انقلاب صنعتی در بریتانیا رخ داد، پولی که بریتانیا از هند خارج کرد، شش درصد تولید ناخالص داخلی آن کشور بود.
بریتانیاییها از همان پول برای ساخت جادهها و راهآهن در ایالات متحده و اروپا استفاده کردند. حتی اگر بریتانیا در جایی مجبور به درگیری نظامی میشد، هزینههای آن جنگ را از بودجه هند تامین میکرد.
ارزش ۴۵ تریلیون دلار امروز چند است؟
اگر بخواهیم بدانیم که بریتانیا در ۲۰۰ سال اخیر چقدر سرمایههای هند را تاراج کرده است و ارزش آن در بازار امروز چقدر است، ممکن است تعجب کنید که طبق مجله فوربس، اگر تمامی خانههای موجود در ایالات متحده را بخرید، ارزش آن ۳۶.۲ تریلیون دلار است و اگر آن را بر اساس تولید ناخالص داخلی بسنجید، بزرگترین اقتصادهای جهان، ایالات متحده ۲۰.۵ تریلیون و چین ۱۳.۶ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی دارند، که جمعاً به ۳۴.۱ تریلیون دلار میرسد.
تولید ناخالص داخلی هند در حال حاضر به ۲.۶ تریلیون دلار، پاکستان به ۲۶۳ میلیارد دلار، و بنگلادش به ۳۲۴ میلیارد دلار میرسد. بنابراین، مجموع تولید ناخالص داخلی این سه کشور که قبل از تقسیم هند متحد بودند، حدود ۳.۴ تریلیون دلار است. این درحالی است که اگر بخواهید امروز تمامی خانههای بریتانیا را خریداری کنید، ارزش کل آن حدود ۹.۲ تریلیون پوند، یعنی ۱۲ تریلیون دلار خواهد بود.
© IndependentUrdu