۲۰ سال قبل وقتی ما در سینما داستان پلیس سادهای که به خاطر پیوند اعضای بدن حیوانات تبدیل به ابرقهرمان شده بود را تماشا میکردیم و به عادتهای حیوانی جدیدی که پیدا کرده بود میخندیدیم، دانشمندان چند دهه بود که تحقیقات علمی جدی را روی این ایده شروع کرده بودند.
پیوند اعضای انسانها به هم اگرچه امکانپذیر است و امروزه در حد وسیعی انجام میشود اما محدودیتهای پزشکی، اخلاقی آن همچنان پابرجاست و آنچنان هم گزینه در دسترسی نیست.
برای همین بهجز نویسندگان داستانهای علمی تخیلی، ایده استفاده از اعضای بدن حیوانات به فکر جراحان هم رسید. البته آنها به فکر درست کردن ابرانسان، قاتل خطرناک و یا موجودی خیالی نبودند، بلکه هدف نجات جان انسانها بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در روز جمعه، ۷ ژانویه ۲۰۲۲، دیوید بنت تبدیل به نخستین فرد در جهان شد که با موفقیت پیوند قلب خوک را دریافت کرده است. ۲۰ ژانویه نیز جراحان برای اولین بار با موفقیت کلیههای یک خوک تغییریافته ژنتیکی را به انسان پیوند زدند.
اما این عمل تنها یک گام نهایی کوتاه در یک سفر ۶۰ ساله برای تغییر ژنتیکی قلب خوک بود تا بدن انسان فوراً آن را پس نزند، سفری که با سقوط یک هواپیما در آکسفورد در تابستان ۱۹۴۰ آغاز شد.
داستان کشف بزرگی که منجر به عملی شدن پیوند اعضا شد و برای کاشفانش جایزه نوبل پزشکی به همراه داشت از بعدازظهر یکشنبهای گرم در انگلستان شروع شد.
پیتر مداوار ۲۵ ساله، همراه خانوادهاش از زندگی در باغی در آکسفورد لذت میبرد که بمبافکنی کنار خانه آنها سقوط کرد. خلبان جان سالم به در برد اما دچار سوختگی وحشتناکی شده بود.
پزشکان برای مداوای خلبان از مداوار که یک جانورشناس با سابقه تحقیق بر روی درمان سوختگی بود، درخواست کمک کردند.
حضور در بیمارستان جنگی و تماشای مجروحان و زخمهای وحشتناکشان، مداوار جوان را تحت تاثیر قرار داد. جراحان میتوانستند با کمک دو پیشرفت عظیم پزشکی جدید در آن روزها - انتقال خون و آنتیبیوتیک - زندگی مجروحان را نجات دهد - اما هیچ راهی برای درمان سوختگیهای وحشتناک وجود نداشت.
در آن زمان، پزشکان نمیدانستند مشکل اساسی پیوند پوست چیست. جراحان کار برش و دوخت را انجام میدادند، بلافاصله پس از پیوند پوست، بافت از بین رفت.
مداوار در بخش سوختگی بیمارستان سلطنتی گلاسکو شروع به کار روی پیوند پوست کرد که ناموفق بود اما در بازگشت به آکسفورد تصمیم گرفت آزمایشهای قبلی را با استفاده از خرگوشها آزمایش کند.
او نشان داد که نمیتوان پوست خرگوشهای مختلف را به یکدیگر پیوند زد. مهمتر از همه او همچنین نشان داد که در دور دوم پیوندها، رد شدن در بار دوم سریعتر اتفاق افتاده است که نشانه یک واکنش ایمنی بود.
انقلاب در علم پزشکی از اینجا شروع شد که آنها فهمیدند باید دکمه خاموش اعلام جنگ بدن را پیدا و آن را برای مدنی خاموش کنند. چراکه پیوند میتواند تا زمانی که واکنش سیستم ایمنی متوقف شود، کار کند. مداوار قبل از دورانی کار میکرد که دستکاری ژنها و پروتئینها کار سادهای باشد، اما امروزه این کار نسبتاً آسان است.
دوباره در کانون توجه
علم سیستم ایمنی امروزه به دلیل همهگیری کرونا در کانون توجه است؛ اما همانطور که علم ایمنی پیشرفت میکند، نتایج بزرگ دیگری مانند روشهای جدید خاموش کردن واکنشهای ایمنی برای جلوگیری از رد پیوند بهدستآمده است.
درواقع پیشرفتهای علمی و پزشکی بسیاری در حال وقوع است؛ از درمانهای جدید سرطان گرفته تا دستکاری ژنها یا میکروبیوم، ما در آستانه یک دوران انقلابی تقریباً در هر جنبهای از زیستشناسی انسان هستیم.
نام مداوار نه تنها به دلیل کار او درزمینهٔ پیوند، بلکه به خاطر درخشان بودن نوشتههایش ماندگار است. ریچارد داوکینز او را «شوخترین دانشمند تاریخ» مینامد و مجموعه مقالات سال ۲۰۲۱ خود را به او تقدیم کرده است.
شاید اگر مداوار سکته نمیکرد و در ۷۱ سالگی نمرده بود میتوانست در دوران بازنشستگی با قریحه سرشار خود برایمان داستانهای واقعی از رویاهایی که در علم پزشکی به واقعیت تبدیل شدند مینوشت.