کارلوس کیروش با تیم ملی مصر، در فینال جام ملتهای آفریقا به سنگال باخت، اما در ایران، در قارهای دیگر، هواداران فوتبال شاید به اندازه هواداران فوتبال در مصر، درباره کیروش به بحث نشستند.
پس از شکست در فینال جام ملتها، کیروش مورد حمایت عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر، قرار گرفت تا خیال جدایی در او تقویت نشود. کیروش باید تیمش را برای دو بازی مقابل سنگال در فروردینماه آماده کند تا به جام جهانی برسد.
کیروش آخرین بار در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ روی نیمکت تیم ملی ایران نشست. اما با گذشت ۳ سال از خداحافظی او با فوتبال ایران، همچنان یکی از چهرههای بحثبرانگیز برای هواداران فوتبال ایران است. چه موافقان سرسخت و چه مخالفان بیرحم، همه دربارهاش همچنان نظر میدهند، پیگیر عملکرد او در کلمبیا و مصر بودهاند، و با پیروزی و ناکامیاش، چه سرمست از موفقیت او و چه خوشحال از ناکامیاش، واکنش نشان دادهاند.
بخشی از این ابراز احساس عشق یا نفرت، ناشی از طبیعت فوتبال است، اما روی دیگر آن به حکایتهای عجیب در فوتبال ایران مربوط است.
تعلقخاطر عمیق طیفی از هواداران فوتبال در ایران به کارلوس کیروش قابل درک است، چون آنان نه فقط برای نتایج، بلکه برای پایمردی کیروش در کارش او را میخواستند، چون او بود که از مسیرهای تازهای موفقیت را در مسیر دو جام جهانی جستوجو کرد. تعلقخاطر جبهه مقابل این هواداران به برانکو ایوانکوویچ نیز قابل درک است. برانکو بود که با پرسپولیس قهرمانیهای پیدرپی کسب کرد و تیمی ساخت که بهترین نتایج تاریخ آن باشگاه را به دست آورد. فارغ از تقابل هواداران با اتکا به علاقه به مربی محبوبشان، آنچه تا کنون در فوتبال ایران آثاری بر جا گذارده و منجر به بهبود کیفیت آن شده است، مربیان خارجی هستند. بدون آنان، ایده و اندیشهای برای ساختن تیمهای موفق یافت نشده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
روزهایی که کیروش از ایران رفت، وعده حضور یک مربی برتر از او شنیده شد. هم وزیر وقت ورزش و جوانان و هم رئیس وقت فدراسیون فوتبال، از استخدام مربیای نامدار و بزرگ خبر میدادند. طنزآمیز به نظر میرسد، اما حتی نامهایی مثل مورینیو و زیدان از سوی وزارت ورزش و جوانان مطرح شدند و ادعای مذاکره با آنها را حتی در اخبار رسمی اعلام کردند که دستمایه تمسخر مسعود سلطانیفر، وزیر پیشین ورزش و جوانان و همکارانش از سوی هواداران فوتبال شد.
پس از کیروش اما مارک ویلموتس روی نیمکت تیم ملی ایران نشست و با قراردادی گزاف و نتایجی ناامیدکننده در مرحله اول مسابقات راهیابی به جام جهانی قطر، اهمیت کارلوس کیروش در فوتبال ایران را بیشتر نشان داد. ویلموتس با قراردادی ۸ میلیون یورویی بیش از کیروش دستمزد گرفت، اما کارش را خیلی زود، پس از بدعهدی مالی فدراسیون، رها کرد و پیگیر دریافت خسارت در دادگاه عالی ورزش شد. پس از ویلموتس اما دراگان اسکوچیچ، مربیای آشنا برای هواداران فوتبال ایران، روی نیمکت ایران نشست. اما اسکوچیچ در بازار حرفهای مربیگری صاحب موقعیتی نبود که فرصت سرمربیگری را در تیم ملی ایران به دست آورد. اسکوچیچ مربی محترم و گاه موفقی در لیگ ایران بود، اما فاصلهاش تا نشستن روی نیمکت تیم ملی، زیاد به نظر میرسید.
ساز و کار انتخاب اسکوچیچ برای تیم ملی ایران، با انتقاد طیفی از هواداران فوتبال روبهرو شد و البته این پرسش مطرح بود که چرا فوتبال ایران از کیروش به اسکوچیچ رسیده است. اسکوچیچ اما با کسب نتایجی درخشان، سریعترین صعود تاریخ فوتبال ایران به جام جهانی را جشن گرفت. اما هر چند اسکوچیچ تیمی شکستناپذیر ساخته باشد، کیروش همچنان نمونه مربی اثرگذار و بزرگ برای فوتبال ایران است.
دوستداران کیروش در ایران ادامه همکاری او با فدراسیون فوتبال ایران را ممکن میدانستند و کارشکنی رسانهای علیه کیروش را عامل جدایی او معرفی میکنند.
واقعیت این است که کیروش توانست در دورانی هشت ساله، تیم تازهای برای فوتبال ایران بسازد. او در ساخت پک (مجموعه تمرینی تیمهای ملی، واقع در ورزشگاه آزادی تهران) نقش مهمی داشت و اثر ماندگار دوران کاری او در ایران است. کیروش مربی صاحبایده و بزرگی برای فوتبال ایران است و بعید به نظر میرسد که حتی دههها بعد، از حافظه تاریخی فوتبال ایران محو شود. بحث همیشگی درباره او، به عنوان یک مثال از امکان حضور مربی خارجی بزرگ در فوتبال ایران، دنبالهدار خواهد بود. اما جدلهای هواداری در فوتبال ایران گاه چنان آزاردهنده و تند و تکراری میشود که دیگر در زمره «کُری»های مرسوم هواداری نیست.