باور به اینکه نفت و گاز از معادلات سیاسی بینالمللی خارج شدهاند، امروز با واقعیت خطر جنگ در اوکراین و تشدید تنشهای سیاسی، نظامی و اقتصادی بین غرب و روسیه عملا مغایرت دارد. با توجه به اهمیت سلاح گاز، مسکو فصل زمستان را برای رسیدگی به بحران اوکراین انتخاب کرد تا سیاست استفاده از گاز مانند یک سلاح را احیا کند و با اعمال فشار علیه کشورهای اروپایی، مانع مداخله آنها در بحران اوکراین شود و در پرتو همین راهبرد، مسکو به توقف صادرات گاز روسیه به اروپا اشاره کرد.
این در حالی است که شهروندان کشورهای اروپایی نمیتوانند بدون استفاده از گاز روسیه به زندگی خود ادامه دهند، مگر اینکه انرژی موردنیاز آنها از منابع جایگزین دیگری تامین شود.
در بحران اوکراین دو مسئله حائز اهمیت است؛ تداوم چشمانداز رقابتهای ژئوپلیتیک بینالمللی و استفاده از سلاح انرژی. برخی در ایالاتمتحده معتقدند که به دنبال خودکفایی انرژی، محاسبات واشینگتن تغییر کرده است و با توجه به کاهش سطح تنشها پس از جنگ سرد و تغییر مسیر رویارویی به سمت اقیانوس آرام به منظور مقابله با چین، دیگر توجیهی برای ادامه مناقشه ژئوپلیتیک گذشته وجود ندارد.
بااینحال، بحران اوکراین از یکسو نمایانگر اهمیت جغرافیایی اروپا در درگیریهای بینالمللی است و از سوی دیگر نشان میدهد که منابع انرژی همچنان یک سلاح اساسی در جهان باقی میمانند.
در صورت حمله مسکو به اوکراین، اروپا بدون تامین جایگزینی برای گاز روسیه، با بحران شدیدی مواجه میشود و این امر اقدامی آزمایشی در راستای ترسیم مجدد مرزهای حوزه نفوذ روسیه نوین خواهد بود. با آنکه از چند دهه پیش، گاز روسیه همواره یکی از عمدهترین کالاهای حیاتی برای اروپا به شمار میرود، اما تشدید بحران اوکراین، اهمیت این منبع مهم انرژی را بهطور چشمگیری افزایش داده است، درست همانگونه که نفت نقطه عطفی در جنگ ۱۹۷۳ اعراب و اسرائیل بود که از آن مانند سلاح استفاده شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
درواقع سلاح نفت نتوانست در جنگ با اسرائیل نقش قابل ذکری ایفا کند، اما در این میان، کشورهای صادرکننده نفت به پیروزی رسیدند، زیرا بهای نفت از قیمت ثابت سه دلار در هر بشکه به ۱۲ دلار و بعدها به حدود ۶۰ دلار افزایش یافت. گاز یک عامل موثر در شکل دادن به تنشهای منطقهای و بینالمللی است و روسیه میتواند با استفاده از آن مانند یک اهرم قدرت، برنامههای راهبردی خود را عملی کند، البته روسیه از چند دهه پیش از منابع گازی خود بهرهبرداری سیاسی میکند.
در همین راستا، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در سال ۱۹۸۱، پژوهشی را منتشر کرد که عنوان آن «اتحاد جماهیر شوروی و اروپای غربی: پیامدهای خط لوله گاز سیبری به اروپا» بود.
امروز، هشدارهای بسیاری به گوش میرسد مبنی بر اینکه «روسیه از قدرت خود بهعنوان تامینکننده گاز استفاده میکند و قیمتها را برای ضربه زدن به حامیان اوکراینی افزایش میدهد». البته نشانههای استفاده از گاز برای تحقق منافع راهبردی از نوامبر گذشته نمایان شد، پیش از آنکه مسکو ۱۰۰هزار سرباز خود را به مرزهای اوکراین بفرستد.
در آن زمان روسیه میزان عرضه گاز به اروپا را کاهش داد و این امر منجر به افزایش سرسامآور قیمتها شد، طوری که بهای یک هزار مترمکعب گاز از ۳۰۰ دلار به ۸۰۰ دلار رسید. سپس روسیه نیروهای خود را به سمت مرز اوکراین فرستاد.
اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا کشورهای صنعتی مانند آلمان میتوانند از سوختهای فسیلی استفاده نکنند؟ بهویژه اینکه منابع جایگزین کنونی همچون انرژیهای خورشیدی و بادی نمیتوانند کمبود برق و گاز موردنیاز را جبران کنند. امروز افزایش بهای انرژی باعث تورم قیمتها شده و اقتصاد اروپا را بهشدت آسیبپذیر کرده است. علاوه بر آن، پیامدهای این چالش اقتصادی، اروپا را ازلحاظ سیاسی نیز تضعیف میکند.
تردیدی نیست که برای ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، بازیابی اوکراین اهمیت راهبردی بیشتری نسبت به گاز و خط لوله نورد استریم ۲ که واشینگتن تهدید به مسدود کردن آن میکند، دارد. اکنون با توجه به افزایش مجدد اهمیت امنیت انرژی در جهان، این پرسش مطرح میشود که آیا منطقه خلیجفارس و بهطورکلی خاورمیانه که بزرگترین منابع و ذخایر انرژی جهان را در خود جای داده است، ممکن است در آینده به میدان کشمکش و درگیری بین کشورهای بزرگ تبدیل شود؟
برگرفته از روزنامه الشرق الاوسط