حدود ۱۱ ماه قبل، شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، سران پنج کشور دیگر شورای همکاری خلیج فارس را برای نشستی در شهر تاریخی «العُلا» دعوت و طرح آشتی فراگیر خود را به آنها ارائه کرد. سپس، توافقنامه آشتی «العُلا» با حضور نمایندگانی از کشورهای مصر و ایالات متحده، و از اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی امضا شد.
در آن زمان، با توجه با اختلافها و ناسازگاریها و درهمتنیدگی چالشهای فراوان فردی و عمومی، بسیاری به اثربخشی نشست «العُلا» در کاهش تنشها شک و تردید داشتند. حتی کسانی که خیلی خوشبین بودند، میگفتند «باید برای روشن شدن تاثیر این نشست، حداقل شش ماه منتظر بمانیم، زیرا بسیار دشوار است که بدون دادن امتیاز بتوان به آشتی دست یافت».
اکنون پس از گذشت حدود یک سال از زمان امضای آن توافق، به صراحت میتوان گفت که نشست «العُلا» نقش فعالی در کاهش تنشها داشته است، و موفقیتهای آن یکی پس از دیگری روشن میشود. پرتو آشتی و همسویی در سراسر منطقه در حال گسترش است و بر سر اغلب پروندههای سیاسی و حقوقی مورد مناقشه، توافق صورت گرفته است یا رسیدگی به آنها در جریان است. برای دستیابی به این هدف بزرگ، همه کشورها امتیازهایی دادند، و در نتیجه، این پیمان آشتی، مسیر توافقهای بزرگ دیگری را هموار کرد، که از آن جمله میتوان به توافق مصر و ترکیه و نشستهای متعدد میان دو طرف اشاره کرد.
روز دوشنبه ششم دسامبر ۲۰۲۱ (۱۵ آذر ۱۴۰۰)، شاهزاده محمد بن سلمان سفرهای منطقهای خود به پایتختهای پنج کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس را با دیدار از مسقط آغاز کرد. این سفر، آنچه را در نشست «العُلا» به توافق رسید تقویت میکند، بهویژه این که این اواخر در خاورمیانه شاهد پیشرفتهایی بودهایم که میتواند به تکمیل خواستهای توافق «العُلا» منجر شود. ترکیه، با حمایت امیر قطر، تمایل خود را برای آشتی و گسترش روابط با عربستان سعودی ابراز کرده است.
شیخ محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، دو هفته پیش در سفری به ترکیه به منظور گسترش روابط با آن کشور، وارد آنکارا شد. سپس روز دوشنبه، مشاور امنیت ملی امارات متحده عربی عازم تهران شد و با رئیسجمهوری اسلامی ایران دیدار کرد. علاوه بر این، هیئتهای رسمی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران طی چند ماه گذشته دیدارهای متعددی در بغداد، پایتخت عراق، داشتهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بنابراین، میتوان گفت که سال جاری میلادی در حالی پایان مییابد که پیمان آشتی «العُلا» به اختلافهای کشورهای عربی حوزه خلیج فارس پایان داده و پیامدهای آن نقش موثری در حل مسائل منطقه داشته و زمینه دستیابی به توافقهایی را فراهم کرده است که میتواند به کاهش تنشها در خاورمیانه منجر شود.
البته تنشها و ناهنجاریهایی که منطقه با آنها روبهرو است، نتیجه غیرمستقیم خیزشهای موسوم به بهار عربی در سال ۲۰۱۱ [۱۳۸۹] است که باعث فروپاشی همزمان و ایجاد خلأها و بحرانهایی شد که مدیریت آنها فراتر از توانایی کشورهای منطقه بود. اندکی بعد، این جنبشها با شکست مواجه شدند، و کشورهای لیبی، سوریه، و یمن به آتش جنگ و خشونت کشیده شدند. ادامه این بحران، ثبات و امنیت را در عراق، سودان، تونس، و لبنان بر هم زد.
شکی نیست که همه کشورهای منطقه، دهه سخت و دشواری را سپری کردهاند و در این روند، هر کشور برای تامین امنیت مرزهای خود، جلوگیری از گسترش هرجومرج، و پرهیز از فروافتادن در ورطه بحران، به دنبال ایجاد ائتلافها و اتحادها بوده است. در نتیجه، بروز اختلافها و ناسازگاریها نیز، چه در سطح کشورهای حوزه خلیج فارس و چه در سطح منطقه، ناشی از تنشها و آشفتگیهایی بوده است که سراسر این پهنه جغرافیایی را دچار تهدید و ناآرامی کرده بود.
به هر حال، تلاشهای خستگیناپذیر کشورهای حوزه خلیج فارس به اختلاف بین آنها پایان داد، و آشتی با دقت بسیار و با امتیازدهی همه طرفها تحقق یافت، تا جایی که مصر و ترکیه را نیز به همسویی سوق داد. البته نمیتوانم بگویم که ایران نیز شامل این روند میشود، زیرا هنوز اختلافهای بسیاری در مسائل منطقهای از جمله در یمن، سوریه، عراق، و لبنان وجود دارد که همچنان پیچیده و بغرنج باقی مانده است. با این حال، کاهش تنش با ایران، و نه لزوماً آشتی با آن، برای دستیابی به آرامش همگانی در منطقه مفید است.
مهمتر این که کلیه پیمانها و توافقهایی که تا کنون در این روند منعقد شده است، در عمل پایدار بوده است. در حالی که بیش از ۱۱ ماه از نشست «العُلا» میگذرد، موفقیتهای ناشی از آن پیوسته رو به گسترش بوده است و آینده روشنی را برای منطقه امید میدهد. البته کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، و بحرین، مقصد نهایی قطار آشتی نیستند. این قطار به منظور ایجاد وحدت بیشتر میان ملتها و کشورها، به حرکت خود ادامه خواهد داد.
پیمانها و آشتیهایی که تا کنون تحقق یافته است، سد بلندی ایجاد خواهد کرد تا بحرانها و تنشهای خطرناک منطقه به قلب آن نفوذ نکند. هرچند تنش بین ایران و آذربایجان و قبل از آن، جنگ آذربایجان و ارمنستان، تنشهای ترکیه و یونان، و اخیرا جنگ داخلی در اتیوپی، درگیریهای غیرمرتبطی با جهان عرب هستند، اما این کشمکشها و رقابتها ممکن است بر اثر اختلافهای موجود در جهان عرب، کشورهای عرب را نیز تهدید کنند.