«با نطقهای جذاب به این نشست نیایید. با تعهدات مشخص بیایید». این خواسته «آنتونیو گوترش»، دبیر کل سازمان ملل، از رهبران جهان است. رهبرانی که امروز در نیویورک نشستی اضطراری خواهند داشت تا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در مورد تغییرات آب وهوایی مذاکره کنند. پنج سال از آخرین باری که رهبران جهان در نیویورک در نشستی اضطراری در مورد این معضل مذاکره کرده بودند، میگذرد. در سال ۲۰۱۴ نیز نشستی در سازمان ملل به میزبانی «بان کی مون» برگزار شد که مقدمات رسیدن به توافق پاریس در سال ۲۰۱۵ را فراهم کرد.
هرچند که توافق پاریس به عنوان نقطه عطفی در مذاکرات تغییر اقلیم محسوب میشود اما تاکنون سازوکار حقوقی آن نتوانسته به نتایجی امید بخش منجر شود. مجموع تعهدات کشورها ذیل توافق پاریس در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانه ای نمی تواند افزایش دمای کره زمین را در حد مطلوب کاهش دهد. بنابراین توافق پاریس تا این لحظه تنها یک موفقیت دیپلماتیک و یک توافق کاغذی است که نمی تواند درد گرمایش جهانی را دوا کند.
عکس از نشست امروز در مجمع عمومی سازمان ملل
SPENCER PLATT / GETTY IMAGES NORTH AMERICA / AFP
حالا درآستانه کنفرانس تغییر اقلیم سازمان ملل متحد (کاپ ۲۵) که در دسامبر امسال در سانتیاگو برگزار خواهد شد، دبیرکل سازمان ملل سعی دارد کشورها و غولهای تجاری دنیا را به تکاپو در آورد تا اجلاس بیست و پنجم در شیلی بتواند به گامی موثر و عملی در زمینه مقابله و سازگاری با تغییر اقلیم تبدیل شود. درحالی که چشمها به نیویورک دوخته شده و تبلیغات وسیعی در مورد این نشست صورت گرفته سوال اینجاست که آیا تلاش های «آنتونیو گوترش» در سکان رهبری سازمان ملل و لابی کردنهای شیلی برای تبدیل اجلاس بعدی به یک حرکت تاریخی در زمینه مقابله بشر با تغییرات آب و هوایی موفقیت آمیز خواهد بود یا نه؟
سه تفاوت عمده بین نشست اضطراری پنج سال پیش با نشست امسال وجود دارد که می تواند بر سرنوشت این نشست و مجموعه اتفاقاتی که تا ماه دسامبر رخ خواهد داد تاثیر بگذارد.
تفاوت اول: سطح دانش و اطلاعات آب و هوایی
تعیین حد بالای گرمایش زمین یکی از موارد بحث برانگیزی بود که منجر به طولانی شدن مذاکرات در کنفرانس پاریس شد. در پایان کشورها بر حد گرمایش « دو درجه سلسیوس» از زمان انقلاب صنعتی توافق کردند اما روی کاغذ متعهد شدند که تلاش کنند گرمایش را خیلی کمتر از این حد نگاه دارند. تحقیقات موجود در این حوزه تا آن زمان کمتر به اثرات گرمایش «دو درجه» پرداخته بود. اما تحقیقات سالهای اخیر و بعد از معاهده پاریس نشان می دهد که گرمایش دو درجه برای زمین می تواند بسیار خطرناک باشد و عبور از گرمایش «یک و نیم درجه» می تواند فعل و انفعالات برگشت ناپذیری را در زمین و زیست بوم آن به ارمغان آورد.
بنابراین دانشمندان حالا تأکید می کنند که بدون تغییر انقلابی و سریع در کاهش میزان انتشار گازهای گلخانه ای شاید نجات زمین غیرممکن باشد. گزارشی که در آستانه این نشست اضطراری توسط سازمان جهانی هواشناسی منتشر شده نیز نشان می دهد که دوره پنج ساله بین دو نشست اضطراری سازمان ملل در مورد تغییر اقلیم (۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹) گرمترین دوره تاریخی جهان (از زمان آغاز ثبت دما) بوده است. بر پایه این گزارش سرعت افزایش دما بیشتر شده و در نتیجه ذوب شدن یخ های قطبی بالا آمدن سطح اقیانوسها با سرعت چشمگیری ادامه دارد. به عقیده بسیاری از محققان نتیجه این تغییرات خطرناک و برهم خوردن نظم در طبیعت، افزایش شدت و دوره بازگشت بلایای طبیعی سیل، خشکسالی، موج گرما، آتش سوزی، توفان و سایر رخدادهای جدی بوده و اینگونه وقایع خساراتزا بیشتر و شدیدتر خواهند شد.
اطلاعات بیشتر کسب شده به همراه افزایش میزان توافق بین محققان در مورد روند تغییر اقلیم و پیامدهای ناشی از آن میتواند بر روند تحولات بین نشست نیویورک و کنفرانس سانتیاگو تاثیر بگذارد. این بار دانشمندان اسناد محکم تری برای ارائه به سیاستمداران دارند.
Ludovic MARIN / AFP
تفاوت دوم: افزایش حساسیت عمومی
در بیستمین روز سپتامبر امسال، جهان شاهد اتفاقی بی سابقه بود. هزاران نفر در بیش از ۱۵۰ کشور جهان برای اعتراض به تغییرات آب و هوایی به خیابان ها آمدند و خواستار اقدام فوری برای مهار تغییر اقلیم شده اند. نکته قابل توجه این جنبش اعتراضی که اینچنین تاریخساز شد میزان سن رهبران و شرکت کنندگان آن است. پویش اعتصاب اقلیمی «جمعهها برای آینده» توسط یک دختر نوجوان سوئدی، گرتا تونبرگ، به راه افتاد و در مدت زمانی کم توانست دانش آموزان، نوجوانان و جوانان زیادی را برای اعتراضات اقلیمی به حرکت وا دارد. شکی نیست که حمایتهای مالی، سیاسی و رسانهای در موفقیت چشمگیر این پویش نقش اساسی داشته است اما مهم این است که رفته رفته می تواند اقدام برای مقابله با تغییر اقلیم را به یک مطالبه عمومی در سطح جهانی تبدیل کند.
اجرای راهبردهای مقابله و تطبیق با تغییر اقلیم از لحاظ سیاسی و اجتماعی بسیار پرهزینه هستند. اقداماتی نظیر کاهش یارانه و افزایش قیمت انرژی، اخذ مالیات کربن و آلایندگی از تولید کنندگان و غولهای تجاری می تواند حتی سیاستمداران خبره و کهنه کار را دچار چالشهای جدی کند و مقدمات نارضایتی و سقوط آنان را فراهم آورد. بنابراین بیشتر سیاستمداران جسارت سیاسی دست زدن به اقدامات عملی دراین حوزه را ندارند و تنها به سخنرانی و سخنوری در مورد نیاز برای اقدام یا تنظیم اهداف درازمدت گنگ و در بسیاری از موارد دست نیافتنی بسنده می کنند.
اما تغییر حساسیت جوامع به مقوله گرمایش زمین و شکل گیری جنبشهای مردمی میتواند این بازی را به هم بزند. حالا که مطالبات عمومی در برخی کشورها رو به افزایش است حتی سیاستمداران عوام گرا (پوپولیست) هم ممکن است برای حرکتی در این زمینه پیش قدم شوند.
تفاوت سوم: رویکرد ایالات متحده
پنج سال پیش تحرکات آمریکا در پشت صحنه متفاوت بود. دولت اوباما خواهان توافق پاریس بود و نقشی کلیدی در رسیدن به این توافق و ایجاد انگیزه برای پیوستن سایر کشورها به آن بازی کرد. اما اکنون که هم دانش و اطلاعات در مورد این معضل محیط زیستی بالاتر است و هم مطالبات عمومی برای اقدام فوری رو به افزایش است، رئیس جمهور آمریکا ساز مخالف می زند. دونالد ترامپ بارها در مورد تاثیر فعالیتهای انسانی و صنعتی بر گرمایش زمین تشکیک کرده و توافق جهانی پاریس را مانند خیلی از توافقات بین المللی که روسای جمهور پیشین آمریکا در ایجاد آنها نقش داشته اند به زیان آمریکا می داند.
موضع ترامپ در مورد مذاکرات تغییر اقلیم و تصمیم او برای خروج کشورش از توافق پاریس بسیار مهم است. بسیاری از کشورهای جهان که نقشی منفعلانه یا انتقادی در مورد توافقات به دست آمده در زمینه گرمایش جهانی دارند، این توافقات را ناعادلانه می دانند. این کشورها معتقدند که کشورهای صنعتی باید مسئولیت تاریخی خود در زمینه انتشار گازهای گلخانهای از آغاز انقلاب صنعتی را برعهده بگیرند و هزینه تغییرات لازم برای مقابله و سازگاری با تغییر اقلیم را متقبل شوند. اکنون که رئیس جمهور کشوری که در طول تاریخ بیشترین حجم تجمعی گازهای گلخانه ای را در اتمسفر رها کرده است، موضعی اینچنین در مورد مقوله گرمایش جهانی و توافق پاریس دارد، ترغیب کشورهای درحال توسعه و اقتصادهای رو به رشد جهان به اقدامات اساسی که در کوتاه مدت می توانند از لحاظ اقتصادی و سیاسی پرهزینه باشند، آسان نخواهد بود.
شکی نیست که موضع ایالات متحده به شدت بر مذاکرات و تحولات دیپلماتیک اقلیمی در ماههای آتی سایه افکنده است. دراین شرایط باید دید که آیا تلاشهای آقای «گوترش»، دولت شیلی و خانم «تونبرگ» در عرصه جهانی میتواند بر قدرت سیاسی و اقتصادی رئیسجمهور ایالات متحده غلبه کند یا خیر.