پیش از آنکه نامی بر آنها نهاده شود، تلف شدند. با مرگ دومین توله یوزپلنگ ایرانی، حالا تنها یکی از سه توله متولدشده زنده مانده است.
کاربران رسانههای اجتماعی که اردیبهشت را با خبر تولد سه توله یوزپلنگ از «ایران» شادمان آغاز کردند، حالا با خبر مرگ دومین تولهیوز ایرانی در پایان اردیبهشت، هم اندوهگیناند و هم نگران تنها تولهای که باقیمانده است.
ماجرای زایمان «ایران»، یوزپلنگ ماده از نسل در حال انقراض یوزپلنگان ایرانی که برای نخستین بار باردار شده بود، برای فعالان محیط زیست و حیاتوحش ایران به نمادی از امیدواری بدل شد.
«فیروز» و «ایران»، دو یوز ایرانی که با هدف تولیدمثل در پارک ملی توران سمنان نگهداری میشدند، برای نخستین بار در اسارت جفتگیری کردند. وقتی در روز زایمان «ایران» که به روش سزارین صورت گرفت، اعلام شد که جنسیت هر سه توله «ماده» است، به نظر میرسید که بهترین اتفاق ممکن رخ داده است، چرا که ماده بودن این تولهها به معنای بالا رفتن بخت تولیدمثل و افزایش تعداد این گونه در حال انقراض تلقی میشد.
بهرامعلی ظاهری، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سمنان، در اولین اطلاعرسانی اعلام کرد: «حال مادر و تولهها خوب است. وزنگیری تولهها نیز انجام شده و وزن حدود ۶۲۰ گرمی تولهها نشان از سلامت اولیه آنها دارد.»
سازمان محیط زیست فراخوان پیشنهاد نام داد و کاربران در فضای مجازی با توجه به آنکه نام یوز مادر «ایران» بود، پیشنهادهایی مطرح کردند.
اما یک روز پس از تولد فرزندان «ایران»، دو خبر ایرانیان علاقهمند به حیات وحش را شوکه کرد. اولین خبر مشخص شدن «نر» بودن هر سه توله بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در گزارش سازمان محیط زیست ایران آمده بود: «تشخیص جنسیت گربهسانان، مخصوصا یوزپلنگ، در روزهای اول که تولهها متولد میشوند، بسیار سخت و حساس بوده و اندامهای تناسلی آنها بهراحتی قابل تشخیص نیست و با رشد حیوان، تعیین جنسیت مرحله به مرحله آسانتر میشود.»
اما خبر اصلی، مرگ یکی از سه توله بود. طبق گزارش اولیه، اعلام شد که این تولهیوز به دلیل «مشکلات ریوی» تلف شده است.
همان زمان، متخصصان با توجه به تصاویر شیر دادن تیمارگران به این تولهها، گفتند که به احتمال قوی روش نادرست شیر دادن به تولهها دلیل خفگی بوده است. پس از چند روز، این گمانهزنی را مسئولان پارک ملی توران سمنان، که محل نگهداری و زایمان یوزپلنگ ایرانی بود، تلویحا تایید کردند.
اینکه چرا ایران به تولههایش شیر نمیدهد در آغاز مشخص نبود. اما با گذشت چند روز، شایع شد که هنگام زایمان او، نوازش تولهها بدون دستکش و آغشته شدن تن تولهها به بوی انسان دلیل طرد شدن تولهها از سوی مادر بوده است، نکتهای که به گفته کاربران رسانههای اجتماعی، از بدیهیترین نکتهها میان گربهسانان است. در صورت صحت، رعایت نکردن این نکته از اشتباههای عجیب نگهدارندگان تولهها بوده است.
اما مرگ توله دوم بیش از پیش موجب تعجب و ناراحتی جامعه شد. سازمان محیط زیست در گزارش اولیهاش در مورد این مرگ اعلام کرد: «دامپزشک تیمارگر تولهیوزها متوجه تغییر در عادت دفع آنها میشود که بهفوریت موضوع توسط اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان، به دامپزشکان گروه بیماریهای دفتر حیاتوحش منعکس، و با هماهنگی دامپزشک متخصص داخلی دام کوچک از دانشکده دامپزشکی سمنان به محل نگهداری یوزها منتقل میشود و پس از معاینه، نسبت به درمان آن اقدام میکند. پس از بررسیهای انجامپذیرفته، با نظر دامپزشک متخصص، تصمیم بر این شد که تولهها برای بررسی بیشتر و نظارت دامپزشکی به یک بیمارستان تخصصی دامپزشکی در تهران منتقل شوند که متاسفانه یکی از تولهها در مسیر انتقال به تهران تلف شد.»
اگرچه بر اساس سخنان معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست، ظاهرا حال تنها توله باقیمانده در بیمارستان محل نگهداریاش خوب است، ولی برای مردمی که در تولد این تولهیوزها رگههایی از امید به فردا یافته بودند، نامشخص بودن دلیل مرگ سریع توله دوم موجب نگرانی و هراس از تکرار آن برای تنها توله باقیمانده شده است.
اینکه در مسیر انتقال چه اتفاقی رخ داده و آیا این انتقال بر اساس الگوهای استاندارد جهانی بوده، ابهامهای ماجرا را بیشتر کرده است.
یوزپلنگ ایرانی گونهای در حال انقراض است که کمتر از ۲۰ قلاده آن در هفت استان سمنان، کرمان، یزد، خراسانهای رضوی، شمالی، و جنوبی دیده شده است.
حفاظت از این گونه زمانی به نماد احیای محیط زیست و تنوع زیستی در ایران تبدیل شده بود، تا حدی که برای دو دوره مسابقههای جام جهانی، طرح یوز ایرانی روی پیراهن ملیپوشان نقش بست.
شکار غیرمجاز و ناآشنایی مردم با ضرورت حفظ این گونه ارزشمند، موجب کشته شدن تعدادی از این یوزها در سالهای اخیر شده است. از سوی دیگر، نگهداری این گونه از حیوانات در باغ وحشهای ایران و مرگ آنها در چند سال گذشته، نشانه روشنی از فقدان نظارت استاندارد در زمینه شیوه نگهداری و حفاظت از آنان است.
همزمان با خبر مرگ دومین تولهیوز، خبر مرگ یکی از شیرهای باغوحش تهران به دلیل شکستگی مهرههای گردن نیز موجب شده است که کاربران رسانههای اجتماعی با مرور تصاویر منتشرشده از باغوحشهای مختلف ایران، بار دیگر به شرایط نگهداری این حیوانات خاص و در معرض انقراض اعتراض کنند. دلیل اکثر این مرگها بیتوجهی مسئولان و به کار نگرفتن متخصصان در امر نگهداری حیوانات است.
فقدان فضای لازم برای حیوانات و تغذیه بهشدت نامناسب بدیهیترین و شایعترین دلیل مرگ اکثر حیوانها در محیطهای نگهداری آنان است.
فرزندان «ایران» در حالی یک به یک تلف میشوند که کشور ایران این روزها شرایط سختی را میگذراند و مرگ فرزندان یوز ایرانی هم بیش از پیش کام مردم را تلخ کرده است.