بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت ایران میگوید شرکت ملی نفت چین (سی ان پی سی) باردیگر صنعت نفت ایران را ترک کرده و از پروژه توسعه فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی کنار کشیده است. هرچند وزیر نفت ایران میگوید این خروج «دوستانه» بوده اما این سوال مطرح است که خروج توتال و دیگر شرکتهای نفتی پس از اعمال سیاست فشار حداکثری ایالات متحده بر ایران چطور غیردوستانه انجام گرفته است.
بازدید بیژن زنگنه وزیر نفت از فاز 22-24 پارس جنوبی. عکس از وبسایت سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس
ماجرای خروج چینیها تازگی ندارد. آنها اواخر سال گذشته میلادی هم در مدت کوتاهی پس از آنکه توتال فرانسه به دلیل تحریمها از ایران خارج شده بود متوجه شدند که نمیتوانند بدون معافیت آمریکا این پروژه را ادامه دهند. از گفتههای مسعود کرباسیان، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران میتوان چنین برداشت کرد که در نزدیک ۱۰ ماه گذشته ایران و چین به دنبال راههای گوناگون دور زدن تحریمهای آمریکا بودند. تلاشی که با توجه به گستره و دقت تحریمهای آمریکا عملا از هر راهی که رفته به در بسته خورده است و شرکت سی ان پی سی عطای پارس جنوبی را به لقای پروژههای جهانی خود بخشیده و از ایران خارج شد. این درست همان سیاستی است که بسیاری از شرکتهای اروپایی هم در پیش گرفتند و همانطور که مورگان اورتگاس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته است بازار ایران برای آنها ارزشی ندارد که بخواهند داراییهایشان هدف تحریمهای آمریکا قرار گیرد.
۵ میلیارد دلار حدود تقریبی هزینه توسعه این فاز از پارس جنوبی است تا بتوان در آینده نزدیک و همزمان با افت فشار جلوی کاهش تولید گاز را بگیرد. اگر سکوهای ۲۰ هزار تنی و کمپرسورهای مخصوص آن تا نزدیک به ۳ سال دیگر کاملا نصب و راه اندازی نشوند، در آن زمان افت فشار تشدید خواهد شد و به عقیده کارشناسان حدود ۲۸ میلیون متر مکعب سالانه از میزان تولید ایران کاسته خواهد شد. با اینکه حالا «پتروپارس» به تنهایی باید این پروژه را به بیش ببرد اما گفته میشود تنها ۱۰ شرکت در کل دنیا توانایی ساخت چنین سکوهایی را دارند.
برای درک بهتر میزان فشار آمریکا بر صنعت نفت و گاز ایران به این مهم باید توجه داشت که شرکت توتال فرانسه هم مدت طولانی به دنبال معافیتهای همکاری با ایران بود اما دولت دونالد ترامپ در اعمال فشارهای حداکثری خود مصمم است و با اینکه مدیرعامل توتال گفته بود بازار ایران ارزش خطر کردن دارد اما در آخر ایران را ترک کرد.
ATTA KENARE / AFP
همین اتفاق برای شرکتهای دیگر هم افتاده است؛ زمانیکه در سال ۱۳۸۳ شرکت نروژی آکرکاورنر در یک کنسرسیوم مشترک با شرکت صدرا و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء قرارداد ساخت فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی را امضا کردند. آن زمان صحبتی از تحریمهای جهانی علیه برنامه اتمی ایران آنچنان جدی نبود و حتی کشورهای اروپایی هنوز امیدوار بودند از میان مذاکرات چندجانبه راه حل مناسبی برای آن پیدا کنند. اما با اصرار ایران بر ادامه برنامه اتمی خود و عدم پیشرفت مذاکرات، این شورای امنیت سازمان ملل متحده بود که به میان آمد و با قطعنامههای خود راه سرمایه گذاری در ایران را مسدود کرد. همان زمان بود که شرکت نروژی همزمان با قطعنامههای شورای امنیت که از سوی رئیس جمهور وقت کاغذ پاره توصیف شدند، بازار گاز ایران را ترک کرد. در همین دوران است که قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء با شعار تکیه بر توانایی داخلی به تنهایی مسئولیت پروژه تولید و گسترش فازهای پارس جنوبی را بر عهده میگیرد. اما همین قرارگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم دو سال بعد و با صرف زمان، هزینه و انرژی فراوان از ادامه پروژه انصراف داد؛ اما علت این قرارگاه هم در جای خود قابل تعمل است. آنها هم تحریم را عامل عدم امکان اجرایی شدن کامل پارس جنوبی عنوان کردند. آنها نتوانستند براساس قرارداد هزینه این پروژه را از طریق فایننس تامین کنند، برای همین به دولت فشار آوردند تا با برداشت یک میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی، در واقع خود دولت پروژه را تامین مالی کند که البته دولت احمدی نژاد زیر بار این فشار نرفت.
با روی کار آمدن دولت روحانی و همزمان با وزارت بیژن نامدار زنگنه این نقش کمی کمرنگتر شد و حالا قرعه کشیدن جور شرکتهای خارجی که بر اثر فشار تحریم ایران را ترک میکنند به دوش شرکتهای خصوصی ایرانی افتاده است. حالا پتروپارس که متعلق به شرکت بازرگانی نفت ایران است میخواهد کاری را انجام دهد که پیشتر گفته میشد تعداد محدودی شرکتهای بینالمللی توانایی اجرای آنرا دارند و حتی برخی کارشناسان سخت افزار نفت و گاز میگویند یکی از دلایل خروج سی ان پی سی (جدا از عدم امکان تامین مالی) همین موضوع یعنی عدم توانایی در به کار گیری سیستم تقویت فشار است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال محمد مشکین فام، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس میگوید که طراحی توتال برای تقویت فشار گاز در یک دوره زمانی ۱۵ ماهه در اختیار ایران قرار دارد و بناست براساس همین مدارک شرکت ایرانی پروژه را ادامه دهد. با این حال مشکین فام مشخص نمیکند محل تامین بودجه این پروژه از کجا تامین خواهد شد. اما در این میان این گفته بیژن نامدار زنگنه نیز باید مورد توجه قرار گیرد که میگوید «من معتقد نیستم در همه کارها باید از روز نخست دکترا بگیریم، گرچه داریم همین کار را میکنیم، اما این روش درستی نیست». در واقع وزیر نفت میداند که این روش کار صحیح نیست، اما حالا او با دو چالش روبروست، یکی نیاز مبرم به توسعه پارس جنوبی که به زودی با افت فشار روبرو میشود و دیگری اینکه مدل قراردادهای نفتی و گازی (موسوم به آی پی سی) که با بحثهای زیادی هم همراه بود نتوانست در مقابل فشار سیاست تحریمی دولت دونالد ترامپ مقاومت کند.
حالا بار دیگر برخی سیاستمداران ایرانی دست بالا را گرفتهاند که از ابتدا باید به توانایی داخلی اطمینان کرد. البته پیش از این هم این بحث مطرح بود اما در واقع به اسم شرکت داخلی و به کام سپاه پاسداران.
یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران پیشتر گفته بود که این نهاد نظامی همزمان با خروج شرکتهای خارجی از پروژههای نفت و گاز ایران احساس تکلیف کرده بودند که، به اقتضای زمان خاصی که جمهوری اسلامی در آن قرار داشت، بر وظیفه خود برای مقابله با هرگونه تهدید فرهنگی، سیاسی و اقتصادی عمل کنند. به همین منظور هر شرکت خارجی که از پروژههای نفتی ایران بیرون میرفت اولین مشتری جایگزینی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء بود.
حالا شاید به دلیل تحریمهای مستقیمی که مشمول سپاه پاسداران شده به همین راحتی نتوانند وارد پروژهای بزرگ شوند و همین کار را برای قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء سخت میکند.
هرچه هست بزرگترین میدان گازی مشترک جهان، که در اختیار ایران و قطر دارد، تا امروز سودش بیشتر به سمت مالک جنوبیاش سرازیر شده است و طرف ایرانی به دلیل نداشتن امکانات مدرن نتوانسته آنچنان که باید از این سرمایه طبیعی استفاده کند.
کافیست برای میزان خسارت ایران از عدم استفاده بهینه از پروژه پارس جنوبی به صحبتهای خود وزیر نفت بازگردیم. بیژن زنگه که در تیر ۱۳۹۶ در مجلس شورای اسلامی گفته بود: « یک سال تاخیر در اجرای یک طرح پارس جنوبی میتواند ۵ میلیارد دلار خسارت به کشور وارد کند. تاکنون در تاخیرهای طرحهای پارس جنوبی حدود ۲۲ میلیارد دلار به کشور زیان وارد شده است. این زیانها از جیب بنده نبوده بلکه از جیب مردم رفته که این به معنای افزایش فقر و بیکاری در کشور است.» حالا دو سال دیگر به آن تاخیر اضافه کنیم و تنها امیدوار باشیم که پتروپارس بر اساس نقشه توتال بتواند در ۳ سال آینده طرح را به پیش برد؛ امیدواری که چندان چشم اندازی به همراه ندارد.