تیم ملی بدون برنامه منظم به جام جهانی نزدیک میشود و دراگان اسکوچیچ را هر روز زیر فشار انتقادها به مربی کماعتبارتری تبدیل میکنند. تیمی که برنامه آمادهسازی ندارد و مربیاش تسلط خود بر کارش را از دست داده باشد، در جام جهانی چه نمایشی خواهد داشت؟ بازیکنان تیم ملی به سرنوشت خود در قطر با وحشت نگاه میکنند.
تیم ملی ایران در آستانه ششمین حضورش در جام جهانی، بدترین روزها را در مسیر آمادهسازی پشت سر میگذارد. فدراسیون فوتبال ایران با رئیس موقت و درگیر اختلافهای درونی هیئترئیسه و مجمع، توانایی برنامهریزی اردو و بازیهای تدارکاتی مناسب را ندارد.
اما کسی که بیش از همه زیر فشار انتقادها است، هیچکدام از مسئولان فدراسیون فوتبال نیست، بلکه دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی به سیبل انتقادها تبدیل شده است. اسکوچیچ مسئولیتی در قبال برگزاری بازیهای تدارکاتی و اردوها ندارد اما سکوت او در مقابل کاهلی فدراسیون فوتبال و سپس واکنشهای کمسروصدا و گهگاهیاش، او را در موقعیت مقصر قرار داده است.
دراگان اسکوچیچ این روزها با کارلوس کیروش، سرمربی اسبق تیم ملی ایران، مقایسه میشود. کیروش به واسطه اعتبار بینالمللی و شیوه رفتارش در مربیگری همیشه صاحب این توانایی در فوتبال ایران بود که فدراسیون را وادار به اجرای برنامههایش کند اما دراگان اسکوچیچ در این زمینه به کیروش شباهتی ندارد. دستورالعمل مکتوبی را اسکوچیچ برای تعیین مسیر تیم ملی تا جام جهانی نوشته و به فدراسیون فوتبال تحویل داده است اما فدراسیون فوتبال اعتنایی به درخواستهای سرمربیاش ندارد. مقایسه اسکوچیچ و کیروش شاید کار بینتیجهای برای تیم ملی در آستانه جام جهانی باشد و موقعیت سرمربی فعلی تیم ملی را بیشتر متزلزل کند، اگرچه شاید برخی انتقادها یا حتی مقایسهها منطقی باشند.
در روزهای اخیر، شایعهای مطرح شده بود که وزارت ورزش یا فدراسیون فوتبال با کارلوس کیروش مذاکره کردهاند اما میرشاد ماجدی، سرپرست فدراسیون فوتبال، دراینباره گفت: «گفته بودند از طرف وزارت ورزش با کیروش مذاکره شده اما خود این وزارتخانه تکذیب کرد. هیچ صحبتی نه با ایشان و نه با مربی دیگری انجام نشده است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
میرشاد ماجدی، سرپرست موقت فدراسیون فوتبال که او را باید به واسطه سمتش در فدراسیون، مسئول اصلی موقعیت نامناسب تیم ملی در مسیر جام جهانی دانست، از این فرصت که سرمربی تیم ملی تحت فشار انتقادها است، استفاده کرده و گفته بود: «آقای اسکوچیچ با ما قرارداد دارد و قطعا وقتی قرارداد دارد در حفاظت و حمایت کامل فدراسیون است. اما اولویت خود من و اعضای هیئترئیسه فدراسیون، تیم ملی است و بزرگتر از نام تیم فوتبال کشورمان در بحث فوتبالی و ورزشی نام دیگری نیست. تیم ملی اولویت است و ما هرکاری را برای سربلندی کشورمان انجام خواهیم داد؛ مخصوصا برای تیم ملی.»
این حرفهای ماجدی شبههبرانگیز بود و نشان میداد که بهرغم حمایت ظاهری از اسکوچیچ، شاید در فدراسیون یا نهادهای بیربط اما مسلط بر فدراسیون تصمیمهایی برای تغییر مربی وجود دارد. اما ماجدی دوباره واکنش نشان داد و گفت: «قطعا از اسکوچیچ حمایت میکنیم و قصد تغییر مربی نداریم.»
اما بهرغم این تکذیبهای پیدرپی وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال، هنوز احتمال تغییر مربی در تیم ملی وجود دارد و شاید انتقادها از اسکوچیچ پس از شکست تیم ملی در بازی تدارکاتی مقابل الجزایر، همچنان اسکوچیچ را در خطر تغییر قرار داده باشد.
موقعیت متزلزل اسکوچیچ باعث شده است که بازیکنان تیم ملی به فکر حمایت از او باشند. سردار آزمون در حمایت از اسکوچیچ گفت: «همه سرمربی را میکوبند. به چه دلیل؟ او که دارد وظیفهاش را انجام میدهد. وظیفه سرمربی نیست که با تیمهای دیگر برای بازی دوستانه صحبت کند و قرارداد ببندد.»
حرفهای آزمون در حمایت از اسکوچیچ است اما این موقعیت مناسبی برای یک مربی حرفهای نیست که به حمایت شاگردانش در مصاحبهها نیاز داشته باشد.
تیم ملی ایران بدون برنامهریزی اردویی دقیق و بدون آمادهسازی باکیفیت به جام جهانی قطر خواهد رفت و اگر به این وضعیت پرخطر، از دست رفتن جایگاه و اعتبار سرمربی تیم را اضافه کنید، شاید با تیمی ناامید کننده در جام جهانی قطر مواجه شوید که میتواند در بازیهای سخت در قطر بسیار شکننده باشد. مسیر آمادهسازی تیم ملی به تونل وحشت تا جام جهانی تبدیل شده است.