تبحر در بازی هجومی یک توهم قدیمی در فوتبال ایران است. اینکه از هر مربی در ایران بازی هجومی طلب میکنند، حکایتی عجیب دارد و بهنظر میرسد برگرفته از برداشتهای غیرواقعی از سطح و کیفیت فوتبال ایران است. اینروزها بعد از شکست یک بر صفر ایران مقابل بحرین، درباره تیم ملی مقایسههای تازهای شروع شدهاند، مقایسه بین دو مربی: کارلوس کیروش و مارک ویلموتس. البته یکی از لذتها در فوتبال همین مقایسهها و کُریهاست اما لابهلای این حرفها نکاتی مطرح میشود که بحثبرانگیز هستند.
فوتبال را نباید به دو نوع بازی هجومی و دفاعی تقسیم کرد. این تعبیر سادهاندیشانهای از تقسیمبندی نوع بازی تیمهاست. یک تیم باید دلایل و ابزار و اندیشه کافی برای حمله یا دفاع داشته باشد و بر این اساس نوع بازیاش شکل میگیرد. بله، مربیان بازی تیمها را میسازند اما عوامل دیگر آنچنان تاثیرگذار هستند که یک مربی را نمیتوان صاحب تصمیم قطعی در شکل بازی دانست. سرانجام آنچه واقعیت فنی یک تیم است، خود را به سرمربی نیز تحمیل میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در فوتبال ایران حرفهای عجیبی مطرح میشوند. مثلا وقتی آندرهآ استراماچونی سرمربی استقلال میشود عدهای میگویند استقلال از امروز ایتالیایی بازی میکند. یا وقتی ایگور کالدرون به پرسپولیس میرود، همه از نمایش آرژانتینی پرسپولیس در آینده خبر میدهند. این حرفها چندان اعتبار فنی ندارند. نه استراماچونی مربی صاحب سبکی در فوتبال ایتالیا بوده که حالا مجری آن سبک -لابد ایتالیایی- در استقلال باشد و نه کالدرون که عمری را در لیگهای آسیایی گذرانده، مجری فوتبال آرژانتینی است. درباره اینکه فوتبال ایتالیایی و آرژانتینی چیست نیز کمتر کسی اطلاع دقیقی دارد. البته چون ویلموتس از بلژیک به ایران رفته و بلژیک هرگز به اندازه ایتالیا و آرژانتین صاحب سبک در ذهن طرفداران فوتبال ایران نیست، بنابراین درباره ویلموتس به ادعای فوتبال هجومی کفایت شده است! این حرفها اما اعتبار فنی واقعی و عملی ندارند و در حد حرف باقی میمانند. فوتبال واقعی آن چیزی است که در زمین اتفاق میافتد و برای آرژانتینی یا ایتالیایی بودن و حتی هجومی و دفاعی بودنش باید وقتی ادعا کرد که ادعا متکی به نشانههای پرشمار باشد.
مارک ویلموتس از روز اول حضورش در ایران درباره بازی هجومی حرف زد. ادعاهایی که بیشتر به یک کار تبلیغاتی در دوران بعد از کیروش شبیه بود. ویلموتس انگار میدانست منتقدان کیروش در ایران بازی دفاعی او را نقد میکنند، بنابراین تصمیم گرفت با طرح ادعاهایی درباره بازی هجومی، نزد هواداران فوتبال ایران برای خود جایگاهی بسازد. بازی با کامبوج که ایران ۱۴ گل زد، نشانهای از بازی هجومی تیم ویلموتس تعبیر شد اما واقعیت این بود که کامبوج مقابل ایران به یک تیم محلی شباهت داشت. بعید است حتی یک تیم از لیگ دسته دوم فوتبال ایران مقابل تیم ملی ایران به اندازه کامبوج مغبون، از پیشباخته و ناتوان باشد. بازی ایران - کامبوج را هرگز نمیتوان ملاکی برای بحثهای فنی در تیم ملی دانست. اما بحرین به ویلموتس یادآوری کرد که این همه ادعا درباره فوتبال هجومی بیشتر به درد حرافی در کنفرانسهای مطبوعاتی میخورد و به کار زمین مسابقه نمیآید.
کارلوس کیروش از ایران رفته است. او یک مربی احترامبرانگیز و باهوش بود. درایت برای یک پروژه طولانیمدت در ایران داشت، کاری که از کمتر کسی برمیآید. کیروش روشهای معقولانهای برای طراحی بازی تیم ملی داشت و البته در بسیاری از بازیها به تعبیر تماشاگران ایرانی فوتبال دفاعی به نمایش میگذاشت. کیروش بخشی از موفقیتهایش را مدیون همین دفاع عاقلانه بود، اما از سالها پیش بحثهای مفصلی مطرح میشد درباره اینکه تیم کیروش نقشه جایگزین(پلان بی) ندارد. کیروش متهم میشد به اینکه بازی تیمش دفاعی است و نمیتواند نمایشی هجومی برای تیم ملی بسازد و موفق به تغییر شیوه در یک تورنمنت نمیشود. کیروش هرگز پاسخی برای این موضوعات نداشت. ویلموتس اما از همین نقدها بیشترین بهره را برای تبلیغ یک نوع بازی خیالی کرد و از فوتبال هجومی حرف زد، همان چیزی که هنوز نمیتوان به تیم ویلموتس نسبت داد یا نمیتوان انکارش کرد و تا امروز حرفی برای سرگرمی است.