در روزهای اخیر، انتشار سخنان دو کارمند سابق مجموعه «کاخ گلستان» مبنی بر خارج شدن تابلو مشهور «پرتره مظفرالدینشاه» (اثر کمالالملک) در اواخر دهه ۷۰ خورشیدی از ایران و فروش آن در «حراج کریستیز»، بار دیگر موضوع خروج غیرقانونی آثار گنجینههای ملی را بر سر زبانها انداخت.
به گفته کارمندان کاخ گلستان، این تابلو تا سال ۱۳۷۸ در «تالار برلیان» بر دیوار نصب بوده است، اما پس از برداشته شدن از دیوار، در فروردین ۱۳۷۹ در کاتالوگ حراج «کریستیز» قرار گرفته و در این حراج، به مبلغ ۴۴ هزار و ۶۵۰ پوند انگلستان فروش رفته است.
افشین پرورش، منتقد هنری شناختهشده، نیز با انتشار تصویری قدیمی از «تالار برلیان»، در مورد این قضیه نوشت: «با پیگیری اطلاعات منتشره از سوی دکتر رضا کسروی و خانم الناز بایرامزاده، پژوهشگر تاریخ عصر قاجار، به این نتیجه رسیدم که پرتره رنگوروغن مظفرالدینشاه، اثر شاخص کمالالملک، که در تالار برلیان کاخ گلستان تهران قرار داشته استــ با استناد به سخنان دو کارمند سابق موزهــ در سال ۱۳۷۸ از این کاخ خارج [شده است] و پس از انتشار تصویر آن در کاتالوگ حراج کریستیز لندن، در ۲۳ فروردینماه ۱۳۷۹ مطابق با یازدهم اپریل سال ۲۰۰۰، در این حراج به مبلغ ۴۴۶۵۰ پوند انگلستان به فروش رفته است.»
اما آفرین امامی، مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان، دراین زمینه مدعی است که نهتنها «پرتره مظفرالدینشاه»، بلکه هیچیک از سایر تابلوهایی که در این عکس دیده میشوند، در لیست امین اموال بخش تابلوها نیستند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
احمد زوارهای، مدیر موزه در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۶، نیز نهتنها حضور این تابلو در میان اموال موزه را رد میکند، بلکه مدعی است: «در تالار برلیان تابلویی از مظفرالدین شاه نداشتیم. اصلا تابلو ایرانی نداشتیم و تمام تابلوها خارجی هستند. این تابلوها هماکنون هم در تالار برلیان هستند.»
طبق گفته فعالان میراث فرهنگی، حالا یک سر این ماجرا به حراج ملی تهران برمیگردد؛ حراجی که در آن آثار عتیقه و تاریخیای به فروش رسیدند که برگزارکنندگان حراج مدعی «شخصی بودن» آنها بودند. اما سابقه خروج چنین آثاری از گنجینهها نشان میدهد که نمیتوان به نظر مسئولان این حراج اعتماد کامل داشت.
به گفته برخی متخصصان آثار هنری، در چهار دهه گذشته در ایران، فروش آثار اصل و جایگزین شدن آنها با آثار جعلی، بارها رخ داده است.
در سالهای اخیر، به نمایش گذاشته نشدن بخشی از اموال گنجینههای آثار تاریخی و هنری، و نیز فروش آثاری در حراجهای جهانی در عین وجود نمونه آن آثار بر دیوارهای موزههای مختلف ایران، این پرسش را مطرح کرده است که آیا متخصصان پرسابقه و معتبر چنین حراجهایی در تشخیص جعلی بودن آثار ارائهشده در حراج اشتباه کردهاند، یا چنانکه برخی کارشناسان مدعیاند، در ایران دلالان هنری با کمک بعضی افراد، آثار اصل را از ایران خارج کردهاند و آثاری جعلی را در موزهها و گنجینههای داخلی جایگزین آنها کردهاند.
در این میان، طرح جنجالی اخیر مجلس برای قانونی شدن خریدوفروش آثار باستانی، هنگامی که در کنار نامشخص بودن وضعیت گنجینههای ملی ایران و در معرض دید عموم نبودن آنها قرار میگیرد، نگرانی علاقهمندان به میراث فرهنگی ایران را برمیانگیزد.
فعالان میراث فرهنگی میپرسند که چرا فهرست دقیقی از آثار گنجینههای موزههایی همچون گلستان، ایران باستان، و دیگر موزههای بزرگ ایران منتشر نمیشود و این آثار در معرض تماشای عموم قرار نمیگیرد.
به نظر میآید که همزمان با اقبال عمومی و توجه خریداران آثار هنری به نقاشیها و آثار هنری دوره قاجار، طمع دلالان هنری و آثار عتیقه و قاچاقچیان چنین آثاری نیز بیش از پیش برانگیخته شده است.
در مورد وضعیت تابلو «پرتره مظفرالدینشاه قاجار» اثر کمالالملک، نیز توضیح مجموعه کاخ گلستان برای علاقهمندان میراث فرهنگی نهتنها رفع ابهام نکرده است، بلکه تناقضهای ماجرا بیشازپیش این پرسش را در ذهن جامعه طرح کرده است که چگونه به ادعای مدیران، یک اثر بهکلی از فهرست اموال موزههای ایران حذف شده است، یا همزمان با حضور آن در گنجینههای ملی، در حراجهای بزرگ و معتبر جهانی فروخته شده است.
این موضوع یادآور ماجرای فک پلمپ اموال موجود در گنجینه «موزه ایران باستان» در اواخر دهه ۸۰ خورشیدی است که تا امروز بیپاسخ مانده است و ابهامها حول محور آن برطرف نشده است.
همچنین، با وجود وعدههای فراوان، نه مسئولان «موزه ملی ایران» و نه متولیان «موزه هنرهای معاصر»، تاکنون تصاویر و مشخصات تمامی آثار موجود در این گنجینهها را منتشر نکردهاند، و اینجا است که بسیاری تاکید دارند که وقتی سرقت مجسمههایی با وزن چند صد کیلو محتمل و امکانپذیر است، آیا نباید نگران بود که آثاری به ارزش میلیونها دلار سرقت شوند و برای فروش در حراجهای معتبر جهانی و حتی حراجهای داخلی عرضه شوند؟
اخبار سرقت ۲۷ اثر قیمتی متعلق به هنرمندان معاصر از انبار دفتر «هنرهای تجسمی» وزارت ارشاد، یا سرقت چند ده تابلو باارزش از آثار نقاشان معروف معاصر در جریان انتقال از «موزه هنرهای معاصر»، نیز از مواردی است که اشاره به آنها، روشنگر این است که بیم سرقت آثار هنری و جایگزین شدن آنها با بدل و سپس، خریدوفروش آنها در بازارهای غیرقانونی و حراجیهای جهانی، همیشه وجود دارد و در ساختار غیرشفاف فعلی، باید بیش از گذشته موردتوجه قرار گیرد.