با افزایش دوباره تنشها در تنگه تایوان، همه در این فکرند که چین در مرحله بعدی چه خواهد کرد؟ پکن انگیزه سیاسی لازم و کافی برای تثبیت ادعای حاکمیتش بر تایوان بهعنوان بخشی از قلمرو این کشور را دارد. چین همچنین آماده مجازات هر کشور یا مقامی است که برای به رسمیت شناختن تایوان بهعنوان کشوری مستقل اقدام کند. حکومت چین قدرت نظامی را نیز که پشتوانه این ادعاها است بهطور مداوم، بهویژه در روزهای اخیر، به نمایش گذاشته است.
بنابراین، سوال این است که چه موانعی بر سر راه چین و رویای اتحاد مجدد آن با تایوان وجود دارد؟
تایوان برای حزب کمونیست چین ارزش راهبردی زیادی دارد. بسیار شبیه معادله روسیه و اوکراین، حزب کمونیست چین مسئله تایوان را یک کار ناتمام میبیند. در سال ۱۹۴۹، بازندههای جنگ داخلی چین یعنی ملیگرایان کومینتانگ، دولت خود را از سرزمین اصلی چین به تایوان منتقل کردند. از آن زمان ۷۳ سال گذشته است و تایوان به دولتی خودگردان تبدیل شده، از دموکراسی برخوردار است و اقتصاد شکوفایی دارد. سرانه تولید ناخالص داخلی تایوان بیش از ۵۰ هزار دلار است. این را با تولید ناخالص داخلی چین مقایسه کنید که سرانه آن ۱۸ هزار دلار است. با این حال، جمهوری خلق چين هنوز تايوان را بخشی از خاک خود میداند.
برای درک واقعی انگیزههای سیاسی حزب کمونیست چین، باید به قوانین اساسی آن نگاه کنیم. قانون اساسی جمهوری خلق چین که در سال ۱۹۸۲ تصویب شد، میگوید: «تایوان بخشی از خاک مقدس جمهوری خلق چین است. این وظیفه مقدس همه مردم چین، از جمله همنوعان چینی ما در تایوان، برای رسیدن به اتحاد مجدد بزرگ سرزمین مادری است.» به همین دلیل است که جمهوری خلق چین کسانی را که خواستار استقلال تایوان باشند «جداییطلب» مینامد و متهم میکند. ژنرال لی زوچنگ، رئیس ستاد مشترک ارتش و یکی از اعضای کمیسیون نظامی مرکزی چین، دیدگاه پکن در مورد مسئله تایوان را بهخوبی توضیح داده است. در سال ۲۰۲۰، لی گفت: «اگر امکان اتحاد مجدد مسالمتآمیز از دست برود، نیروهای مسلح با تمام ملت از جمله مردم تایوان تمام گامهای لازم را برای درهمکوبیدن قاطعانه هرگونه توطئه یا اقدام جداییطلبانه بر خواهند داشت.»
ارتش تایوان در مقایسه با ارتش چین بسیار کوچک است. بودجه نظامی سالانه تایوان حدود پنج درصد هزینههای نظامی سالانه چین است .در برابر هر سرباز تایوانی، چین ۶۶ سرباز دارد. در برابر هر هواپیمای جنگنده تایوانی، چین دارای ۶ جت جنگنده است. چین دارای بزرگترین نیروی دریایی جهان است که ۷۴۲ کشتی دارد، در حالی که تایوان فقط ۹۶ شناور دارد.
اگرچه چین ارتش بزرگتری دارد، پیروزیهای تاکتیکی لزوما به پیروزی استراتژیک منجر نمیشود
حمله روسیه به اوکراین مثال خوبی از این واقعیت است که حمله کردن یک موضوع است، اما نگه داشتن سرزمین تصرفشده امر دیگری است. پکن حمله روسيه به اوکراين را از نزديک تماشا کرده است. مردم اوکراین نشان دادند چگونه مردمی محلی میتوانند در برابر یکی از بزرگترین و باتجربهترین ارتشهای جهان مقاومت و جهان را شوکه کنند. اگرچه ارتش روسیه بسیار بزرگتر از اوکراین است، کرملین با شکست راهبردی در خاک اوکراین مواجه شده است.
جنگ طولانی پرهزینه است و شکست راهبردی مهاجم در نظر گرفته میشود. نظرسنجیها نشان میدهد که اکثریت جمعیت تایوان خواهان حفظ وضعیت موجودند. این دیدگاهها از زمان اقدام چین به سرکوب در هنگکنگ برجسته شده است. اما تايوان از اين حقيقت آگاه است که ارتشش نمیتواند در برابر تهاجم چين مقاومت کند. به همین دلیل است که به متحدان خود تکيه میکند، این جایی است که نقش آمریکا بسیار مهم است.
حمله به تایوان چین را با آمریکا وارد مشاجرهای مستقیم خواهد کرد
در سال ۱۹۷۹، جیمی کارتر، رئیسجمهوری وقت آمریکا، قانون روابط با تایوان را امضا کرد. این قانون واشنگتن را ملزم میکند که سلاحهای دفاعی در اختیار تایپه قرار دهد. این قانون «سیاست یک چین» آمریکا را نقض نمیکند، اما تصریح نمیکند که آمریکا در صورت حمله به تایوان، بهطور مستقیم با چین درگیر خواهد شد. آمريکا راهبرد «ابهام استراتژيک» خود را در مسئله تايوان حفظ کرده است. ابهام استراتژیک به آمریکا کمک کرده است تا وضع موجود را حفظ کند و از درگیری با چین جلوگیری کند.
اما بهتازگی وضعیت موجود مخدوش شده است. اخیرا، جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، گفته است: «آمریکا در صورت حمله به تایوان، از نظر نظامی درگیر خواهد شد.» کارشناسان نمیدانند منظور او از آن بیانیه چیست. علاوه بر این، سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، به تایوان باعث بحران چهارم در تنگه تایوان شد. پلوسی در جریان دیدارش گفت: «آمریکا در کنار تایوان می ایستد.» این موضع نیز مانند سخنان بایدن مبهم است.
چین بزرگترین شرکای تجاریاش را خشمگین خواهد کرد
ایالات متحده بزرگترین شریک تجاری چین است. اتحادیه اروپا هم دومین شریک تجاری بزرگ چین است. ژاپن و کره جنوبی نیز جزو ۱۰ شریک تجاری برتر چیناند و تایوان ششمین شریک تجاری بزرگ چین است. این کشورها بهطور فزایندهای زنگ خطر را به درجات مختلف در مورد برنامههای موذیانه چین برای حمله به تایوان مطرح کردهاند و این احتمال بهطور جدی وجود دارد که حمله چین به تایوان را محکوم کنند و تحریمهایی را بر واردات از چین اعمال کنند. میزان تحریمها ممکن است متفاوت باشد. بنابراین در صورت حمله چین، اقتصاد این کشور بلافاصله تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. اقتصاد چین اقتصادی مبتنی بر صادرات است.
اقتصاد تایوان بسیار بیشتر به چین متکی است تا اقتصاد چین به تایوان، اما بیایید در مورد باارزشترین کالای صادراتی تایوان صحبت کنیم
چین فقط نگران بازار صادراتی خود نیست. به گزارش صدای آمریکا، تایوان ۶۵ درصد قطعات نیمههادی و تقریبا ۹۰ درصد از تراشههای پیشرفته جهان را میسازد. جنگ طولانی روند ساخت این تراشهها را مختل خواهد کرد و اقتصاد چین را همراه با اقتصاد جهانی تحت تاثیر قرار خواهد داد. این تراشهها در بسیاری از بخشها مانند خودروسازی، زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر، فناوری، تجهیزات نظامی و فضایی، و سامانههای دفاع موشکی استفاده میشوند و این فهرست ادامه دارد. چین ترجیح میدهد محاصرهای را بر تایوان تحمیل کند تا از دسترسی دشمنان پکن به این تراشههای ارزشمند جلوگیری کند. آنها در حال حاضر دقیقا این کار را انجام می دهند.
اقتصاد چین از بحران تنگه تایوان در امان نخواهد بود
یکی دیگر از مشکلات این است که بحران تنگه تایوان ضربه بزرگی به اقتصاد جهانی وارد خواهد کرد. اگر بازار جهانی امکان واردات و خرید نداشته باشد، اقتصاد مبتنی بر صادرات چین بهای آن را خواهد پرداخت. اگرچه محاصره تایوان به نفع چین است تا تایوانیها را برای پذیرش سیاست چین واحد تحت فشار قرار دهد، این امر بهشدت بر اقتصاد چین تاثیر خواهد گذاشت. بنا بر گزارش بلومبرگ، ۸۸ درصد تردد بزرگترین کشتیهای باری جهان از طریق تنگه تایوان انجام میشود. وضعیت جنگی کشتیهای تجاری را از عبور از تنگه تایوان و احتمالا دریای چین جنوبی بازمیدارد. بسیاری از کالاهای مصرفی مورد استفاده در خاورمیانه، آفریقا، و اروپا هم از این آبها عبور میکنند.
احتمال محکومیت جهانی چین و تخریب چهره پکن
چین در صورت حمله به تایوان، با محکومیت جهانی مواجه خواهد شد، بهشدت تحریم خواهد شد و حتی ممکن است کرسیهای خود را در نهادهای بینالمللی از دست بدهد. مشابه حمله روسیه به اوکراین، ممکن است فشار سیاسی شدیدی بر چین وارد شود. برای چین، کشوری که میخواهد رهبر آینده جهان باشد، حمله به تایوان تصویر و چهره پکن را تخریب خواهد کرد. بنابراین، حکومت چین ممکن است از تاکتیکهای دیگری برای ادغام تایوان با سرزمین اصلی چین استفاده کند، ترفندی موسوم به «جنگ ترکیبی». بهعنوان مثال، چین میتواند از محاصره آبهای اطراف جزیره تایوان برای اعمال فشار اقتصادی بر تایپه استفاده کند.
چینیها میتوانند به پرواز جتهای جنگندهشان بر فراز منطقه دفاع هوایی تایوان ادامه دهند، همانطور که هر هفته انجام میدهند، تا با روحیه نیروهای تایوانی بازی کنند. آنها میتوانند واردات خاصی از تایوان مانند میوه را به دلایل نامعلوم ممنوع کنند. آنها از این تاکتیک برای تحت فشار قرار دادن کشاورزان تایوانی پیش از این هم استفاده کردهاند. این عمل دولت تایوان را تحت فشار قرار میدهد. آنها میتوانند به نهادهای دولتی تایوان حمله سایبری کنند. همانطور که در هفتههای گذشته دیدیم، چینیها میتوانند ملتهایی را تهدید کنند که تایوان را به رسمیت میشناسند یا هرگونه روابط رسمی با دولت تایوان دارند. و در نهایت، حاکمان چین در تغییر دیدگاه مردم تایوان، از تبلیغات و اطلاعات غلط استفاده میکنند؛ به اميد اينکه شايد چین مجبورنشود تايوان را بهزور تصرف کند. چین در حال بررسی هزینه و فایده حمله به تایوان است، و آنچه مانع حمله شده همین محاسبات است.