رهبران جنبش صهیونیسم حدود ۱۰۰ سال پیش در برنامهریزیها و آمادهسازیهای خود برای تشکیل کشور اسرائیل، برای مسئله مرزها اولویت ویژهای قائل شدند. این مسئله مذاکره با اعراب را همواره با بنبست روبرو کرد، به وقوع جنگهای بسیاری منجر شد و توافقنامههای صلح بیشماری را محکوم به شکست کرد.
مذاكرات اسرائیل با مصر در سال ۱۹۷۹ كه در همه زمینهها به موفقیت چشمگیری دست یافت، به دلیل اصرار اسرائيل بر حفظ منطقه کوچکی به مساحت کمتر از یک کیلومترمربع در نزدیکی شهر طابا، با شکست مواجه شد؛ تا اینکه دو طرف تصمیم گرفتند آن را به داوری بینالمللی ارجاع دهند. سرانجام این مذاکرات ۱۰ سال بعد، زمانی که داوری بینالمللی به نفع مصر تصمیم گرفت، تکمیل شد.
از سوی دیگر، مذاکرات با سوریه نیز به دلیل اختلافات مرزی بارها شکست خورد. سوریه اصرار داشت که باید مانند قبل از جنگ سال ۱۹۶۷، در بخشی از ساحل شرقی دریاچه طبریه جای پایی داشته باشد؛ در حالی که اسرائیل ادعا میکرد تغییرات اقلیمی و جغرافیایی به عقبنشینی آبها منجر شده است و دیگر برای دسترسی سوریه به آب راهی وجود ندارد.
در مذاکرات با اردن، اسرائیل اصرار داشت برخی از اراضی اردن متعلق به اسرائیل است و سرانجام توانست آنها را به دست آورد. در مقابل، اردن نیز مناطق الباقوره و الغمر در شرق رود اردن را که اسرائیل اشغال کرده بود، به قلمرو خود بازگرداند.
البته در مذاکره با فلسطینیها، زمین نهتنها موضوع معامله، بلکه هدفی برای راهاندازی جنگ بود؛ بهویژه اینکه دولتهای اسرائیل برای تصرف بیشتر اراضی فلسطین و یهودیسازی آن از طریق پروژههای شهرکسازی تلاشهای بسیاری انجام دادهاند. از زمان امضای پیمان اسلو، تعداد مهاجران یهودی در کرانه باختری از ۲۵۳ هزار نفر به ۶۷۰ هزار نفر افزایش یافت و خط سبز در اکثر مناطق از بین رفت.
با توجه به اصرار روزافزون اسرائیل برای تصرف اراضی بیشتر، دیگر مشخص نیست که اسرائيل واقعا چه میخواهد؟ آیا اسرائیل واقعا راهحل دوکشوری را میخواهد یا دنبال ایجاد کشور واحدی است که نهتنها رویای فلسطینیها برای تشکیل کشور مستقل را نقش برآب میکند، بلکه حتی رویای صهیونیستها برای حفظ اسرائیل به عنوان کشوری با اکثریت یهودی را نیز از بین میبرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این در حالی است که اختلاف اسرائيل بر سر مرز با لبنان، ابعاد گستردهتری دارد. رهبران جنبش صهيونيستی در آستانه گفتوگوهای بریتانیا و فرانسه و زمانی که هنوز توافقنامه سایکس-پیکو اجرا نشده بود، بحث و بررسی در این زمینه را آغاز و سعی کردند با تمرکز ویژه بر مرزهای شمالی فلسطین با لبنان، به این مرز که از نظر آنها برای کشور آینده یهودیان اهمیت بسیاری داشت، تاثیر بگذارند. آنها توانستند بریتانیاییها را متقاعد کنند که هر کس میخواهد اسرائیل یک کشور مدرن به سبک غربی و جبههای برای غرب در خاورمیانه باشد، باید به منابع آبی و مرزهای آن توجه خاصی داشته باشد تا اسرائیل بتواند از قلمرو خود دفاع کند.
به همین دلیل، اسرائیل حتی قبل از آنکه به طور رسمی به عنوان یک کشور تاسیس شود، در روند تعیین مرزها مداخله کرد و توانست بریتانیا و فرانسه را متقاعد کند تا خط مرزی موجود در توافقنامه سایکو-پیکو را طوری تغییر دهند تا سرچشمههای رودخانه الدان، بخشی از رودخانه الحاصبانی و رود اردن علیا در سمت مناطق تحت قیمومیت بریتانیا قرار گیرد. از آن پس، این منطقه به دلیل شکل ظاهری آن که مانند فرورفتگی در دل سرزمینهای لبنان است، به منطقه «اصبع الجلیل» معروف شد.
بهرغم اینکه سازمان ملل متحد خط آبی را به عنوان مرز دو کشور معرفی کرده است، هنوز ۱۳ نقطه مرزی از مزارع شبعا تا راسالناقوره باقی ماندهاند که دو کشور لبنان و اسرائیل همچنان سر حاکمیت آنها اختلافنظر دارند.
با این حال، اسرائیل در توافق اخیر با لبنان که با میانجیگری آمریکا منعقد شد، از برخی از ادعاهایش در ارتباط با مرزهای دریایی با لبنان صرفنظر کرد. این محدوده ممکن است شامل آبهای سرزمینی (۱۹ کیلومتر فاصله از ساحل) یا آبهای (۳۲ کیلومتر در عمق دریا) باشد. البته این موضوع تنها به مرزهای جغرافیایی خلاصه نمیشود؛ زیرا مرزهای سیاسی و ابعاد راهبردی آن نیز در اینجا نقش اساسی ایفا میکنند. در نتیجه، قرار شد لبنان اکثریت منطقه موردمناقشه در آبهای اقتصادی را که مساحت آن به ۸۹۰ کیلومتر میرسد، از آن خود کنند. در حالی که خط علائم و نشانههای شناور از منطقه راسالناقوره به امتداد پنج کیلومتر به عنوان مرز موقت باقی خواهد ماند.
اسرائیل تصمیم تعیین مرزهایی دریایی با لبنان را گامی در راستای تحقق منافع راهبردی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی خود میداند و دولت یائیر لاپید خواهان انعقاد توافق رسمی بینالمللی با لبنان است. اسرائیل این توافق را دستاورد بزرگی میداند؛ زیرا با امضای این توافقنامه، اسرائیل میتواند از حمایت بینالمللی که برای نبرد بعدی خود به آن نیازمند است، برخوردار شود. علاوه بر اینکه توافق با لبنان سر مرزهای دریایی به ایجاد ثبات و آرامش نسبی در منطقه منجر میشود؛ هرچند این آرامش گذرا و موقتی باشد، همین که بر خلاف میل و سیاست حزبالله و رژیم ایران است، اسرائیل آن را بسیار مهم میداند.
از سوی دیگر، توافق بر سر استخراج گاز از دو چاه گازی که بین آنها حدود پنج کیلومتر فاصله وجود دارد، مستلزم ترتیبات امنیتی و هماهنگی لازم بین دو کشور با مشارکت آمریکاییها و سازمان ملل متحد است و بر اساس مفاد توافق، هریک از طرفین میتوانند برای نظارت بر روند کار و پیگیری روند استخراج گاز به این منطقه دسترسی داشته باشند؛ افزون بر اینکه دستیابی به این توافق، ملاحظات سیاسی دیگری برای هر دو کشور در پی دارد که برآمد آن با منافع مخالفان دو دولت در تضاد است.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط