در میان هنرمندان موسیقی که اکنون در زنداناند، نام توماج صالحی طنین بیشتری دارد و هر اتفاقی که برای او رخ دهد، پژواک افزونتری هم مییابد؛ هنرمندی که در چند سال اخیر با زبانی صریح و بیپروا و با بهرهگیری از ظرفیتهای موسیقی رپ، خود را بهعنوان یکی از خوانندههای شاخص موسیقی اعتراضی تثبیت کرده است.
او که ۱۲ آذر امسال به سیوسومین سال زندگی خود پا گذاشت، با بسیاری از خوانندگان معترض یک تفاوت دارد و آن، زندگی در داخل ایران و لمس درد و رنجها و مشکلات و مصائب مردم از نزدیک است. او بهرغم آنکه سال گذشته دستگیر و به مدت ۱۰ روز زندانی و سپس آزاد شد، نه تنها روحیه سرکش و معترض خود را کنار نگذاشت که به آن صبغه و طیفی جسورانهتر بخشید. به همین دلیل است که او را میتوان نمادی پیشرو در بیان صریح خواستههای نسلی دانست که با صراحتی ریاسوز، تیغ انتقاد و حتی دشنام را به سمت کسانی که به باور او در خدمت هسته سخت قدرتاند، روانه میکنند.
اگر نسل دهه ۸۰ و بعد از آن را با زبان تند و بیپروا و حتی فحشهای آبنکشیده این روزهایشان ملاک قرار دهیم، همین زبان با اندکی تخفیف در اشعار توماج صالحی خود را نشان داده است. نمونه آن را میتوان در ترانه اعتراضی «سوراخ موش بخر» بهعینه دید و لمس کرد. این ترانه یک سال قبل سروده شد و همراه با نماهنگی از ترانهخوانی توماج در چند لوکیشن داخل و خارج شهر و با کلام و اجرای خود توماج و تنظیم بهزاد منتشر شد. این اثر در یوتیوب توماج نزدیک به ۷۳۰ هزار بار دیده و بیش از سه هزار و ۵۰۰ نظر درباره آن نوشته شد.
رپ ایرانی از هیچکس تا توماج
برخی سرآغاز رپ ایرانی را آلبوم «اسکناس» شاهکار بینشپژوه میدانند اما با دقت در ترانه «اسکناس» از همین آلبوم درمییابیم که در واقع تقلیدی ناشیانه از ترانه «نون و دلقک» ساخته امیر علیزاده است که دو سال قبل از این آلبوم و در آلبومی با همان نام «نون و دلقک» با صدای محمد اصفهانی منتشر شد. محمد اصفهانی در گفتوگویی با برنامه کتاب باز (سروش صحت) این آلبوم را پرفروشترین آلبوم تاریخ موسیقی پاپ اعلام کرد. آن آلبوم اگرچه مجموعهای از بهترین قطعات شاخصترین آهنگسازان موسیقی پاپ چون بابک بیات و آریا عظیمینژاد را شامل میشد، به گفته اصفهانی در همان گفتوگو، توفیق اصلی آن به دلیل همین قطعه «نون و دلقک» بود که انتشار کلیپی از آن (با نمایش صحنههایی از فیلمهای چارلی چاپلین) و شعری اجتماعی-اعتراضی توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جدا از تقلیدی بودن قطعه «اسکناس»، تحولات موسیقی زیرزمینی در ایران را که به برآمدن نخستین جرقههای موسیقی رپ فارسی منجر شد، باید به سالهای پایانی دهه ۷۰ و بهخصوص فضای نسبتا بازی که در دولت سیدمحمد خاتمی به وجود آمد، نسبت دهیم. فضایی که در آن، پخش موسیقی پاپ به صورت رسمی در تلویزیون ایران کلید خورد و در ادامه، به دلیل رشد طبقه متوسط، گسترش ارتباطات و دسترسی به اینترنت، موسیقی رپ نیز طرفداران خود را- ابتدا در موسیقی زیرزمینی- پیدا کرد و به مرور به نحلهای جدی و پرطرفدار در میان جوانان متولد دهه ۸۰ تبدیل شد.
در این میان، باید از نقش سروش لشکری، با نام هنری هیچکس، یاد کرد که بسیاری او را پدر موسیقی رپ فارسی نام نهادهاند. او فعالیتهای خود را از سال ۱۳۷۹ با بازخوانی چند کار انگلیسی آغاز کرد؛ تجربهای که فرهاد مهراد در سالهای پایانی دهه ۴۰ در موسیقی راک ایرانی به آن دست یازیده بود که ابتدا با تقلید آثار انگلیسی شروع کرد و بعد به سبک خاص خود در راک ایرانی رسید. نکته جالب توجه این بود که هیچکس در سال ۱۳۸۲ که به نوعی میتوان آن را نقطه آغاز شکلگیری جدیتر موسیقی رپ فارسی دانست، سالومه امسی را بهعنوان نخستین رپر زن معرفی کرد. هنرمندی که از ۱۶ سالگی به حیطه موسیقی رپ وارد شد و به دلیل استعداد ویژهای که داشت، توانست نام خود را بلندآوازه کند و حتی از دولت ژاپن برای تحصیل در یکی از شاخههای موسیقی بورس دریافت کرد.
اما هیچکس جدا از انتشار چند اثر، به سمت خواندن برخی کارهایی رفت که رنگوبوی اجتماعی داشتند و رگههایی از آن در شیوه زندگی نسل جوان بروز و ظهور یافته بود. ترانه «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» نمونهای از کارهای او است که در آن دغدغههای حیواندوستی خود را بیان میکند. اثری که سبب شد بهمن قبادی هم از او در فیلمش (گربههای ایرانی) بهره بگیرد.
تا قبل از اعتراضهای آبان ۹۸، عمده آثار هیچکس صبغه اجتماعی داشتند. حتی آلبوم مجاز او که پس از چند سال فرصت انتشار رسمی پیدا کرد، نیز از این کارکرد دور نبود. در سال ۱۳۹۸ و با اعتراضهای گستردهای که در شهرهای مختلف ایران شکل گرفت، او نیز با آهنگ «دستاشو مشت کرده» نگاه و روایت خود را به این اعتراضها ضمیمه کرد؛ آهنگی که ۱۹ آذرماه ۱۳۹۸ منتشر شد و به نوشته سایت فارسی بیبیسی «با بیش از شش هزار بار ریتوییت، بیش از ۲۰ هزار بار لایک و حدود ۱۲۵ هزار پخش روی ساوندکلاود» برای خود رکوردی به جا گذاشت. این اثر تا امروز بیش از ۷۰۰ هزار بار در ساند کلاود شنیده شده است.
مضمون شعر بسیار صریح و منتقدانه است و گویی از زبان همان معترضان بیان میشود و اگر امروز هم آن را بشنویم، انگار زبان حال معترضان امروزی است: «همه داروندار رو بردن، یه کویر مونده فقط لب تشنه/ همه آرزوهاشو کشتن، ولی جنازهای تحویل نگرفته…/ انگار وطنش مستعمرهاس، پشیزی واسه ملت خرج نمیشه/ تو خیابون واستاده که حقشو پس بگیره/ همه کشور رو فنس کشیدن و میگن اینجا هیشکی زندانی نی/ صدای ترکیدن بغض میآید و میگن این اشرار مسلحان/ میریزن تو بیمارستانا و مجروحین رو از رو تخت میدزدن/ … همه را لخت کردن و و میگن این پوشش اسلامی نیس»
در پایان همین قطعه نزدیک به شش دقیقهای، گوشهای از صدای اعتراضها شنیده میشود که سخت تاثیرگذار است.
«رپ قلمه، مفهوم میطلبه»
با چنین پیشزمینهای در فضای موسیقی رپ ایرانی میتوان گفت توماج صالحی، که با فاصلهای اندک، خواننده پیشرو نسل بعدی خوانندگان رپ است، جدا از خواندن در قامت یک فعال سیاسی، به کف خیابان هم آمد و یکی از دلایل دستگیری مجدد او، ویدیویی است که او را در خیابان نشان میدهد و در آن، جوانان را به اعتراض و به خیابان آمدن تشویق میکند.
در کارنامه کاری توماج، از همان نخستین آهنگها صبغه سیاسی و اجتماعی پررنگ است. آهنگ «برهه» که در چند ثانیه اول با صدای نوستالژیک هایده و ترانه معروف «سال، سال، دریغ از پارسال» آغاز میشود، نمونهای از این ترانهها است که با اشاره به حادثه پلاسکو، سقوط هواپیما و حوادث تلخی که در ایران رخ داده است، از نوروز انتقاد میکند و میخواند: «سبزیپلو با ماهی با طعم باتوم- توی تنگ شکسته سبزه با خون/ سقوط هواپیما و …» او در نهایت سکوت و اعتراض نکردن را ماندن استخوان لای زخم تعبیر میکند.
قطعه «درد» که موسیقی و ملودی تاثیرگذارتری دارد، از جمله آثاری است که سویه اجتماعی آن پررنگتر از سویههای سیاسی و بیان درد و زخم فردی است (خواننده) که سرکش و طاغی است و از روزگار به تنگ آمده و ریاکاریهای مردمانش را برنمیتابد؛ اما قطعه «فال» صراحتی عجیب دارد و رگههای اعتراضی-سیاسی آن بسیار جسورانه است. بهخصوص آنجا که میخواند: «از کف میآییم و به راس هرم میزنیم»
این اثر که نماهنگ تاثیرگذاری هم برای آن ساخته شده است، توماج را در صحرایی نشان میدهد که روبروی فردی نشسته که به نوعی نماینده نظام است و برایش فال قهوه میگیرد تا نشان دهد سرنوشتی تلخ در انتظار او است.
توماج در یک ویدیو ۲۲ دقیقهای که پس از آزادی از زندان (در سال گذشته) منتشر کرد، درباره نوع رپی که میخواند و نیز دیدگاه و فلسفه کاری خود توضیح داد و گفت که فلسفه کاری او در فعالیت بهعنوان یک رپر، در قطعه «چه» آمده است. آنجا که میخواند: «رفیق! رپ قلمه/ مفهوم میطلبه/ بازی میکنه با مغز روی رقص کلمه/ باید بنویسی از هرچی که کمه/ از بیعدالتی،اختلاف، فقر ملتت و …»
او بر این باور است که فلسفه رپ اعتراض است و او صدای آنهایی است که صدایی ندارند: «طبقات بالا صدا دارند و صدایشان هم به اندازه کافی به همه میرسد؛ اما طبقات پایین صدایی ندارند و حرفشان را کسی نمیشنود. رپ ایرانی باید صدای حنجرههای خفهشده و بیصدای جامعه باشد.»
در بیش از ۳۰ قطعهای که در چند سال اخیر از توماج صالحی منتشر شد، این نوع بیان درد و زخمها در شعر و نیز از حنجره خسته او بهوضوح تشخصی ویژه یافته است.