پایگاه خبری فرانس ۲۴ در گزارش تازهاش درباره خیزش مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، به نقاط قوت و ضعف این رویداد مهم که با تمام سرکوبها سه ماه دوام آورده است، اشاره کرد.
به گزارش این رسانه فرانسوی، اعتراضات ضد حکومتی که از زمان مرگ مهسا امینی در ۱۶ سپتامبر، ایران را تکان داده، بیسابقه است. در این میان باید توجه کرد که نبود یک رهبر مشخص در این اعتراضها، هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف است؛ چنین موضوعی سرکوب قیام مردم را سختتر میکند، اما در عین حال مانع توسعه و گسترش یک جنبش سیاسی بادوام میشود.
خیزش مردم ایران در حال حاضر بهجای رهبر، شهدا و نمادهایی دارد. بسیاری از این قهرمانها زنان جواناند، زیرا زنان بودند که با خشم خود از بازداشت و کشته شدن مهسا امینی بهدست گشت ارشاد، چنین جنبشی را آغاز کردند. در روزهای پس از مرگ مهسا امینی، زنان و دختران موهایشان را قیچی کردند، روسریهایشان را سوزاندند و سپس هزاران نفر در همراهی با خشم آنها، به خیابانها ریختند. در این قیام مهم، مردان، دانشجویان، کردها، بلوچها، مغازهداران و کارگران به زنان پیوستند؛ همان طور که جاناتان پیرون، متخصص علوم سیاسی میگوید این جنبش «بسیج جمعی از عناصر گوناگون» است. با این حال، به گفته این مورخ «اگرچه هر یک از این گروهها علیه رژیم ایران اعتراض میکنند، به نظر نمیرسد که توانسته باشند به اتحادی کارساز دست یابند.»
دختران جوانی مانند مهسا امینی، نیکا شاکرمی و بسیاری دیگر اکنون به چهرههای این قیام تبدیل شدهاند. در روزهای اخیر نیز ویدیویی که از مزار مجیدرضا رهنورد (یکی از معترضان اعدامشده) منتشر شد، زنانی را نشان میداد که با عصبانیت نام او را بهعنوان «شهید کشور» فریاد میزدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دیوید ریگوله رز، استاد علوم سیاسی و کارشناس مسائل خاورمیانه، در این زمینه میگوید: «افراد جانباخته در این قیام بهعنوان نماد عمل میکنند، زیرا جایگاه شهید در فرهنگ شیعه بسیار مهم است. جمهوری اسلامی ایران در این بحران تلاش میکند اجساد کشتهشدگان را بدزدد تا از تشییع جنازه و تجمعات بر سر مزار آنها جلوگیری کند. با اینکه برپایی مراسم برای کشتهشدگان سبب ادامه جنبش میشود، اما نباید فراموش کرد که این چهرهها، قهرمانان نمادیناند، نه رهبران یک انقلاب.»
او میافزاید: «در شرایط نبود رهبری برای قیام، معترضان برای سازماندهی تظاهرات به اینترنت رو آوردهاند و رسانههای اجتماعی نقش کلیدی در این جنبش ایفا میکنند. با توجه به ترفندهای سرکوبگرانه رژیم، ازجمله قطع اینترنت و مسدود کردن دسترسی به رسانههای اجتماعی، انتشار اطلاعات برای معترضان یک چالش است، اما معترضان ایرانی انعطافپذیرند؛ آنها بخشی از نسل زد محسوب میشوند و میدانند چگونه سانسورها را دور بزنند.»
جاناتان پیرون نیز با تایید انعطافپذیری معترضان ایرانی، معتقد است که اگرچه انعطافپذیری جنبش اعتراضی به آن اجازه داده است در سه ماه گذشته دوام بیاورد، اما یکی از نقاط ضعف آن نیز به شمار میرود. او میگوید: «معترضان هنوز نتوانستهاند جایگزین سیاسی تولید کنند. تظاهرکنندگان میخواهند رژیم کنونی پایان یابد، اما جایگزینی برای آن پیشنهاد نکردهاند. معترضان هنوز در سطح ملی سازماندهی نشدهاند، حتی اگر در سطح محلی سازماندهی شده باشند.»
در شرایط کنونی که اصلاحطلبان دیگر از پایگاه مردمی برخوردار نیستند، فعالان سیاسی خارج از کشور بسیار فعالانه عمل میکنند، اما پراکنده و متفرق باقی ماندهاند. جاناتان پیرون میگوید نبود یک شخصیت که معترضان درباره آن اتفاق نظر داشته باشند و همچنین نداشتن یک جایگزین سیاسی مشخص میتواند پاشنه آشیل خیزش کنونی ایرانیها باشد. او معتقد است: «جنبش اعتراضی ایرانیها در وضعیت دشواری قرار گرفته است، زیرا اگر رهبر یا پیشنهاد روشنی وجود نداشته باشد، خطر از بین رفتن آن وجود دارد. درست است که خشم از گروهی به گروه دیگر در حال گسترش است، اما نداشتن جایگزین مانع از حضور بیشتر مردم در خیابانها میشود، یا به نوعی جنگ فرسایشی میانجامد.»