اعتراض فرودستان در شهرهای کوچک در دی ۱۳۹۶ مسیر اعتراضها در آینده را روشن کرد: براندازی و پایان حکومت اسلامگرایان در ایران. آن اعتراضها گروههایی از نخبگان سیاسی و دانشگاهی و ستارههای ورزشی و هنری را که هنوز به تغییر کردن رژیم دل بسته بودند، پشت سر گذاشت. اگر کسانی در ایران بودند که هنوز فکر میکردند اصلاحطلبی بدیل حکومت موجود است، پس از این اعتراضها متوجه شدند که تنها مسیر پیش روی مردم براندازی و ساقط کردن رژیم کودککش است؛ هرچند بسیاری در داخل و خارج پیام اعتراضهای دی ۱۳۹۶ را نگرفتند.
در آبان ۱۳۹۸، گران شدن بنزین آتش خشم عمومی را برافروخت و حکومت آن را بهسرعت با کشتار خاموش کرد. در دوران همهگیری کرونا، سیاستهای حکومت به مرگ حدود ۳۰۰ هزار ایرانی انجامید و همین امر مردم را به عزاداری عزیزان خود و تلاش برای جان به در بردن گرفتار کرد.
طی این پنج سال از ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱، اکثر مردم ایران به این نتیجه رسیدند که مدارا با این حکومت مدارا با پلنگ تیزدندان است. آنها متوجه شدند که نهتنها گذشته را از دست دادهاند که آیندهای نیز نخواهند داشت. مرگ مهسا این آتش زیر خاکستر را برافروخت و گدازههای جامعه بیرون ریخت. خشم و انزجار پردههای ترس و ارعاب را کنار زد و جمعیتی قابلتوجه با شجاعت تمام عزم خود را برای براندازی جزم کرد.
پشت سر گذاشتن دستاندازها
جنبش انقلابی در چهار ماه اول از ۲۶ شهریور تا ۲۵ دی گامهای بزرگی برداشت و علیرغم هزینههای بسیار، موانع و انحرافات جدیدی از جمله موارد زیر را سر راه خود کنار زد:
۱ــ اتهامهای تجزیهطلبی و جنگ داخلی و سوریهای شدن یا آتش زدن قرآن و کشیدن چادر از سر زنان که بوقهای تبلیغاتی نظام و برخی دولتها و رسانههای خارجی مطرح کردند. گذر زمان دروغ بودن همه اینها را نشان داد. درباره چنین ادعاهایی در اعتراضهای مردمی حتی یک فیلم چندثانیهای هم وجود ندارد. همه معترضان از سراسر کشور یکصدا به پاخاسته و مطالبه آنها پایان رژیم ولایت فقیه است.
۲ــ فیلترینگ و ممانعت از خبررسانی و ارتباطات؛ علیرغم این امر، اطلاعرسانی اعتراضها و ارتباطات میان معترضان در جریان بوده است.
۳ــ تقلیل مطالبات به مطالبات اقتصادی و موضوع حجاب و گشت ارشاد؛ اینها علائم نادرست و بیراهه در میان راه بودند که مردم معترض آنها را پشت سر گذاشتند. دولت خارجی و رسانههای غربی هم تحت تاثیر لابی رژیم در طرح این موضوعها سهم داشتند.
۴ــ آتشسوزی در زندان اوین، کشتار در زندان لاکان و حمله نیروهای لباسشخصی به دانشگاه آریامهر (شریف). اینها معترضان را تحت شوک قرار ندادند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
۵ــ انحراف افکار عمومی با مسابقات فوتبال جامجهانی؛ شکست تیم فوتبال رژیم از انگلستان و آمریکا و شادی مردم از این شکستها نشان داد که فوتبال اذهان معترضان را منحرف نخواهد کرد.
۶ــ شدیدترین سرکوبها در شش استان کردستان، کرمانشاه (جوانرود) آذربایجان غربی (مهاباد)، مازندران (آمل، بابلسر و تنکابن)، خوزستان (ایذه) و سیستان و بلوچستان (زاهدان و خاش) در طول چهار ماه و بازداشت حدود ۱۸ هزار نفر. مردم حتی مراسم خاکسپاری و هفتم و چهلم را هم به گردهمایی اعتراضی تبدیل کردند. کمتر آرامستانی در ایران از این اعتراضها خالی بوده است.
۷ــ توزیع خبر دروغ تعطیلی گشت ارشاد از طریق مشاطهگران رژیم به رسانههای غربی؛ این موضوع نتوانست موجب سستی مردم در درخواست سرنگونی رژیم شود.
۸ــ آغاز اعدام معترضان دستگیرشده با اعدام محسن شکاری و مجید رضا رهنورد برای ارعاب عمومی؛ اعتراضهای داخلی و خارجی گسترده چاقوی اعدام رژیم را کند کرد. اعضای پارلمانهای اروپایی و بالاخص آلمانــ که با فاسدان نظام روابط تجاری گستردهای داردــ با به عهده گرفتن کفالت سیاسی محکومان به محاربه یا اعدام و دیگر زندانیان سیاسی در کند شدن اعدامها موثر بودند. حضور پر قدرت ایرانیان در برابر پارلمانهای اروپایی در این امر موثر بود.
۹ــ دستگیریهای گسترده در دانشگاهها و ممنوعالورودی و تعلیق دانشجویان برای پایان دادن به اعتراضها دانشجویی؛ این امر هیچ تاثیری در اعتراضهای بیرون از دانشگاه نداشت و همان دانشجویان اخراجی برای اعتراض به عموم مردم پیوستند.
۱۰ــ تلاش حکومت برای به جریان انداختن مذاکرات برجام در کنار کارزار طرفداران حکومت برای برکناری رئیسی تا هم از فشار بخشی از جناحهای نظام برای رفتن به سوی توافق اتمی بکاهند و هم مشکلات اقتصادی را به گردن دولت رئیسی بیندازند. حکومت میخواهد اعتراضها را به سمت معیشتی بودن سوق دهد تا براندازی به حاشیه برود.
همه موانع فوق در «ماراتن با مانع» انقلاب با ایثار و فداکاری و صبر بهسرعت از پیش پا برداشته شدند و انقلاب به مسیر خود ادامه داد و حرکت قبراق و پرانرژی انقلابی دچار توقف نشد. اعدامها نیز که از هفته آخر سه ماه اول آغاز شدند، بر آتش خشم مردم بنزین ریختند و استمرارطلبان را به حاشیه خواهند کشاند.
حوزههای موفقیت
انقلاب ۱۴۰۱ در ۱۰ حوزه، بیبروبرگرد موفقیت داشته است:
۱ــ نافرمانی عمومی از رعایت قوانین ناقض حقوق فردی و آزادی بیان مثل حجاب اجباری و ممانعت از اختلاط زن و مرد و تحریم شرکتهایی که در سرکوبها نقش دارند
۲ــ اعتراضهای محلهمحور در حوزه پس گرفتن خیابان از نیروهای حکومتی
۳ــ بسط اعتراضها به سراسر ایران و ۳۱ استان و از شهرهای بزرگ تا شهرهای کوچک و روستاها و گسترش به همه محلات و اقشار
۴ــ اعتصاب کسبه که طی آن، میان ۲۴ تا ۲۶ آبان و ۱۴ تا ۱۶ آذر در بیش از ۲۵ استان و بیش از ۱۵۰ شهر ۷۰ تا ۱۰۰ درصد مغازهها کسبوکار خود را تعطیل کردند و اعتصابها در برخی مراکز صنعتی نیز آغاز شد. تکرار این امر نشان داد که دست حکومت برای باز کردن مغازهها با فشار و تهدید و پلمب و نشانهگذاری بسته است. در این میان، پلمب رستوران و جواهرفروشی علی دایی بیشتر برای تنبیه شخص او بود تا تاثیرگذاری بر اعتصابهای سراسری کسبه. تهدید نویسی روی کرکره مغازهها نیز تاثیر چندانی نداشت.
۵ــ اعتراضهای دانشجویی در حدود ۱۵۰ مرکز و پردیس دانشگاهی به صور مختلف مثل تحصن نشسته، راهپیمایی، تعطیلی کلاسها، دیوارنویسی و کنشهای هنری و فعالیتهای جمعی
۶ــ اعتراضهای دانشآموزان در مدارس سراسر ایران با پایین کشیدن عکس رهبران جمهوری اسلامی از دیوار کلاسها و شعار و تحصن در حیاط مدرسه و راهپیمایی در خیابان پس از تعطیل شدن.
۷ــ نادیده گرفتن تبلیغات حکومتی که هر روز از هزاران بوق نشر و پخش میشوند. مردم در برابر این تبلیغات واکسینه شدهاند.
۸ــ حضور گسترده در قبرستانها برای بزرگداشت قربانیان جنایتهای حکومت در مراسم هفتم و چهلم و تولد قربانیان. این حضور آنچنان گسترده بود که حکومت از جلوگیری از این تجمعها ناتوان ماند.
۹ــ تغییر قابلتوجه در رفتار دول اروپایی در برابر رژیم اسلامی تحت تاثیر حمایت افکار عمومی ملتها
۱۰ــ شکلگیری یک هویت ملی تازه در میان ایرانیان سراسر دنیا با نمادهای واحد (پرچم شیروخورشید و درفش کاویانی)، سرودهای ملی و میهنی و تبخیر اختلافهای قومی و مذهبی و طبقاتی و نسلی. در پنج دهه اخیر، ایرانیان هیچگاه چنین همبسته و متحد و همدل نبودهاند.
نهضت ضداسلامگرایی با استقامت و همبستگی و شور ادامه دارد
تنها به هنر اعتراضی در این چهار ماهه نگاه کنید؛ آثار موسیقیایی و ادبی و تجسمی و نمایشی در چهار ماه گذشته فورانی از خلاقیت و ابداع و انسانگرایی را به نمایش میگذارند که ایدئولوژیهای مارکسیسم و اسلامگرایی در آن بروز و ظهوری ندارند. زندگیباوری دارد مرگباوری را شکست میدهد؛ همبستگی ملی دارد بر فرقهگرایی غلبه میکند و مدارا دارد تمامیتخواهی را به حاشیه میراند. اعتراضها علیرغم کشتارها و تجاوزها و بازداشتها و اعدامها همچنان ادامه دارند و نالههای مادران و خون جوانان و کودکان زیبا و معصوم ایرانی شجاعتی را به عرصه آورده است که حکومت دینی را به خاک مذلت خواهد نشاند.