فقط ۲۴ ساعت وقت لازم بود تا تنها بخش بینالمللی چهلویکمین جشنواره فیلم فجر که فهرست فیلمهایش اعلام شده است، رسوایی بزرگی برای برگزارکنندگان و مقامهای دولتی رقم بزند؛ همان افرادی که در هفتههای اخیر بابت حضور فیلمسازان و فیلمهای خارجی حاضر در این رویداد بلوف میزدند. سازندگان پنج فیلم از هشت فیلم خارجی حاضر در بخش «جشنواره جشنوارهها»، خواستار خروج آثار خود از این جشنواره حکومتی شدند.
مجتبی امینی، دبیر جشنواره فیلم فجر، در نشست خبری سه روز قبل از آغاز جشنواره اعتراف کرده بود که بهدلیل «پیگیری رسانههای آنسوی آب»، حساسیت خاصی برای معرفی فیلمهای بخش بینالملل جشنواره وجود دارد و این آثار در «روزهای آینده» معرفی میشوند.
به این ترتیب، در حالی که سومین روز برگزاری جشنواره آغاز شده است، هنوز برنامه بخشهای مسابقه بینالملل و مسابقه سینمای آسیا اعلام نشده است، اما برگزارکنندگان جشنواره روز ۱۲ بهمن، ۱۱ فیلم حاضر در بخش غیررقابتی جشنواره جشنوارهها را اعلام کردند که شامل هشت فیلم خارجی و سه فیلم از کارگردانان ایرانی بود.
انصراف پیدرپی فیلمسازان خارجی
به فاصله یک روز بعد از اعلام اسامی این فیلمها، ابتدا لوک و ژان پییر داردن، فیلمسازان بلژیکی سرشناس و برنده دو جایزه نخل طلای جشنواره کن، با انتشار بیانیهای خواستار خروج فیلم خود از جشنواره فجر شدند. آنها این جشنواره را «ویترین» یک «دیکتاتوری مذهبی آدمکش» توصیف کردند و گفتند فیلم آخرشان «توری و لوکیتا» بدون اجازه آنها در فجر حاضر شده است و تاکید کردند به شجاعت کسانی که مقابل رژیم جمهوری اسلامی ایستادهاند، «درود» میفرستند.
به فاصله کوتاهی کامیلا اندینی، کارگردان اندونزیایی، هم اعلام کرد از نمایش فیلمش با عنوان «قبل، اکنون و بعد» در جشنواره فجر بیاطلاع بوده است و خواست که فیلمش از برنامه نمایش این فستیوال حذف شود. سپس نوبت به کریستین مونجیو، کارگردان رومانیایی برنده نخل طلای جشنواره کن رسید که خواهان حذف فیلمش از جشنواره فجر شد.
در ادامه، آلیس دیوپ، کارگردان فرانسوی و سازنده فیلم «سنت عمر» که در ماههای گذشته حامی جنبش اعتراضی مردم ایران بوده است، در یادداشتی که در اختیار رادیو فردا قرار داد، خواستار خروج فیلمش از این جشنواره حکومتی شد و اعلام کرد تصور حضور فیلمش در این رویداد برایش «غیرممکن» است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از سوی دیگر، عادل العربی و بلال فلاح، سازندگان فیلم «شورشی» (یاغی) محصول مشترک بلژیک و لوکزامبورگ که در جشنواره کن ۲۰۲۲ رونمایی شد، با انتشار بیانیهای گفتند از نمایش فیلمشان در فجر بیاطلاع بودهاند و در حال خارج کردن آن بهصورت رسمیاند.
هرچند مسئولان جشنواره فجر با پیشبینی چنین واکنشهایی، هنوز فیلمهای اصلی و داوران بخش بینالملل را اعلام نکردهاند، اما این انصرافهای سریع ضربه غافلگیرکنندهای به آنها و حامیان برگزاری جشنواره بود. رسانههای رسمی ایران در برابر موضعگیری سازندگان پنج فیلم حاضر در بخش «جشنواره جشنوارهها» سکوت کامل کردند و اخبارش را پوشش ندادند.
بدنامی سینمای حکومتی ایران
از سوی دیگر، این انصرافها ۲۴ ساعت بعد از اعلام اعتصاب غذای جعفر پناهی رخ داد. این فیلمساز سرشناس ایرانی در اعتراض به آزاد نشدن خود بعد از نقض حکم زندانش در دیوانعالی کشور، روز ۱۲ بهمن و همزمان با آغاز جشنواره فجر اعلام کرد دست به اعتصاب غذای خشک میزند. این خبر با واکنش مجامع سینمایی مانند جشنواره کن مواجه شد و در بیشتر رسانههای مهم جهان انعکاس یافت و در نهایت دو روز بعد از اعلام اعتصاب غذا، به شکل موقت و با قید وثیقه آزاد شد و در مقابل زندان اوین مورد استقبال جمعی از سینماگران قرار گرفت.
همچنین حدود دو هفته پیش جشنواره فیلم برلین اعلام کرد در دوره پیش روی خود، اجازه حضور هیچ فیلم تولید شده در نهادهای حکومتی ایران و اشخاص یا رسانههای وابسته و حامی جمهوری اسلامی را صادر نخواهد کرد و همزمان تعداد زیادی از آثار فیلمسازان در تبعید یا مهاجر ایرانی را در بخشهای رقابتی و غیررقابتی خود پذیرفت.
مجموعه این تحولات بهوضوح نشان میدهد آنچه جمهوری اسلامی در طول چهار دهه بهعنوان «سینمای ایران» در عرصه بینالملل معرفی میکرد و به شکل مستقیم یا غیرمستقیم و فارغ از خواست فیلمسازان، به بخشی از پروپاگاندای حکومت برای عادی نشان دادن خود تبدیل شده بود، به پایان راه رسیده است.
سانسور، نظارت و توقیف، پای ثابت سینما در ایران در دوران بعد از انقلاب ۵۷ بوده است و خلاقیت فردی فیلمسازان ایرانی در دست نهادها و ارگانهای فرهنگی جمهوری اسلامی ابزاری قدرتمند بود تا اهداف خود را دنبال کنند. نظام حاکم بر ایران جوایز بینالمللی پرتعداد سینمای ایران در چهار دهه گذشته را به حساب عملکرد خود گذاشته و حتی موفق شده بود محدودیتهایی مانند حجاب اجباری را برای دنیا عادی و مسئلهای برآمده از فرهنگ دینی و ملی جلوه دهد.
اما خیزش انقلابی اخیر مردم ایران که با شعار «زن، زندگی، آزادی» ازنظر افکار عمومی جهان بسیار پیشرو بود و با سرکوب خشونتبار سیستم امنیتی-قضایی جمهوری اسلامی مواجه شد، به فاصله کوتاهی به مردم دنیا نشان داد اکثریت زنان ایرانی نهتنها با حجاب اجباری مخالفاند، بلکه این مخالفت میتواند به قیمت جان آنها تمام شود.
ترکیدن حباب دروغ بزرگ جمهوری اسلامی همزمان با ابعاد بینالمللی، پای سینماگران ایرانی را هم به تقابل با حکومت کشاند و در پاییز و زمستان ۱۴۰۱ آنها به مشهورترین چهرههای حامی اعتراضهای سراسری تبدیل شدند که حتی بعد از فروکش کردن نسبی اعتراضهای خیابانی، دیگر حاضر نیستند در پازل فرهنگی-امنیتی جمهوری اسلامی قرار بگیرند.
به همین دلیل است که جشنواره فیلم فجر امسال در بخش داخلی هم با رویگردانی سینماگران مواجه شده است. بهجز سینماگرانی که حاضر نشدند به این دوره از جشنواره فیلم بدهند یا آثار خود را برای نمایش در آن آماده کنند، حتی اغلب عوامل فیلمهای حاضر در جشنواره هم رسوایی شرکت کردن در محل برگزاری را نمیپذیرند.
علاوه بر کسانی که پیش از آغاز جشنواره اعلام کردند حاضر به شرکت در برنامههای جشنواره نیستند، دیگر بازیگران مشهور حاضر در فیلمهای نمایش داده شده در دو روز اول جشنواره هم در سینمای رسانهها و نشستهای پرسش و پاسخ شرکت نکردهاند و در یک مورد، نشست با رسانهها فقط با حضور تهیهکننده برگزار شد.
به این ترتیب، در همان دو روز اول برگزاری جشنواره فجر چهل و یکم، تبلیغات وزارت ارشاد و نهادهای فرهنگی، امنیتی و نظامی که با صرف بودجه و تولید فیلم، برنامه جشنواره را پر کرده بودند و اصرار به برگزاری «پررونق» و «قدرتمند» آن داشتند، بیاثر شد.
اکنون رسانههای اجتماعی از اخبار انصراف و اعلام برائت فیلمسازان سرشناس بینالمللی از این جشنواره و خودداری سینماگران مشهور ایرانی از ایستادن مقابل دوربین عکاسان و گفتوگو با نمایندگان رسانههای حاضر در محل برگزاری پر شده است.
در حقیقت جشنواره فیلم فجر نهتنها دیگر «ویترین» سالانه سینمای ایران نیست، بلکه به صحنهای برای نمایش رسوایی سینمای حکومتی ایران در داخل و خارج از ایران، بعد از خیزش انقلابی مردم ایران تبدیل شده است.