کریم آقاخان درگذشت؛ شاهزاده ایرانی‌ که جهان تحسینش می‌کرد

او در مقام امام اسماعیلیه، در زمره ثروتمندترین افراد جهان بود ولی بخش مهمی از این دارایی‌ صرف امور توسعه در کشورهای فقیر، گسترش آموزش و احیای فرهنگ سنتی جوامع حاشیه‌ای شد.

شاهزاده کریم الحسینی، آقاخان چهارم که در سن  ۸۸ سالگی در لیسبون، پایتخت پرتغال درگذشت، یک رهبر مذهبی بین‌المللی ایرانی‌-بریتانیایی بود که در سوییس متولد شد. 

در بیانیه‌ای که در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد، «شبکه توسعه آقاخان» اعلام کرد:

«والاحضرت شاهزاده کریم الحسینی، آقاخان چهارم، چهل‌ونهمین امام اسماعیلیان شیعه و از نوادگان مستقیم حضرت محمد، در تاریخ ۴ فوریه ۲۰۲۵، در حالی که اعضای خانواده‌اش در کنارش بودند، در لیسبون در آرامش درگذشت.»

او که چهل‌ونهمین امام «اسماعیلیه نزاری» بود و در سوییس و دانشگاه هاروارد آمریکا تحصیل کرده بود، در روز ۱۱ ژوییه ۱۹۵۷ در سن ۲۰ سالگی به عنوان امام (رهبر معنوی) مسلمانان شیعه امامی اسماعیلی، جانشین پدربزرگش، سر سلطان محمود شاه آقاخان، شد.

می‌دانیم که آقاخان چهارم تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ گذرنامه دولت شاهنشاهی ایران را داشت و با آن به سراسر جهان سفر می‌کرد. در المپیک زمستانی ۱۹۶۴ که در اینزبورگ اتریش برگزار شد، کریم آقاخان یکی از چهار ورزشکار ایرانی شرکت‌کننده در رشته اسکی سرعت و مارپیچ بود. او از دوستان نزدیک شهبانو فرح پهلوی، ملکه ایران، بود و دل در گرو ایران داشت.

در شجره خانوادگی او آمده است که آن‌ها از اولاد مستقیم پیامبر اسلام‌اند. کریم آقاخان پسر بزرگ شاهزاده علی خان از همسر نخستش جوآن یارد بولر است. او در ۱۳ دسامبر ۱۹۳۶ در ژنو به دنیا آمد و دوران کودکی خود را در نایروبی کنیا گذراند و سپس به مدت ۹ سال به مدرسه «لو روسه» (Le Rosey) در سوییس رفت.

شاهزاده علی‌ خان، پدر کریم آقاخان، خود زندگی پرفرازونشیبی داشت. همسر دوم او ریتا هیورت، بازیگر سرشناس سینما، بود که از او دختری به نام یاسمین دارد که در حقیقت خواهر ناتنی شاهزاده کریم آقاخان است.

آقاخان چهارم در سال ۱۹۵۹ با مدرک لیسانس در تاریخ اسلام از دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصیل شد.

عنوان «آقاخان» که لقب رسمی امامان اسماعیلی‌ است، یادگار یک رویداد تاریخی است. در دوران کریم‌خان زند، رهبر و امام وقت اسماعیلی‌های نزاری حاکم کرمان بود. پس از تشکیل حکومت قاجار، حسن علی‌شاه، امام چهل‌وششم اسماعیلی‌ها، با دختر فتحعلی‌شاه قاجار ازدواج کرد و در حیات این پادشاه ارج و قرب بسیار داشت. لقب «آقا‌خان» را فتحعلی‌شاه به امام وقت اسماعیلی اعطا کرد و از آن پس تاکنون این لقب برای امامان بعدی باقی ماند و از سوی سیاستمداران و خانواده‌های سلطنتی به عنوان میراث متمایز آنان به رسمیت شناخته شد.

علاوه بر این، پدربزرگ کریم آقاخان در سال ۱۳۲۷ از محمدرضا شاه لقب «حضرت والا» را دریافت کرد و برای نام بردن از رهبر فقید اسماعیلی‌ها یعنی کریم آقاخان هم از این لقب هم استفاده می‌شد.

کریم آقاخان مانند پدربزرگش سر سلطان محمود شاه، امام پیشین فرقه اسماعیلی، از زمان تصدی منصب امامت در سال ۱۹۵۷، بر امور رفاهی و توسعه‌ای مسلمانان در بخش‌های مختلف جهان متمرکز شد.

آقاخان چهارم در سال ۱۹۶۹ با سارا فرانسیس کروکرپول، مدل بریتانیایی که با لقب «بیگم سلیمه آقاخان» نامیده شد، ازدواج کرد. آن‌ها سه فرزند دارند؛ یک دختر به نام شاهدخت زهرا آقاخان و دو پسر: شاهزاده رحیم آقاخان و شاهزاده حسین آقاخان.

این زوج به مدت ۲۵ سال با هم زندگی کردند و در سال ۱۹۸۴ جدا شدند. ازدواج آن‌ها پس از ۱۱ سال جدایی، در سال ۱۹۹۵ رسما به پایان رسید.

آقاخان چهارم در سال ۱۹۹۸ با گابریل زو لینینگن ازدواج کرد که با لقب «بیگم اینارا آقاخان» نامیده شد. این زوج یک پسر به نام شاهزاده علی‌محمد آقاخان دارند که در سال ۲۰۰۰ به دنیا آمد.

اسماعیلیان امروز در ۲۵ کشور عمدتا در آسیای غربی و مرکزی، آفریقا و خاورمیانه و همچنین آمریکای شمالی و اروپای غربی زندگی می‌کنند. در طول شش دهه امامت آقاخان چهارم، تحولات سیاسی و اقتصادی عمده‌ای در اکثر این مناطق رخ داده است. او سیستم پیچیده اداره جامعه اسماعیلیه را که پدربزرگش بنیان گذاشت، با دنیای جدید و ساختار دولت‌ملت‌هایی که پس از استقلال جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق در آسیای میانه، ابعاد و پیچیدگی آن افزایش یافت، تطبیق داد.

باطن دین مهم است

دیدگاه مذهبی‌ که آقاخان چهارم و اسماعیلی‌ها ترویج می‌کنند، به نوعی باطنی‌گری و ارتباط فکری و معنایی پیروان با پروردگار است و به همین دلیل در نقطه مقابل ظاهری‌گری دینی و افراط‌گرایی اسلامی قرار دارند. آقاخان چهارم در جایی گفته بود که او منادی ایمانی است که «شفقت و بردباری را آموزش می‌دهد و کرامت انسان، شریف‌ترین مخلوق خداوند، را حفظ می‌کند».

او الهام‌بخش گروهی از مسلمانان برای ایجاد جامعه‌ای واقعا مدرن و پویا، بدون تقابل و خدشه به مفاهیم اساسی اسلام بود.

جدایی آن‌ها از دیگر گروه‌های شیعه از یک موضوع مشخص سرچشمه گرفته است. آن‌ها معتقدند که پس از امام جعفر صادق، پسر بزرگ او اسماعیل، امام بوده است. اسماعیل در زمان حیات جعفر صادق فوت کرد یا به روایت اسماعیلی‌ها وارد عصر غیبت شد و تعیین امام با یک گره کور مواجه شد. اسماعیلی‌ها معتقدند که نسل امامت به اسماعیل رسیده است و نه موسی کاظم که برادر کوچک‌تر اسماعیل بود. آن‌ها می‌گویند امامت به استثنای امام دوم و سوم (حسن و حسین) از پدر به پسر بزرگ می‌رسد و به همین دلیل محمد، پسر اسماعیل، امام بعدی است و نه موسی برادر اسماعیل.

این گروه راه خود را تا حدود زیادی از دیگر شیعیان جدا کردند و این جدایی تاکنون ادامه دارد. آن‌ها بر اساس تعالیم فقها و دانشمندانشان بیشتر به باطن دین توجه دارند تا ظواهر و این تفاوت دیگر آن‌ها با شیعه اثنی‌عشری است. برای اسماعیلی‌ها، رعایت باطن بر ظواهری مانند نماز و روزه و حج و ... برتری دارد و اگر فرد به باطن بی‌توجه باشد، با رعایت ظاهر راه به جایی نمی‌برد؛ به همین دلیل آن‌ها را «باطنیه» هم خوانده‌اند.

آن‌ها همچنین به تاویل متون و احکام معتقدند. یعنی از نظر آنان آنچه در متون یا احادیث آمده، یک وجه ظاهری ثابت و تعین‌یافته متناسب با زمان و مکان صدورش دارد و برای رعایت قلب و معنا، باید امکان تاویل متناسب با زمان و مکان جدید برای آن متون و احکام فراهم باشد.

به همین دلیل اسماعیلی‌ها از معدود شیعیانی‌اند که به رغم جایگاه مذهبی و پایبندی‌شان به اصول معرفتی، متناسب با تحولات جهان و زندگی معاصر زندگی می‌کنند، نوع پوشش و رفتارشان امروزی است و گرچه به باطن دین پایبندند، خود را به ظواهر مقید نمی‌کنند.

از بنیان‌گذاری قاهره تا الموت

اسماعیلیان در طول تاریخ، تحت هدایت امامان خود، در رشد تمدن اسلامی سهم عمده‌ای داشته‌اند. دانشگاه الازهر و آکادمی علوم دارالعلم، در قاهره و در واقع خود شهر قاهره، نمونه‌ای از مشارکت آن‌ها در زندگی فرهنگی، مذهبی و فکری مسلمانان‌ است.

از فیلسوفان، فقها، پزشکان، ریاضی‌دانان، منجمان و دانشمندان نامی گذشته که اسماعیلی بودند می‌توان به قادی النعمان، ابن هیثم، ناصرخسرو قبادیانی، رودکی سمرقندی، ابوعلی سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و حسن صباح اشاره کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دستاوردهای امپراتوری فاطمیان در قرن ۱۰ و ۱۱ میلادی بخش مهمی از تاریخ اسماعیلی‌ها است. فاطمیان که خلافتشان را به نام فاطمه، دختر پیامبر اسلام، نام‌گذاری کرده بودند، دولتی ایجاد کردند که توسعه هنر، علم و تجارت در خاور نزدیک و مدیترانه طی دو قرن در مرکز آن قرار داشت.

پایتخت فاطمیان قاهره بود که خودشان تاسیس کردند. پس از آنکه دوران خلافت فاطمیان به پایان رسید، پایگاه مسلمانان اسماعیلی هم از مصر به سوریه و ایران منتقل شد.

مرکز آن‌ها در الموت قزوین در قرن سیزدهم به دست متجاوزان مغول افتاد و اسماعیلیان تا چندین قرن عمدتا در ایران و آسیای مرکزی، سوریه، هند و جاهای دیگر زندگی کردند.

زندگی در جهانی پرتلاطم

خانواده آقاخان در دو قرن اخیر در امور بین‌المللی نقش گسترده‌ای داشته‌اند. آقا خان سوم که بیش از ۷۰ سال امام اسماعیلی‌ها بود، در سیاست شبه‌قاره هند نقش مهمی داشت. او یکی از بنیان‌گذاران «آل ایندیا مسلم لیگ» یا اتحادیه مسلمانان همه هند و نخستین رئیس آن بود. او در دفاع از حقوق مسلمانان هند بسیار کوشید و در مذاکراتی که در نهایت به استقلال پاکستان از هند منجر شد، یکی از چهره‌های مهم بود.

آقا خان سوم تا پیش از استقلال پاکستان، مدتی نماینده هند در جامعه ملل بود؛ سازوکاری که پیش از تشکیل سازمان ملل متحد، برای حل مشکلات جهانی اندیشیده شده بود. او حدود یک سال هم به عنوان رئیس جامعه ملل برگزیده شد.

فرزند آقاخان سوم، شاهزاده علی خان، سفیر پاکستان در سازمان ملل بود. دیگر فرزند آقاخان سوم، شاهزاده صدرالدین آقاخان، کمیسر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، هماهنگ‌کننده سازمان ملل متحد برای کمک به افغانستان و نماینده اجرایی سازمان ملل متحد در مناطق مرزی عراق و ترکیه بود. برادر آقاخان سوم، شاهزاده امین، هم پس از فارغ‌التحصیلی از هاروارد در سال ۱۹۶۵، به دبیرخانه امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل پیوست.

مشاور رهبران جهان برای توسعه پایدار

اما به زندگی شاهزاده کریم آقاخان بازگردیم. رهبر چهل‌ونهم اسماعیلی‌ها گرچه بخشی از دوران کودکی‌اش را در کنیا گذراند، در سوییس به همان مدرسه‌ای رفت که ۱۵ سال پیش از آن محمدرضا پهلوی، ولیعهد و شاه بعدی ایران، آنجا درس خوانده بود. او بعدتر تحصیلات دانشگاهی‌اش را در هاروارد دنبال کرد و از آنجا فارغ‌التحصیل شد.

او همواره مهمان ویژه روسای‌جمهور و دیگر مقام‌های ارشد سیاسی کشورهای اروپایی و آمریکایی بود. در اکتبر ۲۰۱۹، شاهزاده ویلیام و کیت میدلتون پیش از سفرشان به پاکستان به مرکز آقاخان در کینگز کراس رفتند و با شاهزاده کریم آقاخان و اعضای این مرکز گفت‌وگو کردند تا بر ارتباط خانواده سلطنتی با جامعه پاکستانی تاکید کنند. مقام‌های سیاسی غربی هم اگر عزم سفر به کشورهای اسلامی یا آفریقایی را داشتند، احتمالا دیدار با کریم آقاخان هم در برنامه‌‌هایشان بود. ولی این شاهزاده ایرانی به چه دلیل این چنین موردتوجه بود؟

او رهبری یک سازمان فرهنگی، اقتصادی و بشردوستانه جهانی را در دست داشت که همه با عشریه‌های پیروانش شکل گرفته است. او در مقام امام اسماعیلی‌ها، در زمره ثروتمندترین افراد جهان بود ولی بخش مهمی از این دارایی‌ صرف امور توسعه در کشورهای فقیر، گسترش آموزش و احیای فرهنگ سنتی جوامع حاشیه‌ای شد.

بنیاد توسعه آقاخان یکی از بخش‌های مهم سازمان آقاخان است که در افغانستان، هند، کشورهای آفریقای و کشورهای آسیای میانه برای اجرای پروژه‌های توسعه یا ایجاد زیرساخت‌های آموزشی و فرهنگی فعالیت‌های گسترده‌ای دارد.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید گستره فعالیت این بنیاد در افغانستان و کمکش به توسعه این کشور در دو دهه گذشته آنچنان چشمگیر بود که مولوی عبدالسلام حنفی، معاون نخست‌وزیر طالبان، آبان‌ماه ۱۴۰۰ از شاهزاده کریم آقاخان برای سفر به افغانستان دعوت کرد. با این وجود طالبان در یک سال گذشته رویه خود را در قبال باورمندان به اسماعیلیه تغییر داده‌اند و در هفته‌های گذشته هم اخباری در مورد تعدی نظامیان طالبان به آن‌ها و اجبار به تغییر مذهبشان منتشر شده است. 

آقاخان چهارم در ادامه میراث امام پیشین فرقه اسماعیلی، شبکه‌ای از خدمات و ثروت را برای پیروانش ایجاد کرده که با جهان آزاد در همزیستی و مشارکت مداوم است.

آیا این میراث پس از مرگ آقاخان چهارم هم ادامه خواهد داشت؟ برای پاسخ به این سوال شاید باید چند سالی منتظر ماند ولی شبکه قدرتمندی که در دو قرن گذشته بنا نهاده شد، به صورتی اداره می‌شود که جانشینی رهبران در آن خللی ایجاد نخواهد کرد.