بیش از ۵۰ سال است که معاهدههای پیشین، یعنی معاهده استارت و استارت جدید، چارچوب نحیفی که معماری منع گسترش تسلیحات هستهای جهان را تشکیل میدهد کنار هم نگه داشته است.
اکنون که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، آخرین بخش از همکاری آمریکاـروسیه در زمینه منع گسترش تسلیحات هستهای را به حالت تعلیق درآورده است، آیا این به تهدید هستهای ایران دامن میزند؟
به نوشته اورشلیم پست، از یک منظر، به نظر میرسد که این دو موضوع هیچ ربطی به هم ندارند.
جمهوری اسلامی تقریبا در تمام مدتی که استارت و سپس استارت نو ایجاد شد، تلاش میکرد به سلاح هستهای دست یابد.
همزمان که ایالات متحده آمریکا و روسیه حدود ۲۵ هزار اخطاریه برای هم صادر کردند و از سال ۲۰۱۱ به این سو، ۳۲۸ بار بازرسی حضوری انجام دادند تا یکدیگر را درمورد میزان ذخایر هستهای از جمله اجازه بازرسی بهروز نگه دارند، تهران برای اجتناب از این بازرسیها یا فریب بازرسان بینالمللی ترفندهایی را یکی پس از دیگری به کار برد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اورشلیم پست مینویسد آیتاللهها بیتوجه به صعودی یا نزولی بودن روندهای گستردهتر در مورد کاهش تسلیحات هستهای، قصد داشتند به هر طریق ممکن به سلاح هستهای دست یابند.
آنها تا زمانی که میتوانستند به چند سلاح مدنظر خود را دست پیدا کنند، برایشان مهم نبود که استارت نو در حفظ سقف ذخیره هستهای هزاران تسلیحات آمریکا و روسیه که حدود ۹۰ درصد از موجودی تسلیحات هستهای جهان را تشکیل میدهد، چقدر توانمند است.
اما دیدگاه دیگری نیز وجود دارد.
خوب یا بد، توافق هستهای برجام، دستیابی آنها به سلاح هستهای را چند سال به تعویق انداخت.
یکی از بخشهای مهم برجام این بود که تهران مازاد اورانیوم غنیشدهاش را بعد از امضای برجام به مسکو فرستاد و در صورت بازگشت به برجام، هم قرار بود دوباره همین کار را ادامه بدهد.
«مازاد» به این معنا است که در سال ۲۰۱۵، دسترسی جمهوری اسلامی به اورانیوم برای ۱۰ سلاح هستهای به کمتر از یکسوم یک سلاح هستهای کاهش یافت. چنانچه این روند ادامه مییافت، آیتاللهها باید از مواد کافی برای حدود پنج سلاح هستهای چشمپوشی میکردند.
با این حال، تمامی اینها بر این فرض استوار بود که غرب در مورد چگونگی استفاده از این اورانیوم، به روسیه به گونهای اعتماد داشت که تهدید ایران را خنثی میکرد.
تمام اینها در شرایطی بود که بازرسان هستهای ایالات متحده آمریکا و سایر بازرسان هستهای بهروزرسانیهای فیزیکی و الکترونیکی را مرتب دریافت میکردند و بازرسیهای تاسیسات هستهای روسیه نیز انجام میشد. این امر تایید اینکه پوتین با اورانیوم ایران بازی دوگانه انجام نداده است آسان میکرد.
درواقع از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ هیچ نشانهای دال بر تخطی روسیه از وظایفش در قبال اورانیوم ایران دیده نشده است.
اورشلیم پست معتقد است که فوریتی برای بازگشت به برجام وجود ندارد.
این نشریه در ادامه مینویسد در وهله نخست، ایران باید فروش پهپاد به روسیه را متوقف کند.
و دوم، بعد از امضای معاهده جدید، آیتاللهها باید از برخی امتیازهای تازهای که در اوت و سپتامبر ۲۰۲۲ خواسته بودند صرفنظر کنند.
اما اکنون مشکل اساسی دیگری وجود دارد: تهران اورانیوم مازادش را کجا میفرستد؟
آیا غرب همچنان به روسیه اعتماد میکند؟ آیا در شرایطی که از نظر بازرسان، شفافیت در مورد تاسیسات هستهای مسکو بسیار کمتر شده یا نزدیک به صفر است، آنها به روسیه اعتماد میکنند؟
بحث اینکه آیا در شرایط کنونی بازگشت به برجام به نفع اسرائیل است یا نه ادامه دارد. اما گمان نمیرود ارسال ذخایر اورانیوم ایران، که ظرفیت ساخت پنج سلاح هستهای دارد، به خارج از این کشور گزینه بدی باشد. معلوم نیست این مشکل قرار است چگونه حل شود.
علاوه بر این موضوع، روندهای جهانی هم مهماند.
در فضایی که منع گسترش سلاح هستهای یا کاهش آن برای بیشتر کشورها حتی خود روسیه اصلی انکارناپذیر است، پایبندی ایران به برنامه هستهایاش هزینههای گزافی دارد.
اورشلیم پست معتقد است اکنون که مسکو معاهده مهم کنترل تسلیحات هستهای بین روسیه و ایالات متحده آمریکا را به حالت تعلیق درآورده است و با این کار، احتمال دارد یک مسابقه تسلیحاتی هستهای جدید آغاز شود، هر ناقض هستهای دیگری، ازجمله ایران، دیگر چندان متقلب به نظر نمیرسد.
تاثیر دقیق خروج پوتین از پیمان استارت نو بر برنامه هستهای ایران هرچه باشد نتیجه خوبی از آن حاصل نمیشود و اوضاع را بسیار وخیمتر میکند.