شهر هرات واقع در غرب افغانستان شامگاه چهارشنبه صحنه درگیری تمامعیار طالبان و «ظاهرا» نیروهای داعش در بیشتر نقاط این شهر بود. طالبان با سانسور شدید جلو گزارشدهی رسانهها از این درگیری را گرفتند و فقط به ذکر این نکته اکتفا کردند که طالبان به یک مخفیگاه «خوارج» که منظور همان نیروهای داعش است، حمله کردهاند.
این خبر از بیخوبن دروغ بود و بر اساس شواهدی که مردم ارائه دادهاند، در درگیریهای هرات دو گروه از افراد طالبان با هم درگیر شده بودند.
به همین ترتیب، بیشتر حملاتی که طالبان ادعا میکنند به مخفیگاههای داعش انجام میشود، در واقع برخورد با داعش نیست؛ بلکه یا نیروهای مسلحیاند که برای مبارزه با طالبان آماده میشوند یا تصفیههای داخلی خود طالبان در کار است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گروه داعش هم هرچند این مسئله را رد نکرده که تعدادی از فرماندهانش را در درگیری با طالبان از دست داده است، در واقع چنانکه طالبان ادعا میکنند، در افغانستان آنقدر ناتوان نشده است که دیگر قدرت مانوردهی نداشته باشد. بلکه واقعیت این است که داعش راهکارهای جنگی خود در افغانستان را تغییر داده است.
داعش میداند که در جنگ رودررو حریف طالبان نخواهد شد؛ پس به روشهای دیگر روی آورده و بهترین روش در این رابطه، ترور رهبران و فرماندهان نظامی طالبان است. ترور یکی از کارآمدترین شیوههای جنگی است که تاثیر بسیار زیادی بر دشمن میگذارد و مهمتر از همه، بهترین روش برای انتقامگیری است.
گروه داعش اوایل مارس تهدید کرد که به تلافی کشته شدن تعدادی از رهبران این گروه در یک رشته حملات منسج در ژانویه و فوریه، حملات خود به طالبان را افزایش خواهد داد و در ماه مارس این حملات واقعا به میزان محسوسی افزایش یافتند. مهم ترین مورد از این حملات ترور داود مزمل، از فرماندهان مقتدر طالبان، بود.
داعش اواخر مارس در هفتهنامه اختصاصی خود به نام النباء، ادعا کرد که داوود مزمل، یکی از فرماندهان کلیدی طالبان را که در حملات این گروه به شاخه خراسان داعش در استان ننگرهار حضور داشته و با سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران نیز در ارتباط بسیار نزدیک بوده، ترور کرده است.
استفاده از شیوه ترور روحیه جنگجویان داعش را که این اواخر ضربات زیادی از طالبان متحمل شدند و تعدادی از آنان میخواهند از صفوف این گروه خارج شوند، تقویت کرده است.
از سوی دیگر، ترورها نشاندهنده توان بالقوه داعش در جذب نیرو از داخل گروه طالباناند. چنین مینماید که بیشتر ترورهای داعش از طریق نیروهای نفوذی آن در صفوف طالبان انجام میشود. به طور مثال، فرد انتحاریکنندهای که داوود مزمل را در دفتر کارش هدف قرار داد، بدون هیچ بازرسی دقیقی به پشت دفتر او رسید و احتمال اینکه او چهرهای شناختهشده در میان محافظان مزمل بوده باشد، یا در میان محافظان مزمل کسی بوده که این فرد را تا پشت دفتر او رسانده، زیاد است.
ظرفیت بالقوه و بالفعل داعش در حملاتش در افغانستان و رویکرد این گروه در قبال غرب، برای تعدادی از کشورها مقبول است. از سوی دیگر، رقابت این گروه با طالبان در افغانستان برای رهبران اصلی داعش در سوریه و عراق که تحت فشار مداوم قرار دارند، این امید را ایجاد کرده است که میتوان در افغانستان تداوم خلافت را اجرایی کرد. به همین دلیل امکانات مالی زیادی به سوی افغانستان در حال سرازیر شدن است.
طالبان چند روز قبل، ویدیویی از حمله این گروه به یک مخفیگاه داعش در استان بلخ در شمال افغانستان، در رسانههای اجتماعی منتشر کرد. در این ویدیو، در میان ویرانههای خانهای که به آن حمله شده است، بسته دلارهای نیمسوخته و سالم به چشم میخورد. این تصویر میتواند گویای آن باشد که فرماندهان شاخه خراسان مدام به لحاظ مالی تغذیه میشوند تا با استفاده از این پولها بتوانند نیروهای بیشتری را بسیج کنند.
تعدادی از شبکههای اطلاعاتی منطقه هم بدشان نمیآید تا از داعش به عنوان نیروی نیابتی، نه آنگونه که طالباناند، استفاده کنند. داعش در حال حاضر برای خود دو دشمن بالفعل تعریف کرده است؛ ایران و آمریکا. ایران بهخوبی از این تهدید آگاه است و دلیل اساسی نزدیکی جمهوری اسلامی به طالبان همین مهار داعش است و طالبان در سالهای گذشته به عنوان نیروی نیابتی جمهوری اسلامی برای ضربه زدن به داعش در افغانستان عمل کردهاند.
از سوی دیگر، فرماندهان نظامی آمریکا گفتهاند داعش تا شش ماه دیگر توان حمله به منافع آمریکا و غرب در گوشهکنار جهان را پیدا میکند. این مسئله میتواند برای تعدادی از کشورهای رقیب آمریکا و غرب دستاویزی برای رابطه گرفتن با داعش یا حداقل حمایت غیرمستقیم از این گروه باشد.
تغییر رویکرد داعش در افغانستان، این گروه را به این توانایی میرساند که با تلفات کمتر و صرف هزینه پایینتر مواضع بیشتری را هدف قرار دهند. ترور چهرههای سیاسی طالبان در افغانستان علاوه بر آنکه میتواند برای داعش زمینه سربازگیری و سرازیر شدن امکانات مالی را فراهم کند، طالبان را به درگیری بیشتر در افغانستان مجبور میکند که این خود انرژی بیشتری از طالبان میگیرد و آنان را در مقابل داعش آسیبپذیرتر میکند.