تنش در اروپا و خاور دور و آرامش در خاورمیانه

روسیه کشورهای عربی را تشویق می‌کند که روابط خود را با دمشق بهبود بخشند

دکترین جدید سیاست خارجی روسیه که اخیرا به امضای پوتین رسید، در واقع واکنشی است در مقابل راهبرد جدید امنیت ملی ایالات متحده که روسیه را «تهدید خطرناکی برای منافع ملی حیاتی آمریکا» قلمداد می‌کند و از چین به مثابه «چالش اساسی و نظام‌مند در برابر آمریکا» نام می‌برد. راهبرد جدید امنیت ملی آمریکا، درباره چین می‌افزاید: «بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین چالش چین برای آمریکا، تلاش خصمانه وفزاینده چین برای تغییر نظام منطقه‌ای در اقیانوس هند و اقیانوس آرام و تغییر نظام بین‌المللی، و توجیه آن‌ها در جهت منافع و اهدف توسعه‌طلبانه پکن است». 

این درحالی است که ولادیمیر پوتین، «تزار» روسیه، آمریکا را «محرک اصلی سیاست‌های ضدروس در جهان» توصیف کرده و گفته است که «غرب با راه‌اندازی یک جنگ ترکیبی علیه روسیه، هستی و بقای روسیه را در معرض خطر قرار داده است». پوتین همچنین گفته است که «باید به نفوذ غرب در جهان نقطه‌پایان بگذاریم». 

اما شی جین پینگ، رهبر چین، که هدایت توسعه اقتصادی و تقویت نیروهای نظامی زمینی، دریایی، هوایی و سایبری این کشور را بر عهده دارد، «اهداف بردبارانه» چین را این گونه خلاصه می‌کند: «به دست گرفتن عرصه سیاست جهانی تا ۲۰۲۵، توسعه فناوری عالی و پیشرفته و تسلط بر قوانین حاکم بر آینده فناوری تا ۲۰۳۵، و رسیدن به جایگاه ابرقدرت بزرگ علمی و ترسیم نظم جهانی جدید تا ۲۰۴۹، که مصادف است با صدمین سالگرد پیروزی انقلاب کمونیستی چین به رهبری مائو تسه تونگ».

واکنش شی جین پینگ در برابر چالش آمریکا، عبارت بود از مشارکت همه‌جانبه با روسیه و آمادگی برای بازپس‌گیری تایوان، به اضافه پروژه «یک جاده یک کمربند». اما روسیه از طریق حمله به اوکراین، واکنشی سریع و عملی به چالش آمریکا نشان داد. این حمله، در چارچوب یک پروژه راهبردی و ژئوپلیتیک برای پایان دادن به نظم جهانی تک‌قطبی به رهبری آمریکا و ایجاد نظم جهانی چندقطبی راه‌اندازی شد.  

در واقع، در وضعیت کنونی ژئوپلیتیک و راهبردی جهان، گونه‌ای تناقض به چشم می‌خورد زیرا در اروپا جنگ جهانی سوم جریان دارد که در یک سوی آن مسکو قرار گرفته است و در سوی دیگر آن، اوکراین به نیابت از ناتو، و هرچند پوتین این جنگ را «عملیات نظامی ویژه» می‌نامد، هر لحظه این احتمال وجود دارد ‌که به یک جنگ هسته‌ای بدل شود. در خاور دور نیز تنش میان آمریکا و چین بر سر تایوان، نزدیک است به برخورد نظامی منجر شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این در حالی است که وضعیت در خاورمیانه به سوی آشتی و آرامش در حرکت است. زیرا آمریکا، چین و روسیه، متحدانه می‌کوشند که از طریق ایجاد یک نظام امنیتی منطقه‌ای، ثبات و آرامش را در خاورمیانه تامین کنند. این درحالی است که پکن اخیرا توافق عربستان-ایران را میانجیگری کرد و روسیه نیز برای آشتی دادن سوریه و ترکیه تلاش می‌ورزد. روسیه همچنین کشورهای عربی را تشویق می‌کند که روابط خود را با دمشق بهبود بخشند و باز شدن متقابل کنسولگری‌های عربستان سعودی و سوریه نیز در همین چارچوب است. 

آمریکا با بهبودی روابط اعراب با سوریه پیش از دست‌یابی به یک راه‌حل سیاسی مبتنی بر قطع‌نامه ۲۲۵۴ شورای امنیت، مخالف است، اما، هرچند با ناخشنودی، از توافق عربستان سعودی و ایران استقبال کرد. آمریکا در عین حال از یک سو می‌کوشد میان فلسطینیان و اسرائیل آرامش برقرار کند، و از سوی دیگر، بحران ناشی از کودتای قضایی در اسرائیل را فرو نشاند که افراطی‌ترین دولت این کشور در تاریخ به رهبری بنیامین نتانیاهو، تلاش دارد در نهاد قضایی به انجام رساند و این اقدام، به شکاف عمیقی در درون جامعه اسرائیل منجر شده است.

نتانیاهو که تسلیم صهیونیست‌های افراطی است، با این اقدام می‌خواهد خود را از محاکمه و زندان که به اتهام فساد، رشوه‌خواری و خیانت با آن رو‌به‌رو است، نجات دهد. نتانیاهو اینک تحت فشار واشنگتن و افکار عمومی اسرائیل مجبور شده است این کودتای قضایی را به حالت تعلیق درآورد، اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد که این اقدام او نمی‌تواند چیزی جز حیله و فریب و وقت به دست آوردن تا پایان تعطیلات کنست در عید فصح یهودی باشد. 

اینک، با توجه به اینکه جنگ در اروپا به درازا کشیده است و تنش در خاور دور نیز به خطرناک‌ترین مرحله خود رسیده و ممکن است به برخورد نظامی بینجامد، درباره آرامش و ثبات در خاورمیانه، چند پرسش مطرح می‌شود: 

پرسش نخست، این است که آیا آرامش موردنظر در خاورمیانه، راهبردی و دوامدار است، یا تاکتیکی و مبتنی بر عوامل مقطعی که با تغییر محاسبات و شرایط، تغییر می‌کنند؟ پرسش دوم، این است که آیا قدرت‌های بزرگ، با وجود درگیری در اروپا و خاور دور و رقابت بر سر نفوذ در خاورمیانه، به حمایت از آرامش و ثبات در خاورمیانه ادامه خواهند داد؟ و پرسش سوم نیز این است که تکلیف کشمکش‌ها و اختلاف‌ها میان قدرت‌های منطقه‌ای در خاورمیانه، چه خواهد بود و پروژه‌های توسعه‌جویانه ناپذیرفتنی در این منطقه به کجا منتهی خواهد شد؟

این پرسش‌ها بسیار پیچیده و دشوار است و یافتن پاسخ برای آن‌ها به زمان بیشتر نیاز دارد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه