در سرازیری پایانی حکومت اسلامی، گند وجود ائمه جمعه بدجوری درآمده. به نظر میرسد که انقراض سلسله ملایان از روستاها و شهرهای دور و نزدیک آغاز میشود. آش انقدر شور شده (خان خودش نمک ریخته) که احمد زیدآبادی، نویسنده، فعال سیاسی و روزنامه نگار داخل کشور هم جرأت کرده و از خط قرمز رد شده که بگوید دکان اینها را تخته کنید: «راه چاره و علاج این افراد، برکناری است.»
زیدآبادی مینویسد: «طبیعی است که این قبیل افراد مورد علاقهٔ رسانهها و زیر ذرهبین آنها باشند تا هر کلامِ سهو یا عمدشان به مثابهٔ یک بمب خبری منفجر شود.»
در گذشته انفجاریترین امامان جمعه، روانشاد خلدآشیان مرحوم غلامرضا حسنی بود که نماینده ولی فقیه هم بود و رسانهها هرهفته چهار چشمی منتظر حرفهای فقیهانهاش بودند. او هم کارش را بلد بود که برای روزنامهها تیتر درست کند. روزنامه «صبح امروز» در صف اول انتشار خطبههای هفتگی او بود:
«برخی از دوستان روزنامههایی که بر علیه من مینوشتند را برایم میآوردند، مخصوصاً روزنامهای که فک مدیرمسئولش را قراضه کردند، بیشتر برایم میآوردند.»
قراضه کردن فک مدیر مسئولش اشاره به گلوله ایست که در همان روز به گلوگاه سعید حجاریان زده بودند.
انفجاریترین فرمایش آن فقیه فقید سعید چنین بود:
«زنها به سه دسته تقسیم میشوند، گروه اول زنهای بیحجاب هستند که مانند اتوبوسند یعنی هر کس میتواند سوار آنها بشود. دسته دوم زنهایی که حجاب بدون چادر دارند و معمولاً مانتو به تن میکنند و روسری بر سر دارند. آنها مانند تاکسی هستند که فقط افراد مشخصی را سوار میکنند و بالاخره زنهایی مانند زن بنده که مثل الاغند که فقط یک نفر میتواند از آنها سواری بگیرد».
زنده یاد حجتالاسلام حسنی امام جمعه ارومیه و خصوصاً نماینده ولی فقیه، تنها با همسر خودش چنین جفا نکرد، بلکه وقتی دخترش خودسوزی کرد، در مراسم خاکسپاری و ختم او شرکت نکرد، چرا که خودکشی در اسلام حرام است. اما البته اعدام حلال است: این امام جمعه و نماینده ولی فقیه پسرش را به جرم داشتن افکار چپی، سرفرازانه اعدام کرد.
«رشید حسنی پسرم بود که افکار چپی و منحرف داشت. البته قبل از اینکه منحرف شود با شاه میجنگید، اما روحانیون درباری منحرفش کردند و مرتد شد. خودم گفتم پسرم را دستگیر کنند و اگر حکمش ۱۰ سال زندان است به او حبس ابد بدهند و اگر حکمش حبس ابد باشد او را اعدام کنند که خوشبختانه اعدام شد. با اعتقاد قلبی این کار را کردم و اصلاً ناراحت نیستم».
حسنی اعلام کرد اگر فرزندان دیگرش هم از این کارها بکنند، اعدام. او پس از تلف شدن دو فرزندش هنوز ۹ فرزند دیگر در خانه داشت.
در زمان حاضر مقام امام جمعه انفجاری به احمد علم الهدی در مشهد میرسد که پارتی کلفتی هم دارد. (پدرزن رئیس جمهور است) و از دشمنان سوفیا لورن است: بعد از رقص چند دختر خردسال در روز زن، علمالهدی اعلام کرد که برگزارکنندگان این جشن میخواستند نشان دهند «الگوی جامعه، حضرت زهرا نیست بلکه سوفیا لورن است».
البته دشمنی او با این اسطوره سینما به اندازه خصومت او با سفیر بریتانیا در ایران نیست:
علمالهدی در میان تجمعکنندگان مقابل دانشگاه امیرکبیر گفت:
«سفیر انگلیس اخراج شود بالاترین محبت در حق اوست؛ سفیر انگلیس باید تکهتکه شود.» هنوز علم الهدی اندازه تکهها را تعیین نکرده.
از ویژگیهای ناموسی علم الهدی اینکه روی سنگ قبر عیال متعلقهاش، نام او را ننوشته که مردان نامحرم به گناه نیفتند. در عوض به جای «سکینه ریختهگر زاده» اسم و رسم خودش را نوشته که عابران جا بخورند و بزنند به چاک.
«آرامگاه مرحومه مغفوره همسر نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی و امام جمعه مشهد آیتا... علم الهدی.»
بعد از اینکه تشکیلات پذیرایی فراوانی در هتلهای مشهد برای «زائران» سبیل کلفت عراقی فراهم شد و أمور صیغه کردن هم تحت نظارتهای عالیه قرار گرفت، از قول علم الهدی نوشتند «زنان ایرانی که صیغه مردان عراقی میشوند، ثواب میکنند.» که البته بعدش این نقل قول تکذیب شد و معلوم شد کار صهیونیستهاست و آقای علم الهدی اصلا نمیداند صیغه یعنی چه و مردان عراقی چقدر پول خرج میکنند و این هتلهای شیک را برای چی ساختهاند.
درباره علم الهدی بیش از اینها میشود نوشت اما از او نوشتنیتر کسانی هستند که احمد زیدآبادی در پایان حرفش به آنها اشاره میکند:
«راه چاره و علاج این افراد، برکناری است وگرنه با وجود آنها و نظایرشان در بین برخینظامیها، آش همین آش خواهد بود و کاسه همین کاسه!» ... «برخی نظامیها» را خوب آمده. آنها از اینها انفجاریترند. باشد برای بعد.
***