بخش خدمات، بهویژه گردشگری، یکی از عمدهترین منابع اقتصادی لبنان است. از دهه پنجاه قرن گذشته تا آغاز جنگ داخلی در سال ۱۹۷۵، لبنان بهعنوان «سوئیس شرق» شناخته و مقصد مهم گردشگری برای مردم منطقه و سایر کشورهای جهان به شمار میرفت. هرچند پس از پایان جنگ، اوضاع به حالت قبلی برگشت، اما معادله «اقتصاد دربرابر سلاح» تحت «قیمومیت سوریه» پدیده جدیدی بود که بر لبنان تحمیل شد. حتی اگر دیدگاههای متفاوت درمورد سیاست اقتصادی رفیق حریری، نخستوزیر پیشین لبنان، را مدنظر بگیریم، لبنان بهطور کلی و بیروت بهطور خاص، وضعیت بهتری نسبتبه شرایط کنونی داشتند. افزون بر این، اگر از دیدگاه منتقدان شرکت سولیدر، متعلق به رفیق حریری که بازسازی شهر بیروت را برعهده داشت، به وضعیت کنونی لبنان بنگریم، چارهای جز اذعان به این واقعیت نداریم که دلهایمان برای شهر پرجنبوجوش بیروت و خیابانهای مملو از گردشگر آن تنگ شده است. در آن زمان، شمار زیادی از جوانان لبنانی در بازارها و رستورانهای بیروت مشغول کار بودند و از درآمد رضایتبخشی که به دست میآوردند هم زندگی خانوادههای خود را تامین میکردند و هم میتوانستند شهریه دانشگاه را پرداخت کنند.
غرب هنوز برخورد معمولی با لبنان دارد و این امر درقبال بحران کرسی خالی ریاستجمهوری در بیروت کاملا مشهود است. بااینحال، به نظر میرسد آمریکاییها و اروپاییها تغییر مهمی را که در سیاست و راهبرد کشورهای حوزه خلیج فارس درقبال لبنان رخ داده است، از دست میدهند. هیچیک از این کشورها، بهویژه عربستان سعودی، سیاست قبلی خود را در برخورد با لبنان دنبال نمیکنند. عربستان سعودی با توجه به منافع خود و شهروندانش با تحولات لبنان برخورد میکند و همواره خیرخواه همسایگان است، اما هرگز حاضر نیست آنگونه که غرب صلاح میداند، با لبنان برخورد کند، بلکه رویکرد آن مطابق با منافع ریاض و زندگی بهتر شهروندان عربستان سعودی است.
عربستان سعودی لبنان را رها نکرده، بلکه به این واقعیت اذعان کرده است که لبنان خود جایگاهش را در جهان عرب ترک کرده است. از اینرو بهتر است برای روشنشدن بیشتر اوضاع، پرونده بحران خلأ ریاستجمهوری لبنان مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد تا توطئه مطرحشده مبنیبر «مخالفت عربستان سعودی با نامزدهای ریاستجمهوری لبنان»، بر حقیقت آنچه در لبنان رخ میدهد، پرده نیفکند؛ بهویژه اینکه این اواخر در لبنان این صحبت مطرح شده است که گویا عربستان سعودی با نامزدهای پیشنهادی برای تصدی سمت ریاستجمهوری لبنان مخالفت میکند.
با توجه به نکات یادشده، باید گفت:
اول؛ عربستان سعودی درحالحاضر هیچ منفعتی در لبنان ندارد، درحالیکه لبنان منافع بسیاری در عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس دارد. بنابراین، هر رئیسجمهوری که وارد کاخ بعبدا شود، اگر قصد نجات لبنان از باتلاق کنونی را داشته باشد، باید در گام نخست، اعتماد کشورهای عربی را به دست آورد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دوم؛ عربستان سعودی با هیچ نامزد انتخابات ریاستجمهوری مشکلی ندارد، مشروط بر اینکه نامزد یادشده سیاست حسن همجواری را دنبال کند، در امور کشورهای دیگر مداخله نکند، در تلاش برای حفظ ثبات کشور باشد و از تبدیلشدن لبنان به یک پایگاه سیاسی، شبهنظامی و رسانهای علیه کشورهای حوزه خلیج فارس، بهویژه عربستان سعودی، جلوگیری کند.
سوم؛ شکی نیست که حق تعیین رئیسجمهوری تنها از آن شهروندان لبنان است و هرکسی که مردم آن کشور بخواهند، در جایگاه ریاستجمهوری قرار خواهد گرفت. البته ریاض به حاکمیت کشورها احترام میگذارد و براساس منافع مشترک و متقابل با آنها وارد تعامل میشود. بههمیندلیل، باید مردم لبنان و رئیسجمهوری آینده آنها رفتار معقول و درستی داشته باشند تا بتوانند اعتماد جامعه عرب را به لبنان بازگردانند.
چهارم؛ عربستان سعودی هرگز در روند انتخاب رئیسجمهوری لبنان مداخله نمیکند و با هیچ نامزدی هم مخالف نیست، اما اگر رئیسجمهوری که در آینده انتخاب میشود سیاست میشل عون را درپیش گیرد، بهجای تلاش برای حفاظت از منافع ملت لبنان بهدنبال عملیکردن برنامههای حزبالله باشد و لبنان را به سکوی تهدیدی برای همسایگان عرب و کشورهای حوزه خلیج فارس تبدیل کند، ریاض تا شش سال دیگر سیاست کنونی خود را درقبال لبنان تغییر نخواهد داد.
در اینجا پرسشهای متعددی درمورد تحولات داخلی لبنان، بهویژه در عرصه سیاسی آن کشور، مطرح میشود، ازجمله اینکه آیا رئیسجمهوری که مورد حمایت حزبالله باشد، میتواند هنگامی که حزبالله بخواهد با اتخاذ تصمیم جدیدی لبنان را به بستری برای تهدید کشورهای منطقه تبدیل کند، دربرابر آن بایستد؟ آیا درصورت تعیین رئیسجمهوری مورد حمایت حزبالله، لبنان میتواند ثبات و امنیت خود را بازیابد و تضمینهای لازم را برای بازگشت سرمایههای عربی و بینالمللی به کشور ارائه کند؟ آیا در چنین وضعیتی، بخش گردشگری در لبنان احیای میشود و اعراب بدون اینکه ترسی از شبهنظامیان، آدمربایان و دزدان داشته باشند، به لبنان بازخواهند گشت؟
باید لبنانیها بدانند که جز با بازگرداندن نقش خدماتی لبنان، بهویژه احیای بخش گردشگری و تشویق اعراب و سایر گردشگران خارجی برای بازگشت به لبنان بهمنظور گذراندن تعطیلات تابستانی، لبنان نمیتواند خود را از بحرانهای پیچیده کنونی نجات دهد. تازمانیکه لبنان زیر سایه سیاست تهدید با سلاح و موشکهای بیهدف مستقر در جنوب آن کشور باقی بماند، هیچ تغییر مثبتی در این کشور رخ نخواهد داد. آیا لبنان چنین رئیسجمهوری را سراغ دارد که برای حفظ ثبات و امنیت لبنان و بازگشت به دوره شکوفایی، سیاست حسن همجواری را درپیش گیرد؟
همانگونه که در بالا اشاره شد، عربستان سعودی مخالف نامزدی هیچ فردی برای تصدی سمت ریاستجمهوری در لبنان نیست؛ اما مخالفت ریاض با معیارهایی است که از حدود شش سال پیش به اینسو، حزبالله بر لبنان تحمیل میکند. بنابراین، تا زمانیکه روسای جمهوری لبنان بهجای پیشبرد برنامههای ملی و اتخاذ سیاست حسن همجواری، برنامههای حزبالله را عملی کنند، موضع عربستان سعودی درقبال لبنان هیچ تغییری نخواهد کرد.