آیا سینان اوغان «شاه‌نشان» دور دوم انتخابات ترکیه خواهد بود؟

اسب سیاه انتخابات ترکیه: پان‌ترکیست آذری با گرایش راست افراطی

سینان اوغان، چهره پان‌ترکیست و راست افراطی در بیشتر نظرسنجی‌ها کمتر از ۳ درصد رای داشت - AFP

دور اول انتخابات‌ ریاست‌جمهوری ترکیه روز یکشنبه در حالی پایان یافت که هیچ یک از نامزدها به کسب اکثریت آرا موفق نشدند و در نتیجه عازم دور دوم شدیم که در روز ۲۸ مه برگزار می‌شود. برخلاف پیش‌بینی بیشتر نظرسنجی‌ها، صدرنشینی به رجب طیب اردوغان رسید، رئیس‌جمهوری اسلام‌گرا و محافظه‌کار که با وجود بحران‌های متعدد، همچنان به کسب ۲۷ میلیون رای یعنی ۴۹.۵ درصد آرا موفق شد. کمال قیلیچ‌داراوغلو، نامزد «حزب جمهوری‌خواه خلق» که بنیانگذارش آتاتورک بود و گرایش چپ میانه دارد، بسیار بدتر از آنچه پیش‌بینی می‌شد عمل کرد و به تنها حدود ۲۴ میلیون و ۵۰۰ هزار رای رسید که معادل کمتر از ۴۵ درصد آرا است.

اما نامزد سوم این رقابت، عملکردی بسیار بهتر از آنچه پیش‌بینی می‌شد داشت؛ سینان اوغان، چهره پان‌ترکیست و راست افراطی در بیشتر نظرسنجی‌ها کمتر از ۳ درصد رای داشت. البته این پیش از آن بود که نامزد دیگر، محرم اینجه (که در دوره قبلی نامزد «جمهوری‌خواه خلق» بود و حالا نامزدی حاشیه‌ای) چند روز مانده به انتخابات کنار برود. اما اوغان در شب انتخابات بیش از دو میلیون و ۸۰۰ هزار رای آورد که معادل ۵.۱۷ درصد آرا است.

حالا این سوال پیش آمده است که در دو هفته آینده معادلات رای‌دهندگان ترکیه چه تغییری می‌کند؟ آیا اوغان از هیچ‌یک از دو نامزد حمایت می‌کند و اگری آری، چه شروطی دارد؟ آیا رای‌دهندگان به اوغان، اصلا در دور بعدی بر اساس گفته‌های او عمل می‌کنند، یا گرایش طبیعی‌شان آن‌ها را به سمت اردوغان یا قیلیچ‌داراوغلو می‌کشاند؟

این‌ سوال‌هایی است که در دو هفته آینده مطرح می‌شوند و تا‌کنون نیز باعث شده‌اند توجه‌ها به این اسب سیاه سیاست ترکیه جلب شود.

پان‌ترکیست آذری

سینان اوغان، متولد سال ۱۹۶۷ در استان ایغدیر‌، استانی با ویژگی‌های خاص تاریخی و جمعیتی در شمال شرقی کشور است. این استان تنها بخشی از خاک ترکیه است که در حالی در قرن بیستم به خاک این کشور اضافه شد که از قرن هجدهم به بعد جزو خاک امپراتوری عثمانی نبود، یعنی پس از بیش از ۱۷۰ سال تحت تسلط ایران، روسیه و ارمنستان بودن، حالا به ترکیه می‌پیوست. ایغدیر تا سال ۱۷۴۶ چند بار طی جنگ‌های مختلف بین ایران و عثمانی رد‌و‌بدل شده بود، اما در آن سال بخشی از «خان‌نشین ایروان» شد که تحت تسلط ایران بود. در‌اثر عهدنامه ترکمانچای در سال ۱۸۲۸ بود که این منطقه به دست روس‌ها افتاد. در طول قرن نوزدهم بیش از۸۰ درصد جمعیتش ارمنی بودند و بخشی از استان‌های ارمنی‌نشین روسیه محسوب می‌شد.

در‌پی سقوط امپراتوری تزاری روسیه در سال ۱۹۱۷ که جمهوری اول ارمنستان تشکیل شد، این استان هم بخشی از آن شد و بعدها مثل بقیه خاک جمهوری به دست شوروی افتاد. اما روس‌ها در توافق قارص سال ۱۹۲۰ با دولت نوپای آتاتورک، این منطقه را به ترکیه واگذار کردند. البته ایغدیر تا سال‌ها بخشی از استان قارص بود و تنها در سال ۱۹۹۳ بود که استانی مجزا شد. امروز هم ایغدیر تنها استان کشور است که با سه کشور ایران، ارمنستان و جمهوری ‌‌آذربایجان (منطقه نخجوان آن) مرز دارد.

از جمله نتایج این منحصر‌به‌فرد بودن تاریخی این است که ترکیب جمعیتی ایغدیر نیز متفاوت از بقیه شهر‌های ترکیه است. بیشتر مردم این استان یا از کردهای سنی، یا از اقلیت آذربایجانی شیعه جعفری‌اند. در واقع می‌توان گفت ایغدیر تنها استان ترکیه است که در آن شیعه‌های ‌آذربایجانی حضوری قاطع دارند و حتی گفته می‌شود در مرکز استان، شهر ایغدیر، اکثریت‌اند. گرایش سیاسی بیشتر این اقلیت قومی-مذهبی از لحاظ تاریخی به جریان‌های پان‌ترکیستی همچون حزب «حرکت ناسیونالیستی» متمایل است که جریان اصلی راست افراطی در ترکیه محسوب می‌شود.‌ شاید به این علت که آذری‌ها این‌گونه با ترک‌گرایی، خود را بخشی از اکثریت ترک‌تبار کشور قرار می‌دهند و بر اقلیت مذهبی بودنشان تاکید نمی‌شود. البته در‌باره یک اقلیت چند صد هزار نفره نمی‌شود کلی‌گویی کرد و قطعا گرایش‌های سیاسی متنوعی در میان این اقلیت وجود دارد. در سال ۲۰۱۵ دیدیم که کیزناز ترک‌علی، چهره آذری، به‌عنوان نماینده حزب چپ‌گرای «دموکراتیک خلق‌ها» که محوریتش با کردها است، از همین شهر، ایغدیر، به مجلس ترکیه راه پیدا کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

خانواده سیاسی پان‌ترکیست

اما در‌مورد گرایش شخص اوغان هیچ شکی نیست و او سال‌ها است که مبلغ ناسیونالیسم (ملی‌گرایی) پان‌ترکیستی است. او دکترایش را از موسسه دولتی روابط بین‌الملل مسکو (امگیمو) گرفته است که معتبرترین دانشگاه دیپلماتیک روسیه محسوب می‌شود و در کتاب‌ها و مقالات متعددی که نوشته است خواهان افزایش نفوذ آنکارا در میان ترک‌تباران کشورهای شوروی سابق بوده است. او مدتی هم نماینده «تیکا» (نهادی دولتی که بخشی از وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه است) در باکو بود و در همان دوران از الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری ‌آذربایجان، مدال افتخار گرفت.

تعجبی نیست که اوغان زندگی‌ سیاسی‌اش را نیز در همان «حزب حرکت ناسیونالیستی» آغاز کرد. این حزب در سال ۱۹۶۹ به دست الپ‌ارسلان تورکش، سرهنگ ارتش ترکیه، تاسیس شد و شاخه جوانان آن، «گرگ‌های خاکستری» بودند که در خشونت سیاسی ترکیه در دهه ۱۹۷۰ نقش مهمی داشتند. سرهنگ تورکش این جریان را ایجاد کرده بود، چون معتقد بود حزب آتاتورک در دهه ۱۹۶۰ با گرایش به چپ و جنبش کارگری، از سنت ناسیونالیستی بنیانگذار جمهوری ترکیه فاصله گرفته است. تورکش همیشه می‌گفت که اگر حزب «جمهوری‌خواه خلق» تحت رهبری بولنت اجویت، به چپ نگراییده بود، اصلا به برپایی «حزب حرکت ناسیونالیستی» نیازی نبود. او تا سال ۱۹۹۷ رهبر این حزب بود و پس از وفاتش این سمت به دولت باغچه‌لی رسید، سیاستمداری که هنوز هم این سمت را در اختیار دارد. اوغان در سال ۲۰۱۱ به نمایندگی از این حزب وارد مجلس ترکیه شد.

اما در سال‌های اخیر نزدیکی باغچه‌لی به اردوغان باعث شد غلیانی درون حزب ایجاد شود. اوج شورش مخالفان را در کنگره ویژه این حزب دیدیم که در ژوئن ۲۰۱۶ در آنکارا برگزار شد و در آن چندین نفر تلاش کردند باغچه‌لی را از رهبری کنار بزنند و مسیر حزب را از اردوغان جدا کنند، اما این تلاش‌ها به جایی نرسیدند. باغچه‌لی رهبری حزب را حفظ کرد و در همه‌پرسی که برای تغییر قانون اساسی و تبدیل نظام ترکیه از پارلمانی به ریاستی برگزار شد، همراه با اردوغان خواهان رای «آری» شد. در کنگره ۲۰۱۶ چندین‌ نفر، از جمله مارال آکشنر، اومیت اوزداغ، کورای آیدین و البته سینان اوزغان، خواهان کسب رهبری حزب شده بودند. آکشنر، اوزداغ و آیدین از حزب جدا شدند و «حزب نیک» یا «خوب» را به رهبری آکشنر ایجاد کردند. اما اوغان بر خلاف این سه نفر، به حزب جدید نپیوست. او از این حزب جدا شد و بی‌حزب به تحرکات سیاسی خود ادامه داد.

آکشنر در چند سال گذشته به «حزب جمهوری‌خواه خلق» نزدیک شد و با پیوستن به «میز شش نفره»، تلاش کرد اپوزیسیون متحدی علیه اردوغان ایجاد کند. اما اوغان به تبلیغ ناسیونالیسم افراطی پان‌ترکیستی ادامه داد و در ضمن خواهان اخراج سه میلیون و ۷۰۰ هزار پناهنده سوری است که در جریان جنگ داخلی این کشور به ترکیه پناه آورده‌اند. اومیت اوزداغ که مواضعی مشابه داشت نیز در سال ۲۰۲۰ از «حزب نیک» اخراج شد تا «حزب ظفر» را با برنامه‌ای به شدت ضدپناهجو و ملی‌گرا تشکیل دهد. این حزب با چند حزب دیگر مثل «حزب عدالت» (از احزاب تاریخی راست میانه ترکیه که امروز تنها نامی را یدک می‌کشد و اعضای چندانی ندارد) تحت عنوان «ائتلاف نیاکان» وارد انتخابات ترکیه شدند.

اوغان در انتخابات اخیر به‌عنوان نامزد مستقل وارد رقابت شد و تاکیدش بر ناسیونالیسم افراطی بود که به نظرش نه اردوغان آن ‌را نمایندگی می‌کرد نه قیلیچ‌داراوغلو. او از متحدان کُرد هر دو طرف: «حزب دموکراتیک خلق‌ها» که متحد قیلیچ‌داراوغلو بود و حزب «دعوت آزاد» (موسوم به هوداپر) که مرتبط با جریان موسوم به «حزب‌الله کردستان» است و در این انتخابات از حامیان اردوغان بود، انتقاد کرد. اوغان می‌گفت می‌خواهد این دو حزب را از «معادله سیاسی» ترکیه حذف کند. او در ضمن به گفتمان به‌شدت خارجی‌ستیز ادامه داد و اینجا بود که اوزداغ به حمایت از او برآمد. «ائتلاف نیاکان» هرگز شانس رسیدن به حداقل لازم برای ورود به مجلس (۷ درصد) را نداشت، اما با حمایت رسمی از اوغان توانست بادی در بادبان کارزار ریاست‌جمهوری او باشد. دیگر حزب قدیمی راست میانه، حزب آناوطن (آناپ)، نیز از اوغان حمایت کرد. حالا او با کسب  ۵ درصد آرا می‌تواند ادعا کند که یک تنه انتخابات را به دور دوم کشیده است. اما قدم بعدی‌اش چه خواهد بود؟

شاه‌نشان؟

اوغان اکنون می‌تواند ادعا کند که «شاه‌نشان» یا «تاج‌بخش» دور بعدی است، یعنی اگر تصمیم بگیرد از اردوغان یا قیلیچ‌داراوغلو حمایت کند، سرازیر شدن آرای ۵ درصدی او به هر یک از این دو می‌تواند ریاست‌جمهوری را به آن‌ها برساند. خشنودی او از این شرایط از همان واکنش‌های اولیه‌اش معلوم بود. او گفت کارزارش موفق شده است انتخابات را به دور دوم بکشاند و تاکید کرد که اپوزیسیون چون «سیاست راست را نمی‌فهمد، شکست می‌خورد».

چانه‌زنی‌های سیاسی طبعا آغاز شده‌اند و در دو هفته آینده نیز ادامه دارند. اوغان فی‌الحال تلفنی با قیلیچ‌داراوغلو صحبت کرده و قرار است با او دیداری حضوری نیز داشته باشد. او در ضمن با بن‌علی ییلدیریم، نخست‌وزیر سابق ترکیه و از رهبران حزب اردوغان، صحبت کرده است.

اوغان روز دوشنبه به خبرگزاری رویترز گفت: «با پایگاه رای‌دهندگان خود مشورت می‌کنیم و سپس درباره دور دوم تصمیم می‌گیریم. اما تا همین حالا هم به روشنی گفته‌ایم که مبارزه علیه تروریسم و پس فرستادن پناهندگان خطوط قرمز ما هستند.» او مشخصا گفته که مثلا حاضر است با «ائتلاف ملت» (احزاب حامی قیلیچ‌داراوغلو) سند حمایتی امضا کند، به این شرط که آن‌ها وعده دهند هیچ امتیازی به «حزب دموکراتیک خلق‌ها» نمی‌دهند.

او در مصاحبه‌ای دیگر مشخصا چهار خط قرمز تعیین کرده است: تعهد به چهار اصل اول قانون اساسی ترکیه و تغییرناپذیری آن‌ها (این چهار اصل ترکیه را به‌عنوان دولتی جمهوری، سکولار، دموکراتیک، وفادار به ناسیونالیسم آتاتورک، تجزیه‌ناپذیر و تنها با یک زبان رسمی تعریف می‌کنند)‌، پس فرستادن پناهنده‌ها به کشورهای خودشان‌ (علاوه بر سوری‌ها این می‌تواند شامل هزاران پناهنده ایرانی، افغانستانی، عراقی، آفریقایی و غیره هم بشود)‌، تعویض سیاست‌های اقتصادی اردوغان و تداوم «مبارزه علیه تروریسم» (احتمالا منظور اصلی، ادامه حملات ترکیه به مواضع کردها در سوریه و عراق است).

اما این‌که اوغان واقعا «تاج‌بخش» دور دوم باشد، به دلایل متعدد قطعی نیست، مثلا این‌که اردوغان تنها نیم درصد با ریاست‌جمهوری فاصله دارد و می‌تواند امیدوار باشد که حتی اگر یک درصد از رای‌دهندگان به اوغان هم جذب او شوند، به ریاست‌جمهوری برسد. از سوی دیگر، حتی اگر اوغان از قیلیچ‌داراوغلو حمایت کند، آیا کسانی که در دور اول به پان‌ترکیستی همچون او رای دادند حاضرند در دوم به قیلیچ‌داراوغلویی رای دهند که خود از اقلیت مذهبی علوی است و کردها از مهم‌ترین حامیانش بوده‌اند؟ و اگر هم اوغان به روشنی حامی قیلیچ‌داراوغلو شود، آیا این باعث نخواهد شد که کردهایی که با اکثریت قوی در مرحله اول به او رای دادند، این بار در خانه بنشینند؟

نوشین منگو، خبرنگار برجسته تلویزیون ترکیه که از منتقدان اردوغان است، در همین مورد به «یورو نیوز فارسی» گفت: «کردها به همان میزان که رای می‌افزایند موجب از دست رفتن رای یک نامزد هم می‌شوند. به احتمال زیاد برای دور دوم، حزب دموکراتیک خلق‌ها نیز از قلیچ‌داراوغلو خواسته‌هایی دارد و این که او بتواند هم رای کردها و هم رای سینان اوغان را یک‌جا به دست بیاورد، کاری بس دشوار خواهد بود».

حالا باید دید که آیا قیلیچ‌داراوغلو به رسیدن به معادله‌ای اعجاب‌آور که راهش را به سوی پیروزی هموار کند موفق می‌شود، یا ریاست‌جمهوری اردوغان برای پنج سال دیگر تضمین خواهد شد؟

به هر حال، نتیجه انتخابات ۲۸ مه هر چیز که باشد، عروج اوغان یادآور این واقعیت است که اردوگاه پان‌ترکیسم و ناسیونالیسم افراطی در ترکیه از قدرت زیادی برخوردار است. در انتخابات پارلمانی دیدیم که دو حزب «حرکت ناسیونالیستی» و «نیک» هر یک موفق به کسب بیش از پنج میلیون رای (حدود ۱۰ درصد آرا) شدند و حتی «حزب ظفر» بیش از ۲ درصد رای گرفت. دیگر حزبی که گرایش مشابه دارد و طرفدار اردوغان است، «حزب وحدت بزرگ» بود که آن هم بیش از ۵۳۷ هزار رای گرفت که معادل حدود یک درصد آرا است.

چگونگی برخورد دو حزب بزرگ ترکیه با این اردوگاه خیزان، هم نتیجه انتخابات ۲۸ مه و هم آینده کشور را تعیین می‌کند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه