فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر»، به کارگردانی فرشاد هاشمی و تهیهکنندگی خودش و فرزاد پاک، در بازار فیلم جشنوارة کن از طرف «کانون فیلمسازان مستقل ایران» (ایفما) به نمایش درآمد. نمایش این فیلم حتی در بازار فیلم و در غرفة ایفما جنجالهایی در پی داشت.
این فیلم بلند سینمایی در داخل ایران و بدون مجوز وزارت ارشاد ساخته شده است، اما اولین فیلمی نیست که بدون مجوز وزارت ارشاد ساخته شده است. پیش از این نیز، در سال ۱۳۹۰، رخشان بنیاعتماد فیلم «قصهها» را نخست در چند بخش (اپیزود) به صورت چند فیلم کوتاه- که در آن زمان به مجوز وزارت ارشاد نیاز نداشت- ساخت و سپس همه را به هم چسباند و به صورت فیلم بلند ارائه داد. آن فیلم هم جنجالهایی در پی داشت و چهار سال به آن مجوز پخش نمیدادند. یا فیلم «شیطان وجود ندارد» (به کارگردانی محمد رسولاف) که سال ۱۳۹۸ ساخته شد، آن هم به صورت اپیزودی، که به علت داشتن مضامین تند ضداعدام، هرگز اجازه پخش در داخل کشور نگرفت، اما جوایز بزرگ بینالمللی را تصاحب کرد.
فیلمهای جعفر پناهی هم در سالهایی که کارش ممنوع بود، همه بدون مجوز ساخته شد و هیچکدام مجوز پخش در داخل را ندارد. اما در خارج از ایران، فیلمهایش در جشنوارههای معتبر نوع الف جایزههای ارزندهای گرفتند. چیزی که ساختة فرشاد هاشمی را از دیگران متمایز میکند این است که زنان در فیلم او بدون حجاب اسلامی و اجباری هستند و زندگی عادی و واقعی مردم ایران امروز را بازتاب میدهند.
داستان «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» درباره زن جوانی است که به علت مشکلات مالی تصمیم میگیرد خانهاش را در اختیار یک گروه فیلمسازی قرار دهد که قصد تولید فیلم کوتاهی دارند. این فیلم کوتاه در مورد رابطه یک زن و مرد است که شکل میگیرد و از هم میپاشد و کار به جدالی جسمی و البته شوخطبعانه میکشد. مدت فیلم هاشمی ۱۰۱ دقیقه است. زنان بازیگر، از جمله زن جوانی که خانه خود را به گروه فیلمبرداری اجاره داده است، در بسیاری از صحنهها حجاب ندارند و در مواردی، بین زنان و مردان تماس بدنی عادی مانند دست دادن یا گریم کردن اتفاق میافتد، چیزی که در واقعیت روزمره تولید فیلم یا زندگی عادی آدمها اتفاق میافتد.
نخستین نشریهای که به این موضوع واکنش تندی نشان داد «مشرق» بود. این نشریه در مقاله بلندبالایی در دوم خرداد ۱۴۰۲ با عنوان «'مریم و ۲۶ نفر از بچهها' اولین فیلم بدون حجاب را تولید کردند» مینویسد: «مهمترین عقبه هاشمی برای ساخت فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» به حضور او بهعنوان دستیار کارگردان فیلم ضدایرانی عنکبوت مقدس، ساخته علی عباسی، برمیگردد که سال گذشته حضوری جنجالی و حاشیهای در جشنواره فیلم کن داشت!» این مقاله پر از تئوری توطئه است که پنداری جمعی توطئهوار تلاش کردهاند جنجال در سینمای ایران ایجاد کنند.
مثلا در بخشی از آن میخوانیم: «با وجود اینکه یکی از عوامل این فیلم پس از نمایش آن در بازار جشنواره کن به دشواری تولید چنین فیلمی در شرایط امروز ایران، از جمله فیلمبرداری بیحجاب در صحنهای از فیلم که در خیابان میگذرد، اشاره کرد، اما میتوان فارغ از صحت ماجرا، که غیرقابل انکار نیست، بخشی از این سازوکار را تبلیغات و هیاهوی رسانهای دانست و چهبسا با ترفندهای سینمایی و پیشرفت جلوههای ویژه، بخشی از فیلم حتی بخش زیادی از آن، بهویژه صحنههای داخلی، در خارج از کشور فیلمبرداری شده باشد، اما برای ایجاد چالش و بحران در فضای سینمای ایران، به دروغ وانمود کنند کل فیلم با چنین وضعیتی در داخل کشور فیلمبرداری شده است.» به عبارت سادهتر، میخواهند بگویند فیلم در داخل کشور ساخته نشده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طبق رویه معمول در جمهوری اسلامی ایران، فرمان دستگیری هم میدهند: «پس از احکام فیلم برادران لیلا به محض انتشار فیلم و رسانهای شدن آن، باید منتظر جریمه و عواقب قانونی چنین هنجارشکنیها و قانونگریزیهایی باشند. بنابراین، احتمال مهاجرت و خروج این سینماگران بلافاصله پس از مشارکت در تولید اثر وجود دارد. به عنوان مثال، بعید است هیچکدام از عوامل این فیلم این روزها در ایران باشند.»
نشریات و وبسایتهایی که باید خبر و تحلیل ارائه دهند عملا شدهاند محلی برای جاسوسی. مثلا، در مورد هایده صفییاری گفتند اگر وزارت ارشاد با او به دلیل تدوین فیلم «عنکبوت مقدس» برخورد کرده بود، حالا روی فرش قرمز کن بدون حجاب ظاهر نمیشد!
فرمان آتش که صادر شد، چند روز بعد، محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی، در مراسم تقدیر از سینماگران انقلاب و دفاع مقدس، ضمن تهدیدهای ریز و درشت گفت: «همین جا میگویم که هر کسی، به هر دلیل، با فیلمهای قاچاق و بدون پروانه ساخت در ایران و خارج از ایران و آثار علیه ایران کار کند، با این دوستان وارد قطع ارتباط میشویم و خانه سینما هم احتمالا خودشان این موضوع را اعلام میکنند. تمام عوامل از بازیگر و تهیهکننده تا عوامل فنی دچار مشکل خواهند شد، چون در غیر این صورت، سینمایی نخواهیم داشت که بخواهیم امنیت آن را حفظ کنیم.»
دلیل خشم مسئولان حکومتی سینمای ایران این است که پس از چند دهه اقتدار مطلق نهادهای سینمایی حکومتی در داخل و خارج کشور، اکنون این اقتدار رو به زوال گذاشته است. در بخش دیگری از وبسایت «جامجم آنلاین» مقاله دیگری نوشته شده است با عنوان: «انفعال در سازمان سینمایی، استقبال در کن». در عنوان فرعی این مقاله آمده است: «حاشیههای سال گذشته سینمای ایران با فیلمهایی چون «برادران لیلا» و «عنکبوت مقدس» در جشنواره فیلم کن، امسال با دو فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» و «آیههای زمینی» تکرار شده است.»
در این مقاله، کمی به فیلم «من، مریم...» پرداخته شده و، از روی سهو یا عمد، این فیلم محصول ایفما خوانده شده است. بیشتر مقاله به فیلم «آیههای زمینی» (به کارگردانی مشترک علی عسگری و علیرضا خاتمی) اختصاص یافته است. نام این فیلم یادآور شعری از فروغ فرخزاد است. فیلم به مشکلات زنان در ایران در حکومت جمهوری اسلامی پرداخته است. فیلم «آیههای زمینی» ظاهرا مجوز تولید داشته، اما مجوز حضور در جشنوارههای خارجی نداشته است. بازیگران صاحبنامی نیز در آن نقش ایفا کردهاند. اینکه «صدف عسگری»، یکی از بازیگران این فیلم، بدون حجاب اسلامی اجباری روی فرش قرمز کن ظاهر شده است یکی دیگر از مواردی است که نشریههای حکومتی را عصبانی کرده است. پرداختن به «آیههای زمینی» در حوصله این جستار نیست و آن را به وقت دیگری موکول میکنیم.
خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» با رمز «مهسا امینی» هرچند در تداوم جنبشها و مبارزات مردم ایران با دیکتاتوری دینی و مافیایی جمهوری اسلامی در سالهای گذشته است، اما تفاوتی کیفی با همه آن جنبشها و مبارزات دارد، زیرا نه جنگ جناحی است و نه مبارزه سیاسی منفرد، یا حتی مسلحانه. خیزش مردمی بزرگی است که مردم با تمام وجود در آن آمدند و فداکارانه عقبنشینی کردند تا «ایران» را حفظ کنند، اما هر قدمی که عقب نشستند، دیکتاتوری و فلاکت ده قدم جلو آمد. جانهای شریف و عزیز بسیاری گرفته شد و چه عمرهایی که پشت میلههای زندان به یغما رفت. این بار بعید است جمهوری اسلامی جان سالم به در ببرد. همه چیز برای سقوط آن مهیا است و شمارش معکوس سقوطش آغاز شده است.