بیشتر سهامداران کلیدی باشگاه نسبت به جنجال مسعود اوزیل سکوت اختیار کردهاند، دقیقا مانند تلویزیون چین که پوشش بازی را لغو کرده است. سکوت و بیخبری کامل بر فضا حاکم است.
لیگ برتر هنوز بیانیهای صادر نکرده است گرچه پولدارترین شریک ایشان -سیسیتیوی (CCTV)- از پخش یکی از بازیهای فصل جاری به خاطر توییت یک بازیکن، خودداری کرده است.
آرسنال هم هنوز ابراز نظر نکرده است گرچه پخش بازی ایشان در کشوری که به سختی رابطهای تبلیغی-تجاری در آن ساختند، لغو شده است. کشوری که حتی اخیرا در سال ۲۰۱۷ میزبان تور تمرینی ایشان بود.
در همین حال، فردی لیونبرگ، مربی موقت آرسنال فقط اظهار داشته است که این ماجرا صرفا «امر سیاسی» دیگری برای باشگاه است.
قبول، ولی چیزی که هنوز درباره واکنش آرسنال نامنصفانه به نظر میرسد این است که ایشان سعی کردند از پست مسعود اوزیل در شبکههای اجتماعی درباره آزار مسلمانان اویغور در چین، فاصله بگیرند، به ویژه در حالی که این باشگاه اقدامی مشابه درباره توییت هکتر بلرین که نوشته بود «لعنت به بوریس» اتخاذ نکرده است.
این وضعیتی بود که باعث انفجار مسعود اوزیل شد و سکوت خود را شکست.
دلیل اهمیت داستان دقیقا در همین نکته است دلیلی که ممکن است باعث ادامه یافتن و بزرگتر شدن ماجرا شود.
در مرکز ماجرای اخیر این سوالها وجود دارد: بازی فوتبال قدم در چه مسیری نهاده و چگونه تجارت خویش را پیش میبرد؟
پیش از هر چیز نیاز به اشاره است که رفاقت مسعود اوزیل با حاکم تمامیتخواهی مانند رجب اردوغان نیز از اهمیت بسیاری از نظرات سیاسی وی میکاهد. در زمینه اخلاقیات نمیتوانید هر چه را که میخواهید انتخاب کرده و چیزهایی که نمیخواهید را کنار گذارید. امری که پیشتر هم باعث انتقاد از پپ گواردیولا شده بود وقتی او نسبت به اسپانیا انتقاد کرده ولی از انجام کاری مشابه نسبت به ابوظبی خودداری کرد.
بسیاری از هواداران آرسنال کنجکاوند که بدانند مسعود اوزیل این پست را به سفارش چه کسی نوشته است. ولی کاملا ممکن است شخصی مانند این بازیکن آلمانی که از نظر سیاسی به شدت فعال و کارهای خیرخواهانه وی سزاوار ستایش فراوان است، این کار را کاملا بنا به نظر و خواست خویش انجام داده که کاملا هم در این مورد بر حق بوده است. اظهارنظر وی قطعا تاثیری ملموس داشته است.
بسیاری از هواداران آرسنال در روز یکشنبه کاملا از ماجرای آزار اویغورها باخبر بودند، آگاهی که تا پیش از آن حداقل تا این حد وجود نداشت.
مردم پیرامون ورزشگاه اکنون مقالاتی با عناوینی مانند «شستشوی مغزی» و «کمپهای بازداشتی» را در گوگل جستجو میکنند.
این دقیقا دلیل برخورد سخت و قاطعانه پکن است و علت آن که آرسنال در آغاز سعی کرد از پستهای اوزیل در این باره فاصله بگیرد.
معامله لیگ برتر با سیسیتیوی پرسودترین معامله ایشان است که قرار است طی ۳ سال ۷۰۰ میلیون دلار درآمد داشته باشد، اما حتی مهمتر از این قرارداد، گسترش بازار ورزش فوتبال در کشور چین بوده که در سالهای اخیر شاهد سهم عمده لیگ برتر از آن بودهایم. بیشتر سایر رقبا نیز در حال رقابت برای کسب بازار در این کشور بوده و هر یک سعی میکند بخشی از چین را از آن خود کند.
این ماجرا از همه بیشتر شبیه اتفاقی است که برای اتحادیه ملی بسکتبال امریکا افتاد وقتی در ماه اوکتبر، داریل موری، سرمربی راکتس هیوستون در حمایت از اعتراضات ضد دولتی مردم هنگ کنگ توییت کرد و این اتحادیه با اقدامی مشابه از جانب دولت چین مواجه شد. بازیهای تیم راکتس هنوز تا امروز هم در چین پخش نمیشود. بنابراین به قول وال استریت ژورنال، این دومین بار طی دو ماه گذشته است که پکن با یک لیگ عمده ورزشی «درگیر» شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به همین دلیل افراد بسیار معدودی حاضر به انتقاد از چین هستند و باعث مطرح شدن این سوال میشود که لیگهای عمده ورزشی چگونه تجارت کرده و حاضر به قربانی کردن چه چیزهایی برای تجارت خویش هستند؟
استدلال رایج دقیقا این است که هزینه انجام تجارت در بازار بینالمللی و طبیعت تجارت جهانی همین است. ولی این دلیل به اندازه کافی موجه نیست.
باشگاههای فوتبال همواره در حال رقابت بر سر اعلام «ارزشهای» فوتبالی خویش هستند. اما پس ارزشهای اخلاقی چه میشود؟
پس ارزشهایی نظیر عزت و آزادی در فوتبال جهانی چه میشود؟ فوتبالی که روز به روز شاهد حضور بیشتر کشورهایی است در سرکوب حقوق بشر فعال هستند، کشورهایی که همواره از جنبههای مثبت فوتبال برای منافع خویش بهره میجویند. فقط کافی است نگاهی کنید به تیم رقیب در بازی یکشنبه: منچستر سیتی که یکی از بهترین باشگاههای فوتبال است اکنون به ابزاری کارآمد برای سیاست خارجه ابوظبی تبدیل شده است.
باید تاکید کرد که هواداران نیز اینجا مسئول هستند. گرچه مسعود اوزیل برای اکثر بازی مورد تشویق بلند و سراسری هواداران قرار گرفت، چشمگیرترین واکنش وقتی بود که او تعویض شد و به آهستگی و با قدم زدن قصد ترک زمین بازی را داشت که تشویقهای مردم را به هو کردن مبدل کرد.
هر هواداری که با نظر وی همسو است باید برای بازی بعدی درباره آن فکر کند. دور از انتظار نیست که هواداران باشگاه از کشورهای دیگر در بازیهای بعدی با پلاکاردهایی پرشمار در حمایت از اویغورها در ورزشگاه حاضر شوند.
اتفاقی مشابه نیز در ماه سپتامبر در ورزشگاه لیون اتفاق افتاد وقتی هواداران این باشگاه طرحی عظیم از پرچم تبت شکل داده تا به حذف این بازی از تلویزیون چین اعتراض کنند. در همین حال بسیاری از هواداران تیمهای بوندسلیگا نیز نسبت به منافع تجاری باشگاههای خویش اعتراض کردهاند. هواداران بایرن مونیخ درباره روابط تجاری با قطر دست به چنین کاری زدند. ایشان در هفته اخیر نیز به برپایی بازیهای ویدئویی ورزشی (e-sports) در این باشگاه انتقاد کردند چرا که به نظر ایشان تمام اصول باشگاه را نقض میکند.
هنوز هیچ کدام از چنین اتفاقاتی در بریتانیا رخ نداده است. نه این که بخواهیم هواداران را سرزنش کنیم ولی این دقیقا سکوت است که اجازه میدهد چنین وضعیتی فراگیر شود، که اجازه میدهد منافع صرفا تجاری بر مسابقات ما حاکم شده و ما نتوانیم آن را زیر سوال برده و بر سر راه آن مانع ایجاد کنیم تا زمانی که دیگر خیلی دیر شده باشد.
مسعود اوزیل این سکوت را شکست. او از طرفی برای مخالفت با آزار مسلمانان اویغور سر و صدایی به راه انداخت و از طرف دیگر مشکلی تازه ایجاد کرد. اگر عدم پخش بازیهای آرسنال در تلویزیون چین ادامه یابد، منافع تجاری افراد بیشتری به خطر خواهد افتاد، هم منافع باشگاه آرسنال و هم کل لیگ برتر.
با ادامه این وضعیت سراپای افراد زیادی را ترس فرا خواهد گرفت. اما این اتفاقات باید رخ دهد و واقعا باید خواستهایی مبنی بر بررسی نحوه انجام تجارت در فوتبال و ارزشهایی که باید محترم شمارد، مطرح شود. دست آخر، این بازی ما است نه آنها.
© The Independent