ویلیام فریدکین، فیلمسازی که در دهه ۱۹۷۰ با دو فیلم پرفروش «جنگیر» و «ارتباط فرانسوی» به نامی آشنا در سینمای آمریکا بدل شد، دوشنبه، ۷ اوت (۱۶ مرداد)، در سن ۸۷ سالگی در خانه خود در لسآنجلس درگذشت. شری لنسینگ، همسر فریدکین و رئیس سابق استودیو پارامونت، به روزنامه «نیویورک تایمز» گفت که این کارگردان بر اثر عارضه قلبی و ذاتالریه درگذشته است. فریدکین تا آخر عمر خود فعال بود و آخرین فیلم او «دادگاه نظامی شورش کین» نام دارد که بر اساس نمایشنامهای از هرمان ووک ساخته شده و هنوز اکران نشده است.
در ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر، فریدکین بیش از هر چیز با دو فیلم «جنگیر» و «ارتباط فرانسوی» شناخته میشود که او را از مستندسازی گمنام به چهرهای جهانی و برنده اسکار بدل کردند. «ارتباط فرانسوی» بر اساس داستان واقعی دو مامور پلیس نیویورک بود که در۱۹۶۱ موفق شدند یک شبکه جهانی قاچاق هروئین را درهم بشکنند. فریدکین و تهیهکنندهای به نام فیلیپ دانتونی تصمیم گرفتند با بودجهای اندک این ماجرا را روی پرده سینما به تصویر بکشند. به همین دلیل، خبری از بازیگران بزرگ برای نقشهای اصلی نبود. روی شایدر که از چهرههای تئاترهای کوچک در نیویورک بود، نقش یکی از پلیسها را بازی کرد و نقش دیگر را هم جین هکمن بر عهده گرفت که گرچه پیشتر نقش کوچکی در «بانی و کلاید» ایفا کرده بود، هنوز آنقدرها شناختهشده نبود.
«ارتباط فرانسوی» در نیویورک و با بودجهای کمتر از دو میلیون دلار ساخته شد (که با حساب امروز میشود کمتر از ۱۵ میلیوندلار). اما سبک روایتگری نوین، واقعگرایی مستندوار و هیجان میخکوبکنندهاش باعث شد که به سرعت به اثری پرطرفدار بدل شود. این فیلم در ۱۹۷۱ به نمایش درآمد و سال بعد با ربودن چندین جایزه بزرگ، «پدیده» شب جوایز اسکار بود: اسکار «بهترین فیلم»، و نیز اسکار «بهترین کارگردانی» برای فریدکین، اسکار «بهترین بازیگر مرد نقش فرعی» برای هکمن، و اسکارهای «تدوین» و بهترین فیلمنامه اقتباسی» برای دیگر دستاندرکاران فیلم.
فریدکین یک سال بعد به سراغ داستان پرفروشی از ویلیام پیتر بلتی رفت که موضوع آن جنزدگی دختری ۱۲ ساله بود که مادرش برای درمان او سراغ کشیشی مسیحی میرود. «جنگیر» عمدتا در محله جورجتاون در واشنگتن فیلمبرداری شد و سبک پرتعلیق سینماییاش از یک سو و دغدغه آن برای به تصویر کشیدن موضوع نبرد خیر و شر از سوی دیگر، باعث شد به اثری ماندگار بدل شود. جلوههای ویژه فیلم نیز بسیار هنرمندانه و پیشرو بودند.
«جنگیر» در دسامبر ۱۹۷۳ به نمایش درآمد و با بیش از ۲۰۰ میلیون دلار فروش (یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار به ارزش امروز) به یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما بدل شد. این فیلم در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر هم مشهور و پرطرفدار شد. «جنگیر» همچنین نخستین فیلم ترسناکی بود که نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم شد و نشان داد که این ژانر میتواند جایگاهی رفیع داشته باشد. البته از آن پس فیلمهای متعددی با موضوع جنگیری ساخته شدهاند، اما هیچیک نتوانسته به جایگاه «جنگیر» برسد.
پسر شیکاگویی
ویلیام فریدکین متولد ۲۵ اوت ۱۹۳۵ در شیکاگو بود. پدر و مادرش یهودیانی بودند که اوایل قرن بیستم به دلیل سرکوبهای حکومت تزاری روسیه، اوکراین را به مقصد آمریکا ترک کرده بودند. مادرش پرستار بود و پدرش در حرفههای کمدرآمد مختلفی کار میکرد. ویلیام از نوجوانی به سینما میرفت و بعدها گفت که «همشهری کین» از تاثیرگذارترین دوران فیلمهای جوانیاش بوده است.
او از دبیرستانی در محلات شمالی شیکاگو فارغالتحصیل شد و مدتی شغلی یدی در یک شبکه تلویزیونی محلی داشت، اما توانست با طی کردن نردبان ترقی، به کارگردانی در همان تلویزیون بدل شود و به ساختن فیلمهای مستند روی آورد. فیلم «مردم علیه پل کرامپ» که روایت یک زندانی منتظر اعدام در شیکاگو است، در ۱۹۶۲ جایزه بهترین فیلم جشنواره فرانسیسکو را از آن خود کرد. فریدکین سپس به لسآنجلس رفت تا به مستندسازی ادامه دهد. اما این «ارتباط فرانسوی» بود که سرنوشتش را عوض کرد.
فریدکین را امروز جزو چهرههای شاخص جریانِ «هالیوود نوین» بهشمار میآورند که به «موج نو سینمای آمریکا» یا «رنسانس هالیوود» نیز معروف است؛ موجی که اواسط دهه ۱۹۶۰ آغاز شد و تا اوایل دهه ۱۹۸۰ ادامه داشت و هم از سینمای کلاسیک هالیوود تاثیر گرفته بود و هم از سینمای ژاپن، ایتالیا و موج نو فرانسه.
در پی موفقیتهای عظیم «ارتباط فرانسوی» و «جنگیر»، فریدکین یک تجربه ناموفق داشت: «جادوگر» (۱۹۷۷) با نقشآفرینی مجدد شایدر. این فیلم بازسازی «دستمزدهای ترس» (۱۹۵۳) بود، اما نتوانست موفقیت آن فیلم را تکرار کند. «جادوگر» در ضمن همزمان با فیلمی به اکران درآمد که تمام جهان را به تسخیر خود درآورد و رقیبی نمیطلبید: «جنگ ستارگان». با این همه، فریدکین خودش به آن فیلم علاقه داشت و چند سال پیش در گفتوگویی با «ایندیوایر»، آن را تنها فیلم خود خواند که هنوز هم میتواند آن را تماشا کند. او در همان ۱۹۷۷ با ژان مورو، ستاره پرفروغ سینمای فرانسه، ازدواج کرد. این پیوند فقط دو سال به طول انجامید. فریدکین سه بار دیگر نیز ازدواج کرد: با لزلی آن داون، بازیگر بریتانیایی، کلی لنگ، روزنامهنگار آمریکایی، و بالاخره شری لنسینگ که در ۱۹۹۱ با او ازدواج کرد و تا آخر عمر کنار همدیگر بودند.
از دیگر فیلمهای به یادماندنی او در سالهای بعد میتوان به «سرقت برینکز» (۱۹۷۸)، «گشتزنی» (۱۹۸۰- با بازی ال پاچینو)، «زندگی و مرگ در لسآنجلس» (۱۹۸۵)، «حشره» (۲۰۰۶) و «جو قاتل» (۲۰۱۱) اشاره کرد. با این حساب، او موفق شد تا آخر عمر به حرفه کارگردانی ادامه دهد. یکی از آخرین کتابهایی که فریدکین گفته بود آن را خوانده و به آن علاقه دارد، «زندگینامه عیسی مسیح» به قلم رضا اصلان، محقق و نویسنده ایرانیتبار آمریکایی، بود.