آتنا دائمی، فعال حقوق بشر ساکن ایران، دستنوشتههایی را از جواد روحی، جوان معترض جانباخته در زندان نوشهر، منتشر کرد که شرح شکنجههای جواد روحی است و نشان میدهد که ماموران سه شبانهروز به کف پاهای این جوان بازداشتشده در جریان خیزش سراسری، «شلاق و باتوم» زدهاند و بر اثر این ضربات، پای راست جواد روحی فلج و بیحس شده بود.
پیش از این، دو تن از دوستان و بستگان جواد روحی، جوان ۳۵ ساله و اهل آمل در مازندران که بامداد پنجشنبه ۹ شهریور در زندان نوشهر جان باخت، در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی با رد ادعاهای مقامهای جمهوری اسلامی، تاکید کرده بودند که «جواد روحی بهخاطر وخامت جسمانی ناشی از شکنجههای وحشتناک کشته شده است.»
اکنون در دستنوشتههای منتشرشده، جواد روحی شکنجههای جسمی و روحی علیه خود از زمان بازداشت در شامگاه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ را «وحشیانه» توصیف کرده و نوشته است که آن شب تا صبح هدف ضربوشتم و شکنجه با شوکر قرار گرفته است.
او در ادامه نوشت شدت شکنجهها به حدی بود که حتی جای عمل جراحی کمرش در سال ۱۴۰۰ نیز زیر مشت و لگد و ضربات شدید باز شده است. جواد روحی در این افشاگری خبر داده بود که بر اثر آسیبهای وارد شده برای اخذ «اعتراف اجباری»، او را به مدت ۴۸ ساعت در بیمارستان ولایت در شهر ساری بستری کردهاند.
جواد روحی در نوشتههایش تاکید کرد که تمامی اعترافاتش درباره اتهاماتی مانند «آتش زدن قرآن، توهین به مقدسات و تخریب اماکن دولتی»، زیر شکنجه و «از ترس جان» بوده است.
دستنوشتههای این جوان کشتهشده در زندان نوشهر نشان میدهند طی ۴۴ روزی که او در بازداشت اداره اطلاعات و امنیت سپاه استان مازندران بوده، بارها تحت شکنجه بازجویی شده است، بهطوری که یک بار به مدت سه شبانهروز به کف پاهایش شلاق و باتوم زدهاند و بر اثر این ضربات، پای راستش فلج و بیحس شده است.
جواد روحی نوشته است که با توجه به شهر محلی زندگیاش که آمل بوده است، جغرافیای شهر نوشهر که در آن بازداشت شد را نمیدانست، از محل اماکن دولتی و امنیتی بیاطلاع بود و تنها برای ملاقات با همسر سابقش به این شهر رفته است که سپس به اعتراضات خیابانی کشیده شد.
دهم شهریورماه سال جاری و یک روز پس از انتشار خبر فوت جواد روحی، یکی از بستگان و هممحلیهای او به ایندیپندنت فارسی گفته بود: «شدت شکنجهها به قدری زیاد بود که در اولین ملاقاتش با اعضای خانواده در زندان نوشهر، پدر و مادر جواد او را نشناختند، بس که لاغر شده بود و همین شکنجههای سخت مانند ضربات سخت به بدنش، خوراندن داروهای مشکوک یا آویزان کردن از سقف، جواد را به نارسایی کلیوی و بیجانی مبتلا کرد. در یک ماه اخیر هم بنا بر گفته همبندیها و اعضای خانواده، وضعیت جسمانی جواد بهشدت وخیم بود، اما علیرغم اطلاع ماموران اطلاعاتی و قاضی پرونده از بهخطر افتادن جان او، با اعطای مرخصی درمانی یا آزادی مشروط مخالفت کردند. آنقدر عزیزمان را شکنجه کردند تا بمیرد.»
فرد نزدیک دیگری به جواد روحی که از کودکی با او دوست بود نیز در همان تاریخ به ایندیپندنت فارسی گفت: «جواد انسان بسیار پاک و درستی بود. همه او را به مظلومیت و سادگی میشناختند و اهل کتاب و موسیقی و ورزش بود. جواد را کشتند. او را آنقدر شکنجه کردند و کتک زدند تا بمیرد. اعضای خانواده جواد میگویند ماموران اطلاعاتی از اینکه حکم اعدام جواد نقض شد، شاکی بودند و میخواستند او را به هر نحوی بکشند. البته که احتمال خوراندن سم به او هم وجود دارد. پستفطرتها این جوان شجاع و معصوم را کشتند و حالا نیز به سراغ پدر و مادرش رفتهاند تا از آنها اعتراف اجباری بگیرند که جواد معتاد بوده یا بیماری زمینهای خطرناک داشته است. ما نمیگذاریم خون جواد پایمال شود. ما انتقام میگیریم.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
همچنین یکی از روزنامهنگاران شاغل در رسانههای ایران، روز یازدهم شهریور، به ایندیپندنت فارسی خبر داده بود که نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی طی تماسهای تلفنی با مدیران روزنامهها و خبرگزاریهای خصوصی، آنها را اکیدا از تحقیق و تهیه گزارشهای مستقل درباره نحوه جان باختن جواد روحی منع کردهاند.
بهداری زندان نوشهر، صبح روز جمعه دهم مردادماه، در بیانیهای مدعی شد که جواد روحی «به علت اعتیاد، سابقه مصرف متادون با تجویز پزشک را داشته که البته در ماههای اخیر در تلاش برای ترک متادون و پایین آوردن مقدار مصرف خود بوده است»، اما دو فرد نزدیک به جواد روحی و خانوادهاش در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی، اعتیاد جواد روحی به مواد مخدر را بهشدت تکذیب کردند.
شعبه اول دادگاه انقلاب ساری به ریاست قاضی سید مرتضی موسوی، سال گذشته جواد روحی را به اتهامهای «آتش زدن نسخهای از قرآن، افساد فیالارض، اخلال شدید در نظم عمومی کشور، تخریب، ایجاد حریق و خرابکاری در اموال و تاسیسات عمومی، تحریک شهروندان به ایجاد ناامنی و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرائم ضدامنیت داخلی»، به سه بار اعدام محکوم کرده بود، اما این حکم سنگین، خردادماه سال جاری، در شعبه نهم دیوانعالی کشور و به دلیل نبود مدارک و ادله کافی علیه متهم، نقض شده بود.
پیش از این، منابع حقوقبشری در استان مازندران نیز خبر داده بودند که جواد روحی طی مدت بازداشت، متحمل «شکنجههای ترسناکی» برای اعتراف علیه خود شده بود و بر اثر شدت شکنجه در روزهای اول بازداشت، «قدرت تکلم و کنترل ادرار» خود را نیز از دست داده بود.
محسن برهانی، حقوقدان ساکن ایران، دراینباره در شبکه ایکس (توییتر سابق) نوشته است: «چرا نامبرده مشمول عفو نشده است؟ او مشمول کدام استثنای عفو صادره بود که هنوز در زندان نگه داشته شده بود؟ وقتی احکام اعدام اولیه در دیوان نقض شد، سختتان است آزاد کردن به استناد عفو؟»
همچنین وکیل جواد روحی، اسفندماه سال گذشته، در گفتوگو با روزنامه شرق گفته بود که موکلش فقط در میدان نوشهر رقصیده و چند شال و روسری را به آتش انداخته است. مجید کاوه در ادامه تاکید کرده بود که جواد روحی در بازجوییها و دادگاه نیز «بارها و بارها بهصراحت منکر اتهامات وارده شده» بود و سه حکم اعدام علیه او در حالی صادر شده که «فاقد ادله اثباتی است و هیچ شاهدی هم در پرونده وجود ندارد.»