جراح، مامور آتشنشانی و پلیس ممکن است روزانه با فجایع زیادی روبرو شوند، اما اگر یک گروه از انسانهای معمولی خود را در قلب یک فاجعه بیابند، چه واکنشهایی نشان میدهند؟ «سینمای فاجعه» با پرداختن به داستان درد و رنجهای پیشبینینشده، به سراغ داستانی هولناک از نجاتیافتگان یک سانحه هوایی رفته است.
سیزدهم اکتبر ۲۰۲۳، پنجاهویکمین سالگرد حادثهای است که محور ساخت یک فیلم سینمایی جدید درباره پرواز ۵۷۱ نیروی هوایی اروگوئه شده است.
جامعه برف (عنوان اسپانیایی: La sociedad de la nieve) محصول ۲۰۲۳ به کارگردانی خوان آنتونیو بایونا، داستان ۱۶ بازمانده یک سانحه هوایی را بازگو میکند.
این فیلم در هشتادمین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز به نمایش درآمد و پخش جهانی آن در شبکه نتفلیکس خواهد بود. این فیلم نماینده اسپانیا در بخش بهترین فیلم بلند بینالمللی در نودوششمین دوره جوایز اسکار نیز است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یک تیم راگبی و دوستان و خانواده آنها هواپیمایی اجاره کردند تا برای یک دیدار دوستانه به شیلی بروند، پروازی که هرگز به مقصد نرسید. پس از یک حادثه در کوههای آند، بقایای بدنه در ارتفاع ۴۰۰۰ متری، در میان کوهها و قلههای سر به فلک کشیده، در میان بارش برفی که برای دههها دیده نشده بود و دمای هوای حدود منفی ۴۰ درجه سانتیگراد، رها شد.
به گزارش کانورسیشن، در اطراف محل سقوط کمترین نشانهای از تمدن وجود نداشت و بازماندگان حادثه هیچ شانسی برای برقراری ارتباط نداشتند؛ رادیو خراب بود، هیچ ردیابی ماهوارهای، جیپیاس یا تلفنی نیز وجود نداشت. وقتی باقیمانده خوراکیها، شامل چند شکلات و مقداری شراب، تمام شد، در این مکان غیرقابلسکونت که به «دره اشک» معروف است، هیچ شانسی برای یافتن مواد خوراکی نیز وجود نداشت.
از ۴۵ مسافر و خدمه، تنها ۱۶ نفر زنده ماندند. عدهای بلافاصله در حادثه جان باختند و تعداد اندکی پس از حادثه در اثر شدت جراحات جان خود را از دست دادند. در ادامه، برخی از بازماندگان در بهمنی که در روزهای پس از برخورد اولیه هواپیما به کوهها رخ داد جان باختند. این رویداد و آنچه در هفتهها و ماههای پسازآن اتفاق افتاد، در مطبوعات اروگوئه و بینالمللی بهعنوان «فاجعه پرواز آند» یا «معجزه آند» شناخته شد. آنچه تاکنون شرح آن رفت فاجعه بود، معجزه بعدازآن اتفاق افتاد.
معجزه
گروهی که توانستند خود را حفظ کنند، اکثرا مردانی جوان با بدنی قدرتمند از خانوادههای طبقه متوسط اروگوئه و اعضای یک مدرسه مذهبی بودند که در این شرایط سخت به مدت ۷۲ روز زنده ماندند.
یکی از بازماندگان پس از شنیدن این خبر در رادیوی ترانزیستوری که جستوجو برای یافتن آنها پایان یافته است و مقامهای اروگوئه و شیلی آنها را مرده فرض کردهاند، خطاب به دیگران گفت که این خبر خوبی است. او در پاسخ به سردرگمی همراهانش گفت که آنها خودشان را نجات میدهند، و همین کار را هم کردند.
برای غلبه بر شرایط ناامیدکننده سرما، گرسنگی، خستگی، ضعف، بیهوشی و درد و ترس همیشگی، پس از تهیه لباس گرم از روکش صندلیهایی که باقی مانده بود، به اشتراک گذاشتن اندک چیزهایی که داشتند و از بین بردن هرگونه خودخواهی، درگیری، فردگرایی یا حریم خصوصی، ضروری بود.
آنها برای نجات یافتن و زنده ماندن تا اندازهای مصمم بودند که گوشت دوستان مردهشان را خوردند و استخوانهایشان را برای دستیابی به کلسیم تراشیدند. این ماجرا موضوع بحثهای بعدی در میان جامعه بود و حتی برخی آنها را «آدمخوار» نامیدند.
«جامعه برف» نامی بود که بازماندگان به این شکل از همزیستی که در میان آنها متولد شد، داده بودند.
دو تن از بازماندگان به مدت ۱۰ روز، بدون داشتن هیچچیزی که حتی شبیه تجهیزات کوهنوردی باشد، در جستوجوی کمک از میان کوهها گذشتند. آنها ۶۰ کیلومتر را طی کردند تا درنهایت به درههای شیلی برسند، جایی که توانستند از محلیها کمک بگیرند و دوستانشان را نجات دهند.
این فیلم که روایتی وفادار بر اساس کتاب پابلو ویرچی است، پس از مشورت گسترده با بازماندگان و خانوادههای قربانیان، با گروهی از بازیگران کمابیش ناشناخته آمریکای لاتین که در شرایط چالشبرانگیز، سرمای سخت کوهستان را پشت سر میگذارند، فیلمبرداری شد.