نشست شورای همکاری خلیج فارس و آسهآن (اتحادیه کشورهای جنوب آسیا) که قرار است ۲۰ اکتبر ۲۰۲۳ در ریاض برگزار شود، در چارچوب طرحهای شورای همکاری خلیج فارس برای ترسیم مسیرها و طرحهای جدید دور از بلوک غرب شور و هیجان جدیدی ایجاد کرده است. طرحهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در جهت فراتر رفتن از نفت و ایجاد تنوع در اقتصادشان موجب شده است تا آنها بهویژه در آسیا که در این منطقه دارای بازارهایی با پتانسیل عظیم است، در جستوجوی بازارهای جدید باشند. ایجاد تنوع اقتصادی محور نشست آینده است و در صدر اولویت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس قرار دارد.
همچنین جدا از انگیزههای اقتصادی، رقابتهای ژئوپلیتیک نیز بخشی از محاسبات راهبردی شورای همکاری خلیج فارس به شمار میرود؛ چرا که حکومت ایران به دلیل تحریمهای کشورهای غربی و انزوای بینالمللی به سوی بلوک شرق رو آورده است. رقابت شورای همکاری خلیج فارس و ایران که در خاورمیانه و آفریقا دیده میشود، اکنون به آسیا منتقل شده است و همین امر موجب افزایش تنشها در منطقه خواهد شد.
در واقع شورای همکاری خلیج فارس در حال تبدیل شدن به یک بازیگر ژئوپلیتیک خارج از چارچوب منطقه خلیج فارس است. اگرچه در حال حاضر کشورهای حوزه خلیج فارس در آفریقا و آسیا بهطور جداگانه ایفای نقش میکنند، در شورای همکاری خلیج فارس در سطح سازمانی، حداقل مشارکت دیده میشود و شورا از طریق این نشست مایل است این را تغییر دهد.
ترکیه نیز راهبردها و سیاستهایی برای آسیا در نظر دارد و همین امر موجب شده است تا شورای همکاری خلیج فارس با جدی گرفتن آسیا، به دنبال تقویت مناسباتش در چند سطح باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این انگیزهها مشخصاند و اهمیت آن را میتوان در تعداد ملاقاتها، جلسات و تعاملها بین شورای همکاری خلیج فارس و آسهآن پس از دوران همهگیری مشاهده کرد. این اواخر ملاقاتهای عمومی و غیررسمی متعددی بین شورای همکاری خلیج فارس و آسهآن وجود داشت.
نمایندگان شورای همکاری خلیج فارس و سفرای کشورهای آسهآن بهتازگی در ریاض ملاقات کردند. هدف از این دیدار اجرای اقدامهای لازم برای نشست آینده بود. ضمن بحث و گفتوگو در خصوص دستور کار این نشست، تمرکز شدیدی روی گسترش فرصتهای تجاری و بازرگانی وجود داشت و در عین حال درباره موضوعهای دیگر در ارتباط با امور دفاعی، امنیتی و زیرساخت دیجیتالی نیز بحث شد.
مقر شورای همکاری خلیج فارس در عربستان سعودی قرار دارد و پادشاهی عربستان سعودی بازیگر کلیدی این سازمان به شمار میرود. عربستان سعودی تحولات و تغییراتی را در داخل کشور و در سطح منطقه ایجاد کرده است و در نگاه شورای همکاری خلیج فارس به سمت آسیا عامل اصلی محسوب میشود.
امارات متحده عربی نیز که دارای پتانسیلهای اقتصادی و تجاری عظیمی در منطقه است، یکی از عوامل اصلی سوق دادن این شورا به تمرکز بر آسیا محسوب میشود. در حالی که انگیزه امارات متحده عربی بیشتر اقتصادی و بر ایجاد تنوع اقتصادی متمرکز است، انگیزه عربستان سعودی با توجه به دخالت عمیق ایران در آسیا، ابعاد ژئوپلیتیک نیز دارد.
قطر نیز با عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای جذب سرمایههای آسیایی در رقابت است و میکوشد به یک کانون تجاری در منطقه خلیج فارس تبدیل شود.
سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مانند عمان، بحرین و کویت نیز در آسیا منافعی دارند اما جزو عوامل تعیینکننده اصلی در مشارکت فزاینده شورای همکاری خلیج فارس با آسهآن به شمار نمیروند.
منافع مشترک بین طرفین انرژی، امور دفاعی، امنیتی، زیرساخت دیجیتالی و انتقال فناوری است. هدف سرمایهگذاران شورای همکاری خلیج فارس زیرساختهای نفتی و همچنین بخش بازار املاک و مستغلات، کشاورزی، بهداشت و درمان و گردشگری در کشورهای آسهآن است. به همین ترتیب، کشورهای آسهآن نیز سعی دارند مازاد سرمایههای نفتی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را به سمت خود جذب کنند.
احتمالا در این نشست یا پس از آن، ضمن تعیین یک طرح راهبردی، اهداف و مقاصدی که قرار است طی یک دوره دو یا چهار ساله بهدست آورده شود، نیز مشخص خواهد شد. این امر برای طرفین موضوعی مهم به شمار میرود و موجب ارتقای مناسبات و تضمین مسیری هموار در آینده خواهد شد.
نگاه آسهآن به شورای همکاری خلیج فارس فقط از منظر منابع نفتی نیست، بلکه چندین حوزه را شامل میشود. در عین حال، شورای همکاری خلیج فارس به دنبال تنوع بخشیدن به اقتصادش از طریق آسهآن، تلاش برای رقابت با طرفهای رقیب در منطقه و جلوگیری از دستیابی آنها به سهمی از یک بازار بزرگ در آسیا است.
این نشست بازتابدهنده مشارکتی عمیقتر و فراتر از چارچوب انرژی است و بر حوزههای اشارهشده در بالا متمرکز است. این موضوع بخش مهمی از فرایند ایجاد تنوع اقتصادی بهشمار میرود و اهمیت آن برای کشورهای آسهآن نیز جلب سرمایهگذاران شورای همکاری خلیج فارس است تا در ساختن ظرفیتهای داخلی این کشورها مشارکت کنند.
از دید برخی از کشورهای آسهآن، این موضوع در کاهش میزان وابستگی آنها به چین حیاتی است؛ چرا که با تنگتر شدن زنجیرههای تامین کالا، وابستگی آشکار به چین خطرناک خواهد بود زیرا کارشناسان ایالات متحده بر متحدانشان فشار وارد میکنند تا زنجیرههای تامین کالا را تحریم یا به کشورهای دیگر منتقل کنند.
چنین تصور میشود که ممکن است کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به عنوان بخشی از سیاستشان در آسیا، از جزایر جنوبی اقیانوس آرام حمایت کنند؛ این امر ممکن است موجب نگرانی جدی چین شود؛ زیرا این جزایر گزینههای جایگزین برای گرفتن وام و دریافت کمکهای مالی خواهند داشت.
با این همه، شورای همکاری خلیج فارس با حرکت بهسوی آسهآن به دنبال صدمه زدن به مناسبات با چین نیست، بلکه بر این باور است که میتواند در هر دو این مناسبات توازن ایجاد کند. چین آخرین فناوریها و دانشش را در اختیار شورای همکاری خلیج فارس قرار میدهد و میتواند در ایجاد صنایع دفاعی بومی به این کشورها کمک کند. بنابراین، آسهآن و چین میتوانند در زمینه روند ایجاد تنوع از طریق شورای همکاری خلیج فارس حائز اهمیت باشند، زیرا دو طرف میتوانند همزمان در چند سطح در تحولات شورای همکاری خلیج فارس نقش داشته باشند.
شورای همکاری خلیج فارس این امر را بازی همه یا هیچ نمیداند، بلکه هر دو این مناسبات را بازی بردــبرد در نظر میگیرد و میکوشد بدون ایجاد اصطکاک با یکی از طرفین بر سر دیگری، تعادل و توازن ایجاد کند. در حال حاضر، نه چین در خصوص مناسبات شورای همکاری خلیج فارس و آسهآن نگرانی دارد و نه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از سوی پکن برای تغییر مسیرشان تحت فشارند.
چین نفوذ سیاسی لازم برای تغییر مسیر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را ندارد. این شورا نیز به چین وابسته نیست؛ در نتیجه این شورا در حرکت بهسوی آسیاــ بدون آنکه به شکلی تحت فشار باشدــ انعطافپذیرتر است. چین این تغییر مسیر را بهدقت دنبال خواهد کرد تا ببیند آیا شورای همکاری خلیج فارس در حوزههای موردعلاقه و نفوذ چین سرمایهگذاری خواهد کرد و اینکه آیا شورای همکاری خلیج فارس به یکی از بازیگران ژئوپلیتیک در این منطقه تبدیل خواهد شد؟
چین از مناسبات نزدیک بین شورای همکاری خلیج فارس و ایالات متحده بهخوبی آگاه است و چندان سادهلوح نیست که فکر کند سرمایهگذاریهای این کشور در خلیج فارس و نقش آن در توافق از سرگیری روابط بین عربستان سعودی و ایران موجب ایجاد تغییر در مناسبات ایالات متحده و کشورهای خلیج فارس خواهد شد.
چین با شورای همکاری خلیج فارس مناسباتی پراگماتیک دارد و ضمن پذیرش آنچه در حال حاضر نصیبش میشود، امیدوار است در آینده پیشرفتهای بیشتری حاصل شود؛ به همین ترتیب، تمام سرمایهگذاری شورای همکاری خلیج فارس در آسیا نیز روی چین انجام نشده، بلکه به دنبال ایجاد تنوع و گزینه است و از آنجا که به اقدامهای محتاطانه تمایل دارد، به سوی آسهآن حرکت کرده است.