وبسایت گاردین با انتشار گزارشی در روز شنبه ششم ژانویه به این موضوع پرداخت که همزمان با ادامه جنگ غزه، نقش نیروهای نیابتی تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران در گسترش آتش درگیری در خاورمیانه چه خواهد بود.
در این گزارش اشاره شده است که پس از گذشت اولین هفته از سال ۲۰۲۴ گمانهزنیها درباره اینکه حملات هواپیماهای بدون سرنشین، ترورها و تهاجم دریایی ممکن است جنگ غزه را فراتر برد و آن را به یک جنگ بزرگ در سراسر خاورمیانه تبدیل کند، افزایش داده است.
در این گمانهزنیها آنچه بر آن تاکید میشود این است که احتمال وقوع یک جنگ بزرگ منطقهای به اهداف نامشخص جمهوری اسلامی ایران و میزان کنترل این کشور بر گروههای مرتبط، اما خودمختار متعددی بستگی دارد که در دهه گذشته در پنج کشور مستقل پرورش داده است.
در حال حاضر دشوار است که سطح خشونت در اطراف پایگاههای ایالات متحده در عراق و تنش در مرز لبنان یا دریای سرخ را نادیده بگیریم و در این میان نمیتوان نقش ایران و سپاه پاسداران در این وقایع را نادیده گرفت.
تهران که در استفاده از نفوذ سیاسی یا نظامی خود برای متقاعد کردن کشورهای حاشیه خلیج فارس به اتخاذ سیاست خصمانه با اسرائیل ناتوان مانده است، این کمبود را از طریق «محور مقاومت» جبران میکند.
جمهوری اسلامی ایران در جریان شکلگیری محور مقاومت، تلاشهای راهبردی انجام داد تا شبهنظامیانی را که در داخل و خارج از دولتها در لبنان، عراق، سوریه و یمن فعالیت میکردند تامین مالی کند، آموزش نظامی دهد و گاهی هدایت کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال، دانشگاهیان و اندیشکدهها درباره میزان خودمختاری این گروههای شبهنظامی اختلافنظر دارند؛ برخی از سیاستمداران آمریکایی و اسرائیلی این گروهها را تنها دستنشاندههای ایران میدانند و میگویند جمهوری اسلامی به جای حملات مستقیم، به نیروهای نیابتیاش دستور میدهد تا تنشها را در منطقه افزایش یا کاهش دهند.
برخی دیگر میگویند دلایل به وجود آمدن گروههای شبهنظامی در خاورمیانه متفاوت است و رابطه آنها با جمهوری اسلامی بیشتر نوعی همزیستی است تا کنترلکننده و کنترلشونده.
دکتر امل سعد، مدرس سیاست در دانشگاه کاردیف، دراینباره میگوید: «آنچه در مورد مشارکت محور مقاومت در این جنگ دیده میشود، این است که برای اولین بار یک اتحاد فراملی از بازیگران غیردولتی یا ائتلافی نظامی علیه یک کشور دیگر تشکیل شده است. جمهوری اسلامی ایران و متحدانش ازجمله حزبالله لبنان، انصارالله [در یمن] و یگانهای حشدالشعبی [در عراق] متحد شدهاند و با وجود تلاقی ایدئولوژی، استدلال میشود که هر یک از اعضای این محور در چهارچوب ملی خود عمل میکنند.»
در کنار این دیدگاه، گفتههای دنیس راس، سفیر سابق ایالات متحده آمریکا، نیز وجود دارد که به بیبیسی گفت شواهد زیادی هست که نشان میدهد تهران خواهان تشدید تنش یا درگیری مستقیم با آمریکا نیست، زیرا گمان میکند سیاست فعلی فرسایش و صبر راهبردی نتیجه میدهد.
او تاکید کرد تهران احساس میکند آمریکا میخواهد منطقه را ترک کند و همین خواسته، هدف نهایی جمهوری اسلامی است. در چنین شرایطی، منافع مشترک اساسی در تمایل نداشتن به ایجاد یک جنگ منطقهای وجود دارد، اما نمیتوان مطمئن بود که حاکمان تهران آنطور که میخواهند بتوانند بر برخی از نمایندگانشان کنترل داشته باشند.
گروههای مرتبط با جمهوری اسلامی ایران
حوثیها: حوثیها در یمن بازیگران کمابیش جدیدی در صحنه بینالمللیاند. این گروه در هفتههای اخیر پس از تشدید حملات خود علیه کشتیهای تجاری در دریای سرخ در واکنش به بمباران غزه، دوباره شهرت یافته است.
به گفته هلن لکنر، انسانشناس، زمانی که جمهوری یمن در سال ۱۹۹۰ شکل گرفت، جنبش حوثیها وجود نداشت و پس از رشد در عرض یک دهه از طریق نبردهای وحشیانه، کنترل پایتخت و بندر راهبردی حدیده را به دست گرفت.
طبق گزارش ویکی لیکس، واشینگتن ادعاهای مخالفان داخلی حوثیها مبنی بر دریافت کمکهای این گروه از ایران در طول دهه ۲۰۰۰ را به سخره گرفت، اما ایران با افزایش نفوذ حوثیها، راه ارزانی به منظور ناآرام کردن فضا برای عربستان سعودی پیدا کرد.
الیزابت کندال، کارشناس خاورمیانه در دانشگاه کمبریج، میگوید: «روابط حوثیها با ایران بهجای فرماندهی و کنترل، مبتنی بر عملگرایی است، اما با طولانی شدن جنگ داخلی یمن، این رابطه بهطور فزایندهای ایدئولوژیک شده است.»
کارشناسان سازمان ملل تا سال ۲۰۱۸ شواهد غیرقابلانکاری مبنی بر عرضه تسلیحات از ایران داشتند و تا سال ۲۰۲۰ تعداد حملات پهپادی و موشکی حوثیها در داخل عربستان سعودی افزایش یافت.
واضح است که تهران اهمیت ژئواستراتژیک (جغرافیایی-راهبردی) یمن را پیشبینی کرده بود، همانطور که علی اکبر ولایتی، یکی از مشاوران علی خامنهای، سال ۲۰۱۴ در جلسهای به برخی روحانیون یمنی گفت: «راه آزادسازی فلسطین از یمن میگذرد.»
حزبالله لبنان: حزبالله که ۴۰ سال پیش بهعنوان راهی برای مقاومت در برابر تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ شکل گرفت، با کمک ایران به جنبش مقاومت برجسته در منطقه تبدیل شده است که در داخل و خارج از کشور لبنان فعالیت میکند.
با توجه به اعتقادات شیعیان درباره ولایت فقیه، برخی میگویند حزبالله مطیع رهبر جمهوری اسلامی ایران است. امل سعد دراینباره معتقد است: «همراهی حزبالله با جمهوری اسلامی ایران نشاندهنده تعهد سیاسی به رئیس یک کشور دیگر نیست، بلکه تعهدی فکری به یک شخصیت مقدس اسلامی و جانشینان او است که دستورات او ثابت تلقی میشود.»
واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران اکنون بیش از آنچه در قالب یک دولت ملی دیده شود، یک روند انقلابی مستمر است که مقر آن در تهران سنگری برابر طرحهای آمریکا و اسرائیل در منطقه محسوب میشود. به همین دلیل، علی خامنهای نهتنها رهبر جمهوری اسلامی ایران، بلکه رهبر انقلاب اسلامی در منطقه در نظر گرفته میشود.
گروههای شیعه در عراق: از زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، گروههای شیعه مورد حمایت ایران تداوم حضور ایالات متحده در کشورشان را به چالش کشیدهاند و بهتازگی ادعاهای باقیماندن آمریکا در عراق برای دفع داعش را رد کردهاند.
شبهنظامیان مختلف که با نام مقاومت اسلامی در عراق فعالیت میکنند، تلاش کردهاند از حمایت از آرمان فلسطین در عراق تغذیه کنند و در این روند بخشی از محبوبیتی را که در سال ۲۰۲۲ از دست داده بودند، به دست آورند.
برخی از کارشناسان ازجمله مایکل نایتز، از اندیشکده انستیتو واشینگتن، معتقدند که ایالات متحده از سال ۲۰۲۰ که کارزار مشابهی به عقبنشینی نیروهای آمریکایی و کاهش ماموریت عراق منجر شد، بیش از هر زمان دیگری به خروج از عراق نزدیک شده است.
دو گروهی که بیشترین حملات را به پایگاههای ایالات متحده انجام میدهند، حرکت النجبا و کتائب حزبالله نام دارند که جمهوری اسلامی ایران از هر دو حمایت مالی و تسلیحاتی میکند.
این گروهها اکنون با عنوان مقاومت اسلامی در عراق فعالیت میکنند و از هفتم اکتبر تاکنون مسئول بیش از ۱۲۰ حمله به پایگاههای نظامی آمریکایی و دیگر نیروهای خارجی در عراق بودهاند.
اگرچه نفوذ ایران در نهادهای عراقی در داخل این کشور بحثبرانگیز است، محمد شیاع السودانی، نخستوزیر جدید که با حمایت جناحهای همسو با جمهوری اسلامی منصوب شد، برای اخراج نیروهای آمریکایی تحت فشار قرار دارد. او روز ۲۸ دسامبر گفت دولت عراق «به حضور نیروهای ائتلاف بینالمللی پایان میدهد.» این در حالی است که بیش از ۲۵۰۰ نیروی آمریکایی در عراق و ۹۰۰ سرباز در سوریه حضور دارند.
حماس در فلسطین: گروه حماس تا حدودی متفاوت از سایر شبهنظامیانی است که تاکنون به آنها اشاره شد. ریشههای حماس در اخوانالمسلمین نهفته است و بر خلاف سایر گروهها، از سال ۲۰۱۲ از تلاشها برای برکناری بشار اسد از سوریه حمایت کرد، موضوعی که حزبالله با آن مخالف بود و یکی از بزرگترین شکافها را در سیاستهای اسلامگرایان در دهههای اخیر ایجاد کرد. این جدایی سالها طول کشید تا بهبود یابد و باعث شد حماس بهطور فزایندهای در مقابل ایران به قطر وابسته شود.
حماس مدعی است که کشتار خونین اسرائیلیها در حمله هفتم اکتبر بدون اطلاع ایران یا هر شخص و نهاد دیگری در محور مقاومت انجام شده است. با این حال، ایالات متحده میگوید ایران در این حمله همدست بوده، اما هیچ مدرکی مبنی بر اینکه به تهران از قبل اطلاع دادهاند ارائه نکرده است. حسن نصرالله نیز مدعی است که به او اطلاعی داده نشده و حماس کاملا مستقل عمل کرده، موضوعی که با اما و اگرهای زیاد کارشناسان روبرو شده است.