در سه ماه اخیر و پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، باتهای روسی، چینی و ایرانی اینترنت را از محتواهای یهودستیزانه و ضدآمریکایی پر کرده و به عمیقتر شدن شکافهای سیاسی خطرناک و گسترده در ایالات متحده منجر شدهاند. جوزف اپستاین، یکی از اعضای بنیاد حقیقت خاورمیانه، در هفتهنامه آمریکایی نیوزویک در اینباره مینویسد: «این یک داستان قدیمی است؛ دشمنان خارجی آمریکا سالیان زیادی است که از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای مداخله در سیاست داخلی ما استفاده و روایتهای دلخواهشان را ارائه میکنند و دولتهای ایالات متحده هم در مقابله با این روایتهای نادرست، همواره منفعل عمل کردهاند.»
به نوشته این نشریه، واشنگتن از زمان پایان جنگ سرد، بیش از حد بر جنگ سنتی متمرکز بوده است. در سال ۲۰۲۳ ایالات متحده ۸۷۷ میلیارد دلار برای ارتشش هزینه کرد که بیش از مجموع هزینههای ۹ کشوری است که از این نظر، بعد از آمریکا قرار دارند. در چنین شرایطی، چین، روسیه و ایران که بهخوبی میدانند در یک درگیری نظامی سنتی نمیتوانند ایالات متحده را به چالش بکشند، به ابزارهای غیرمتعارف مانند تامین مالی نیروهای نیابتی چون حماس و حزبالله، شرکت در حملات سایبری و راهاندازی کارزارهای تولید اطلاعات نادرست متوسل میشوند.
نتیجه اینکه، بودجه دولتی هنگفت روسیه و چین برای رسانهها، تبلیغات و پروپاگاندا و انتشار اطلاعات دروغین «بودجه ناچیز» کنگره ایالات متحده در این حوزه را بیاثر میکند.
در ادامه مقاله نیوزویک آمده است که بروز این نابرابری اجتنابناپذیر بود زیرا پس از جنگ سرد، ایالات متحده بهآرامی سیاستهای قبلیاش در حوزه اطلاعات را کنار گذاشت. به عنوان مثال، در سال ۱۹۸۸، بودجه رادیو اروپای آزاد (رادیو آزادی) ۲۱۹ میلیون دلار بود که با توجه به تورم معادل ۵۸۶ میلیون دلار فعلی میشود، اما امروز بودجه این رسانه تنها ۱۲۳ میلیون دلار است.
رادیو آزادی که در طول جنگ سرد، برای پخش پیامهای ضدکمونیستی و دفاع از دموکراسی پشت پرده آهنین تاسیس شد، در مبارزه با روایتهای شوروی نقش مهمی داشت و تا سال ۱۹۹۰، رادیو آزادی پرشنوندهترین ایستگاه رادیویی غربی در اتحاد جماهیر شوروی بود که در انقلاب چکسلواکی و رومانی هم نقش کلیدی داشت. رادیو آزادی تحت حمایت سازمان رسانههای جهانی ایالات متحده و شامل صدای آمریکا، رادیو آسیای آزاد، دفتر پخش کوبا، شبکههای پخش خاورمیانه و صندوق فناوری باز است.
جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا در مارس ۲۰۲۳، بودجه سازمان رسانههای جهانی ایالات متحده آمریکا را ۱۱ درصد افزایش داد و به ۹۴۴ میلیون دلار رساند تا در مقابل کارزارهای رسانهای روسیه، چین و ایران برای نفوذ و مقابله با ارزشهای آمریکا ایستادگی کنند. این افزایش بودجه هنوز در کنگره تایید نشده است.
جوزف اپستاین میافزاید: «اما در طرف دیگر ماجرا، روسیه در سال گذشته ۱.۹ میلیارد دلار برای تبلیغات رسانهایاش هزینه کرد و طبق گزارش اخیر وزارت خارجه ایالات متحده، بودجه چین هم برای تبلیغات سایبری و انتشار اطلاعات نادرست در جهان «میلیاردها دلار» براورد شده و حتی تحریمهای اقتصادی نیز نتوانسته است ایران را از تخصیص ۲۰۰ میلیون دلار تنها برای تولید برنامههای تلویزیونی دولتی، متوقف کند. روسیه، چین و ایران غالبا در این حوزهها با یکدیگر همکاری میکنند؛ بهویژه اگر هدف مبارزه با نفوذ آمریکا باشد. برای مثال، پکن علاوه بر استفاده از اخبار جعلی برای تقویت منافع ژئوپلیتیک آن و سرکوب اعتراضهای داخلی، از دستگاه اطلاعاتیاش برای حمایت از روایت کرملین در جنگ اوکراین و تکرار این گزاره که اوکراین و ناتو آزمایشگاههای مخفی جنگ بیولوژیکی راهاندازی کردهاند، استفاده کرده است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
استراتژی چین و روسیه در غرب این است که شکافهای سیاسی و اجتماعی موجود در جوامع غربی را تشدید کنند. هم پکن و هم مسکو با گروههای افراطی راست و چپ ارتباطهایی برقرار کردهاند و تلاش میکنند این شکافها را گسترش دهند و به بیثباتی دامن بزنند. موضوعهای موردعلاقه آنها نیز نژادپرستی، مهاجرت و اختلافهای فرهنگی است.
نیوزویک مینویسد: «طبیعتا آمریکا نباید چنین بازیهای کثیفی را تکرار کند اما باید درک کند که پروپاگاندا آثار گستردهای در داخل و خارج این کشور دارد. دولت بایدن باید تلاشهایش را برای مقابله با اینگونه اطلاعات نادرست افزایش دهد و با رژیمهایی هم که آن را منتشر میکنند، مبارزه کند. این امر میتواند از طریق افزایش بودجه سازمان رسانههای جهانی ایالات متحده و همچنین حمایت از رسانههای مستقل ممنوعشده از سوی این دیکتاتورها مانند روزنامه روسی منتقد نوایا گازتا که برنده جایزه نوبل است یا رسانههای فارسیزبان مستقر در لندن انجام شود.»
جوزف اپستاین معتقد است که علاوه بر این موارد، ایالات متحده باید برای آموزش روزنامهنگاران چینی، روسی و ایرانی به منظور تهیه گزارشهای تحقیقی، رد روایتهای نادرست و افشای فسادهای گسترده و نقض حقوق بشر در کشورهایشان برنامههایی تعریف کند؛ «این تحقیقات را میتوان از خارج از کشور و با تکیه بر منابع محلی انجام داد؛ همانطور که یک گروه روزنامهنگاری تحقیقی مستقر در هلند که اکنون به بزرگترین کابوس روسیه تبدیل شده است، انجام دادهاند. اگر این روزنامهنگاران روی موضوعهای حساس تمرکز کنند، چنین اقدامهایی واقعا در این جنگ موثر خواهند بود. به عنوان مثال چین، روسیه و ایران اقلیتهای قومی را که درصد زیادی از جمعیت این کشورها را تشکیل میدهند، بهطرز وحشیانهای هدف آزار و اذیت قرار میدهند.»
در بخش پایانی این مقاله تاکید شد: «پیش از آنکه ایالات متحده بخواهد سیاستگذاریاش را با شرایط جاری تطبیق بدهد، لازم است استراتژی اصلیاش را متحول کند. در طول ۱۵ سال گذشته، سیاست خارجی ایالات متحده همواره این بود که آتش را خاموش کند، نه اینکه از پدید آمدن آن جلوگیری کند. در واقع غیر از مدیریت و مهار بحران هیچ استراتژی منسجمی وجود نداشت. وقتی هم نوبت به جنگ اطلاعاتی میرسید، هدف واشنگتن عمدتا این بود که پروپاگانداهای ضدغربی با بودجه خارجی را شناسایی و تعطیل کند، اما این روش دیگر جواب نمیدهد. هر استراتژیست نظامی و حتی گزارشگران ورزشی نیز میدانند هر اندازه هم که استراتژی تو قوی باشد و هرقدر هم که تلاش کنی، تا زمانی که فقط در حالت دفاعی قرار داری، هیچگاه برنده نخواهی شد.»