در حالی که منطقه در التهاب است، رابین رایت در مقالهای در نیویورکر مینویسد که حملات هوایی آمریکا برای حل مسئلهای که دههها قدمت دارد کافی نیست.
رایت مقاله را با شرح دو حمله بیروت در سال ۱۹۸۳ آغاز میکند. ابتدا، بمبگذاری سفارت آمریکا در بیروت که ۶۳ کشته به جا گذاشت و حمله دوم که شش ماه بعد صورت گرفت و کامیونی وارد پادگان آمریکا در فرودگاه بینالمللی بیروت شد و بزرگترین انفجار غیراتمی بعد از جنگ جهانی دوم رخ داد که ۲۴۱ نیروی آمریکایی حافظ صلح کشته شدند.
عامل هر دو بمبگذاری انتحاری حزبالله لبنان بود، واحدی که جمهوری اسلامی یک سال پیش از این حملات تشکیل داده، مسلح کرده و آموزش داده بود.
رایت در ادامه مینویسد این حملات سرآغاز یک جنگ نامتقارن جدید بود که از مذهب برای الهام و توجیه جنگ استفاده میکرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چهلویک سال بعد، آمریکا هنوز با جمهوری اسلامی دستوپنجه نرم میکند که در تلاش است آمریکاییها را از خاورمیانه بیرون براند. پس از آن حملات اول، جمهوری اسلامی شبکهای از گروههای شبهنظامی موسوم به «محور مقاومت» ایجاد کرد که اکنون در کل منطقه پراکندهاند و مکانهای نظامی و دیپلماتیک آمریکا را هدف قرار میدهند.
در پی حمله پهپادی اخیر به پایگاه آمریکا در اردن که سه کشته و بیش از ۵۰ زخمی به جا گذاشت، کاخ سفید کتائب حزبالله را که تحت حمایت جمهوری اسلامی قرار دارد مسئول دانست و در حملات تلافیجویانه مواضع سپاه پاسداران و گروههای شبهنظامی در عراق و سوریه را هدف گرفتــ که جبهه مخاصمه میان واشنگتن و تهران را گستردهتر کرده است.
جو بایدن روز یکشنبه در پاسخ به پرسش خبرنگاران که پرسیدند آیا فکر میکند حملات موثرند، به گفتن «بله» اکتفا کرد. اما خاورمیانه چنان وضعیت آشفتهای دارد که هرجومرج و بیثباتی جنگهای پیشین در مقابلش کوچک به نظر میرسند.
به عقیده نویسنده نیویورکر، شاید ناامیدکنندهترین موضوع در حال حاضر این باشد که هشت دولتــ هم دموکرات و هم جمهوریخواه، از کارتر و ریگان گرفته تا ترامپ و بایدنــ به نتیجه مشخصی نرسیدند که چطور با جمهوری اسلامی برخورد کنند. حملات هوایی ممکن است ظرفیت گروههای شبهنظامی را کاهش دهد و سبب شود سپاه پاسداران قدمی عقب برود؛ اما کوتاهمدت است. حملات هوایی بهتنهایی شبکهای متشکل از صدها هزار جنگجو، دهها هزار موشک یا پهپاد، و مهمتر از همه، انگیزه ادامه را از بین نمیبرد.
در هفتهای که گذشت، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، گفت اگر نیروهای نظامی جمهوری اسلامی به آمریکاییها حمله کنند، جمهوری اسلامی باید منتظر «پاسخی سریع و قوی» باشد. به نظر میرسد حملات هوایی آمریکا به اهدافی در سوریه، عراق، و یمن ادامه داشته باشد. سالیوان گفت: «ما در نظر داریم حملات و اقدامهای بیشتری صورت دهیم تا پیامی واضح بفرستیم که آمریکا وقتی به نیروهایمان حمله میشود، وقتی مردممان کشته میشوند، پاسخ خواهد داد.»
نویسنده مقاله در ادامه میپرسد: «اما تا چه مدت؟ آخر بازی چه میشود؟ برنامه آمریکا برای آینده چیست تا با نقطه اشتعالی مقابله کند که پیشینهاش به دههها قبل بازمیگردد؟ و آیا اراده چنین کاری را دارد، وقتی هدف سیاست خارجی آمریکا تمرکز بر منطقه هندـآرام و بهطور مشخص چین بوده است؟»
به عقیده رایان کراکر، دیپلمات کهنهکار آمریکایی، جمهوری اسلامی ایران اقدامهایی را که واشنگتن برای اوکراین انجام داده و نداده بهدقت زیر نظر داشته است. کراکر در گفتوگو با نویسنده مقاله میگوید: «اگر آمریکا با مسئلهای موجودیتی برای اروپا دستوپنجه نرم نکند، بنابراین، ایرانیها فکر میکنند که جای نگرانی نیست.»
در هفته جاری، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، برای پنجمین بار پس از آغاز جنگ حماس و اسرائیل در ۷ اکتبر، به خاورمیانه سفر میکند. هدف او از این سفر تلاش برای توافق آتشبسی است که جنگ بهطور موقت متوقف شود، حماس گروگانها را آزاد کند، و کمکهای بشردوستانه به غزه که ۸۵ درصد جمعیتش آواره شدهاند افزایش پیدا کند.
رایت در پایان مینویسد نقش آمریکا در بحران جاری بیشتر واکنشگر است تا کنشگری که چشماندازی برای کل منطقه ارائه دهد. تاکنون حتی دیپلماسی اولیه نیز راه به جایی نبرده است. اما حتی یک موفقیت دیپلماتیک اندک در این جبهه مسئله سایر نقاط اشتعال یا تنشهای اصلی را حل نخواهد کرد که بار دیگر خاورمیانه را به بیثباتترین منطقه جهان تبدیل کرده است. معکوسسازی شتاب درگیریهای فعلی به اقدامهایی بسیار بسیار بیش از این نیاز خواهد داشت.