سالانه یک میلیون هکتار بر وسعت بیابان‌های ایران افزوده می‌شود

یکی از مهم‌ترین پیامدهای بیابان‌زایی درگیری‌های داخلی و خارجی بر سر منابع آب است که در اصطلاح عمومی «جنگ آب» نامیده می‌شود

عکس تزیینی‌ــ مردی در حال راه رفتن در  پهنه بیابانی‌ــ رسانه‌های اجتماعی

داده‌های آماری و پژوهشی نشان می‌دهد وسعت بیابان‌های ایران در حدود چهار دهه اخیر به بیش از ۳۲ میلیون هکتار رسیده است و این روند با سرعتی فزاینده‌ همچنان ادامه دارد؛ به‌ طوری‌ که آمارها آشکار می‌کند سالانه دست‌کم یک میلیون هکتار بر وسعت بیابان‌های ایران افزوده می‌شود، حال‌ آنکه تلاش‌ها برای بیابان‌زدایی به سالی ۳۰۰ هزار هکتار هم نمی‌رسد.

در تقویم جهانی، هفدهم ژوئن (۲۸ خرداد) «روز جهانی مبارزه با بیابان‌زایی» اعلام شده است. هدف از نام‌گذاری این روز در تقویم سازمان ملل متحد جلوگیری از تخریب زمین در اثر تغییرات اقلیمی و فعالیت‌های انسانی است.

بیابان‌زایی یا تخریب سرزمین فرایندی است که به خشک شدن عرصه‌های طبیعی، از بین رفتن تنوع زیستی و پوشش‌های گیاهی در سرزمین‌های خشک، نیمه‌خشک، مرطوب و نیمه‌مرطوب منجر می‌شود. در این فرایند، جنگل‌ها از بین می‌روند و پهنه‌های آبی مانند تالاب‌ها به کانون‌های گردوغبار تبدیل می‌شوند.

تخریب زمین و بیابان‌زایی اکنون به چالشی جهانی تبدیل شده است. آمارهایی که از کاهش عرصه‌های جنگلی، فرونشست زمین، بحران کمبود آب و تخریب زیستگاه‌های طبیعی در جهان منتشر می‌شود، نیز این موضوع را اثبات می‌کند. اما موضوع قابل توجه این است که بسیاری از کشورهای جهان برای مبارزه با این فرایند راهکارهایی اندیشیده‌اند، حال‌ آنکه سیاست‌های محیط‌زیستی جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه اخیر به تسریع روند بیابانی‌ شدن ایران منجر شده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در حال حاضر ایران از نظر سرعت فرسایش خاک در شمار پنج کشور اول جهان است و خطر بیابانی شدن تا ۸۰ درصد این سرزمین را تهدید می‌کند. طی چهار دهه اخیر، میزان فرسایش خاک به سالانه دو میلیارد تن رسید و مساحت جنگل‌های ایران به‌ میزان قابل‌توجهی کاهش یافت. ضمن اینکه بیابان‌زایی تحت تاثیر دخالت انسانی هم در ایران رتبه اول در جهان را دارد و هر دقیقه دست‌کم ۳۰ مترمربع از مساحت کشور به بیابان تبدیل می‌شود.

داده‌های پژوهشی حاکی از آن است که اینک بالغ‌ بر ۷۰ درصد دشت‌های ایران خشک شده‌ یا در معرض خشکی کامل‌اند و وضعیت نیمی دیگر نیز بحرانی است. پهنه‌های آبی نیز وضعیت بهتری ندارند و خطر خشکی کامل آن‌ها را تهدید می‌کند. سطح آب‌های زیرزمینی هم به‌قدری کاهش یافته که خطر فرونشست زمین بیشتر نقاط فلات ایران را در معرض خطر فزاینده قرار داده است.

همه این‌ موارد نشان‌دهنده مدیریت ناکارآمد جمهوری اسلامی بر منابع طبیعی و آبخیزداری است. حتی داده‌های سازمان منابع طبیعی نیز نشان می‌دهد که وضعیت فرسایش خاک در ایران سه برابر میانگین کشورهای آسیایی و ۲۰ برابر میانگین جهانی است.

تغییرات اقلیمی، مدیریت ناپایدار منابع آبی، توسعه ناپایدار کشاورزی و صنعتی، چرای بی‌رویه دام‌ها و فرسایش خاک از مهم‌ترین دلایل بیابانی‌ شدن عرصه‌های طبیعی‌اند. کارشناسان می‌گویند سیاست‌های جامع مدیریت منابع طبیعی به‌صورت پایدار می‌تواند از تخریب اراضی جلوگیری کند یا دست‌کم از سرعت آن بکاهد.

یکی از مهم‌ترین دلایل بیابانی شدن نیز خشکی تالاب‌ها و امتناع وزارت نیرو از تامین حقابه پهنه‌های آبی است. شواهد حاکی از آن است که با خشک شدن هر تالاب، کیلومترها دورتر از آن نیز تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد و بر وسعت بیابان‌ها افزوده می‌شود.

علی ارواحی، پژوهشگر حوزه تالاب‌ها، در گفت‌وگو با روزنامه پیام ما، برخی مصادیق بیابانی شدن در نتیجه خشک شدن تالاب‌ها را یادآوری کرد و گفت: «زمانی‌ که تالاب‌ها و دریاچه‌ها در یزد و کرمان خشک شدند، پیشروی بیابان تا استان فارس هم رسید.» او در ادامه، به پیامدهای خشکی تالاب‌ها و بیابان‌زایی پرداخت و تاکید کرد با خشکی تالاب‌ها، آبخوان‌ها و سفره‌های زیرزمینی تغذیه نمی‌شوند و سطح منابع زیرزمینی به مرور کاهش می‌یابد. هنگامی که این پدیده اتفاق می‌افتد، شاید بتوان سرعت و نرخ فرونشست را کم کرد اما آنچه اتفاق افتاده است، دیگر قابل بازگشت نیست.

از نظر علی ارواحی، نکته دیگر این است که وقتی تالاب برای بازه طولانی خشک می‌شود، پوشش‌گیاهی اطراف آن از بین می‌رود. این موضوع می‌تواند فرسایش خاک را تشدید کند. این مسئله وقتی بیشتر تشدید می‌شود که عرصه‌ تالاب‌ها به محل عبورومرور خودروها تبدیل شوند یا به تصرف عوامل انسانی دربیایند. در این صورت احتمال تبدیل شدن تالاب‌ها به کانون‌های گردوغبار افزایش می‌یابد.

به گفته این کارشناس، وسعت تالاب‌های ایران در حال حاضر سه میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار است که نیمی از آن پتانسیل تبدیل شدن به کانون گردوغبار و بیابان را دارد؛ بنابراین یکی از مهم‌ترین کارها برای جلوگیری از بیابان‌زایی توجه مضاعف به وضعیت تالاب‌ها است.

همان‌طور که در ابتدای این گزارش نیز تاکید شد، تخریب زمین اکنون به‌ مسئله‌ای جهانی تبدیل شده است. گزارش کنوانسیون مبارزه با بیابان‌زایی سازمان ملل متحد نشان می‌دهد که تخریب زمین با سرعت فزاینده‌ای در همه مناطق جهان ادامه دارد؛ به‌ طوری‌ که طی یک دهه اخیر سالانه دست‌کم ۱۰۰ میلیون هکتار از عرصه‌های طبیعی جهان به بیابان تبدیل شده‌اند.

پیش‌بینی‌ها نیز حاکی از آن است که تا سال ۲۰۵۰، احتمالا بیش از سه‌چهارم ساکنان زمین تحت‌تاثیر بحران کمبود آب قرار می‌گیرند. در این میان، کشورهایی که برای احیای زیستگاه‌های طبیعی، مدیریت منابع آب، محدود کردن دخالت‌های انسانی، اصلاح الگوی کشت و محافظت از پهنه‌های آبی و جنگل‌ها و افزایش آگاهی عمومی راهکارهایی اندیشیده‌اند با خطرهای کمتری مواجه‌اند.

در ایران، مقام‌های جمهوری اسلامی نه‌تنها برای محافظت از عرصه‌های طبیعی راهکاری ندارند بلکه با مدیریت ناکارآمد، فرایند بیابانی شدن را تسریع کرده‌اند.

علاوه بر تغییرات اقلیمی، برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی، بهره‌برداری ناپایدار از منابع طبیعی، دخالت‌های انسانی در عرصه‌های طبیعی، دامداری در مناطق محافظت‌شده و پافشاری بر خودکفایی در بخش کشاورزی از دلایل تسریع روند بیابانی‌ شدن ایران‌اند.

بیابانی شدن پیامدهایی از جمله خشکسالی، مهاجرت‌های اقلیمی، مشکلات معیشتی، فقر و محدود شدن دسترسی به آب آشامیدنی سالم را در پی دارد و می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های متعدد را افزایش دهد اما یکی از مهم‌ترین پیامدهای بیابان‌زایی درگیری‌های داخلی و خارجی بر سر منابع آب است که در اصطلاح عمومی «جنگ آب» و «ناآرامی‌های اجتماعی» نامیده می‌شود.

از نظر محمد درویش، کارشناس حوزه آب و محیط‌زیست، مهم‌ترین دلیل بیابان‌زایی در ایران «تصمیم‌های غیرمنطقی دولت‌ها» است. به گفته این کارشناس، «بزرگ‌ترین تسهیل‌کنندگان رفتارهای غیرعقلایی و تصمیم‌های غلط که سیاست‌های اشتباه را وضع و اجرایی می‌کنند، مدیران عافیت‌طلبی‌اند که اغلب در راس سازمان‌هایی مرتبط با منابع حیاتی مثل محیط‌‌زیست و منابع طبیعی فعالیت کرده‌اند؛ آنان به‌عنوان کسانی که در سپر دفاعی محیط‌زیست و منابع طبیعی قرار گرفته‌اند، هرگز نتوانسته‌اند از مایملک محیط‌زیست کشور به طور شایسته‌ دفاع کنند و همیشه برای حفظ پست و موقعیت، حاضر به معامله شده‌ واجازه تاراج این سرزمین را داده‌اند».