افزایش نفوذ گروه‌های شبه‌نظامی تهدیدی برای دولت‌های ملی منطقه

منطقه خلیج فارس با دو طرح کاملا متفاوت یعنی طرح رفاه و صلح و طرح فقر و جنگ مواجه است

شبه‌نظامیان حوثی وابسته به جمهوری اسلامی در یمن‌ــ عکس از AFP

منطقه خلیج فارس علاوه بر ساکنان بومی، ترکیبی از ملیت‌ها، نژادها، مذاهب و فرهنگ‌های مختلف را در خود جای داده است. این منطقه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز تجاری جهان که سرمایه‌ها را از هر طرف جذب کرده، از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با غرب و شرق مرتبط و یکپارچه است و نخبگان و کسانی که به دنبال ساختن آینده‌ طلایی و موفقی برای فرزندانشان‌اند، از سراسر جهان به این منطقه می‌آیند. این گستره جغرافیایی دیگر به شهروندانش محدود نیست، بلکه مکانی باز و وطنی برای همه است. در خیابان‌ها، بازارها و فرودگاه‌های کشورهای حوزه خلیج فارس، انواع چهره‌ها دیده می‌شود که همه احساس تعلق و وابستگی به این منطقه دارند و خود را بخشی از آن می‌دانند و در قبال آن احساس مسئولیت می‌کنند؛ همزیستی مسالمت‌آمیزی که یک امتیاز بزرگ و مهم‌ترین ویژگی کشورهای متمدن دنیای معاصر است.

با این حال، تلاش‌های زیادی انجام می‌شود که هدف از آن برهم زدن ثبات و امنیت در منطقه خلیج فارس است. کشورهای حوزه خلیج فارس با اینکه سیاست‌های واقع‌بینانه و غیرتهاجمی را دنبال می‌کنند، پیوسته هدف تهدید و تهاجم قرار می‌گیرند که هدف از آن‌ها تضعیف آن‌ها است، به‌ویژه اینکه برنامه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای مزبور با آنچه شبه‌نظامیان و گروه‌های افراطی می‌خواهند، در تضاد است.

به عبارت دیگر، موفقیت برنامه‌های کشورهای حاشیه خلیج فارس به معنای شکست نقشه شبه‌نظامیان و ناکامی برنامه‌های آن‌ها به معنای پیروزی گروه‌های شبه‌نظامی و افراطی است. به همین دلیل، تهدید شبه‌نظامیان همواره بر کشورهای حوزه خلیج فارس متمرکز است و این گروه‌های افراط‌گرا می‌کوشند با تضعیف برنامه‌های توسعه در منطقه خلیج فارس، مسیر گسترش نفوذشان در سراسر منطقه را هموار کنند.

در حالی که خاورمیانه به سمت آشفتگی و هرج‌ومرج سوق داده می‌شود، این واقعیت انکارناپذیر را نباید فراموش کرد که منطقه خلیج فارس با دو طرح کاملا متفاوت یعنی طرح رفاه و صلح و طرح فقر و جنگ مواجه است. طرح اول که در سایه پرچم‌های ملی جریان دارد طرح دولت‌ها است، در حالی که طرح دوم با پرچم‌های زرد و سیاه شبه‌نظامیان به مردم تحمیل می‌شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

چندی قبل با انتشار مقاله‌ای با عنوان «انقلابیون در خلیج فارس»، درباره گفتمان‌های انقلابی در منطقه خلیج فارس که در نهایت در خدمت گفتمان خصمانه خارج از منطقه قرار می‌گیرد، هشدار داده‌ام. تبلیغات گمراه‌کننده‌ای که برخی افراد تحت عنوان «عادی‌سازی روابط، تبانی با غرب، خرید اسلحه از غرب و هدر دادن سرمایه‌های ملی» با هدف بدنام کردن کشورهای منطقه ترویج می‌دهند، تلاش برای تضعیف طرح‌های ملی در ازای رشد نقشه‌های مخرب شبه‌نظامیان است.

گفتمان سیاسی کشورهای حوزه خلیج فارس مبتنی بر پروژه دولتی است. دولت‌ بر قلمرو کشور حاکمیت کامل دارد و حق استفاده از زور برای تحمیل امنیت و حق تصمیم‌گیری در مورد صلح و جنگ تنها در انحصار دولت است. برنامه دولت ملی طرحی مبتنی بر نظم بین‌الملل است و در هیچ کشوری نباید دو نظام و یا دو دولت وجود داشته باشد؛ در حالی که نقشه شبه‌نظامیان مغایر این ایده و برخلاف تمام اصول اساسی نظم بین‌المللی است.

حضور گروه‌های شبه‌نظامی نه‌تنها مشروعیت دولت را زیر سوال می‌برد، بلکه به تضعیف دولت و سلب اراده آن منتهی می‌شود. علاوه بر آن، افول قدرت دولت به احیای تنش‌های نژادی، مذهبی، فرقه‌ای و قبلیه‌ای منجر می‌شود و زمینه را برای تجزیه کشور فراهم می‌کند. به همین دلیل، سیاست کشورهای حوزه خلیج فارس بر محور هویت فراگیر ملی استوار است، در حالی که حضور شبه‌نظامیان در یک کشور دولت را به حاشیه می‌راند و رهبران گروه‌های شبه‌نظامی، فرقه‌ای و قومی جایگزین دولت می‌شوند.

چند دهه پیش من در جریان سفر به یکی از پایتخت‌های زیبای عربی ناتوانی دولت را در برابر تحرکات گروه‌های شبه‌نظامی که با سلاح‌های مختلف در خیابان‌ها راهپیمایی می‌کردند، در حالی که نیروهای ارتش نظاره‌گر این صحنه بودند، شاهد بودم. مدتی بعد، شبه‌نظامیان کنترل دولت یادشده و تصمیم‌های آن را به دست گرفتند و کشور را درگیر جنگ‌های ویرانگر کردند و آن کشور زیبا در منجلابی فرو رفت که شبه‌نظامیانی کاملا وفاداری به دولت و رهبر کشور دیگری ایجاد کرده بودند.

از سوی دیگر، مهم‌ترین تفاوت بین برنامه‌های کشورهای حوزه خلیج فارس و نقشه شبه‌نظامیان این است که کشورهای مزبور برای جذب استعدادها، سرمایه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های جهانی رقابت می‌کنند، اما شبه‌نظامیان برخلاف این روند به دنبال اخراج نخبگان و سرمایه‌گذاران و بیرون راندن سرمایه‌ها از کشورند.

رهبران گروه‌های شبه‌نظامی برای آموزش نظامی افراد مسلح و تامین مالی جنگ‌ها به تولید و قاچاق مواد مخدر روی می‌آورند. کشورهای حاشیه خلیج فارس برای کسب ثروت و توسعه رقابت می‌کنند، در حالی که رقابت شبه‌نظامیان در گسترش فقر و بدبختی که برخلاف از آن واقع به‌عنوان «کرامت» یاد می‌شود، منحصر است.

پروژه کشورهای حوزه خلیج فارس تلاش برای ساختن سازه‌های مدرن و آسمان‌خراش‌ها است، در حالی که پروژه شبه‌نظامیان مبتنی بر حفر تونل‌ها و راهروهای زیرزمینی است. دولت‌های منطقه در تلاش برای افزایش شمار گردشگران و انتقال مسافران از طریق شرکت‌های هواپیمایی‌اند، در حالی که شبه‌نظامیان مشغول انتقال موشک، پهپاد و سایر سلاح‌های مخرب‌اند. به‌طور خلاصه، برنامه کشورهای حاشیه خلیج فارس برای رشد اقتصاد، رفاه، آسایش و آینده بهتر است و پروژه شبه‌نظامیان به قهقرا رفتن و سوق دادن بی‌گناهان به سمت خشونت و مرگ است.

از لحاظ فرهنگی، کشورهای حوزه خلیج فارس قصد اجرایی کردن گفتمان مدارا، کثرت‌گرایی و سازش را دارند. این امر آن‌ها را به هدف اصلی برای شبه‌نظامیان و گروه‌های افراطی تبدیل کرده، زیرا دیدگاه گروه‌های افراطی و رهبران آن‌ها با رویکرد بشردوستانه مدرن که بین توده‌های مختلف جامعه هیچ تفاوتی قائل نیستند، در تضاد است. در واقع، اندیشه شبه‌نظامیان بر اساس تقسیم‌بندی مذهبی و فرقه‌ای استوار است، اما شعار مقابله با غرب و استعمار پوششی برای مشروعیت بخشیدن به این اندیشه خطرناک است تا رهبران گروه‌های شبه‌نظامی بتوانند در سایه این پروژه ایدئولوژیک، جوانان و کودکان محروم و بی‌نوا را به صفوف شبه‌نظامیان جذب کنند و با سر دادن شعار «مرگ به آمریکا»، به اهداف تروریستی خود دست یابند.

هدف برنامه کشورهای حوزه خلیج فارس آموزش مدرن، تفکر مذهبی روشنگرانه، تسلط بر زبان‌های بین‌المللی و تقویت شهروندی است و تحقق این برنامه به تشکیل گروه‌های مسلح و تشدید تنش‌های گروهی و فرقه‌ای نیازی ندارد. این در حالی است که گروه‌های شبه‌نظامی به‌جای تلاش برای فراهم کردن زمینه تحصیل، جوانان را به سربازی اجباری و خشونت سوق می‌دهند و اعتدال و میانه‌روی را خیانت و شهروندی را جیره‌خواری تلقی می‌کنند.

در فرجام می‌توان گفت: برنامه کشورهای حوزه خلیج‌فارس که هدف از آن فراهم کردن زمینه رفاه، آسایش و شادی در جامعه است، در واقع، پروژه همه کسانی است که به دنبال حاکمیت ارزش‌های رفاه اقتصادی، صلح سیاسی و اعتدال فرهنگی‌اند. هدف از این طرح تلاش برای پیوند دادن افراد جامعه با دنیای مدرن و ادغام آن‌ها در جوامع پیشرفته است. بنابراین، این تنها طرحی است که می‌تواند از گستره خلیج فارس پا فراتر گذارد و تمامی کسانی که به دنبال آینده بهتری برای فرزندانشان‌اند، به دنبال آن‌اند. در حالی که پروژه شبه‌نظامیان جز فرقه‌گرایی، انتقام‌جویی، خشونت، کشتار و ویرانی، راه به‌جایی نمی‌برد.

برگرفته از روزنامه الشرق‌الاوسط

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه