جمهوری اسلامی نباید انتظار داشته باشد روسیه به نجاتش بیاید

«اگرچه جنگ تمام‌عیار میان ایران و اسرائیل مایه نگرانی کرملین است، می‌تواند منافع مالی قابل‌توجهی برای روسیه داشته باشد، روسیه ضرورتی برای نجات فوری جمهوری اسلامی ایران ندارد، به‌ویژه اگر این کار با خطر درگیری نظامی مستقیم همراه باشد»

ولادیمیر پوتین و علی خامنه‌ای‌ــ انتخاب

تشدید تنش میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران به‌تدریج دارد روی منافع روسیه در خاورمیانه تاثیر می‌گذارد و طیف گسترده‌ای از پروژه‌های مشترک ایران و روسیه را تهدید می‌کند. نیکیتا اسماگین در مقاله‌ای در کارنگی پولیتیکا می‌نویسد با این حال، مسکو ترجیح می‌دهد به‌جای دخالت مستقیم، خود را با شرایط جدید وفق دهد. روسیه نه می‌تواند و نه می‌خواهد جمهوری اسلامی ایران را در تقابل با اسرائیل و آمریکا نجات دهد.

درگیری میان ایران و اسرائیل به منافع روسیه نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. آشکارترین نقطه حساس احتمالی پایگاه هوایی حمیمیم سوریه است که نیروهای روسیه در آن مستقرند. اسرائیل در ۳ اکتبر نیروهای ایرانی در نزدیکی حمیمیم را هدف حمله هوایی قرار داد که روسیه برخی از موشک‌های اسرائیلی را سرنگون کرد.  

به‌رغم نگرانی‌ها از تشدید تنش میان روسیه و اسرائیل، احتمال وقوع جنگ بین این دو کشور بسیار اندک است. هرچند خطر برخورد موشکی سرگردان وجود دارد، هیچ‌یک از طرفین نمی‌خواهند روابطشان را قطع کنند و بدین معنا است که پیامدهای هر اشتباهی مهار خواهد شد.

به نوشته اسماگین، هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که روسیه قصد داشته باشد دخالت نظامی مستقیم در درگیری‌های جاری در خاورمیانه داشته باشد. روسیه چنان درگیر جنگ اوکراین است که مجالی برای درگیری در جنگی دیگر ندارد و همچنین، به نظر نمی‌رسد بخواهد برای منافع جمهوری اسلامی وارد جنگ شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

احتمالا نیروهای روسیه به تمرکز بر دفع حملات اسرائیل به سوریه اکتفا خواهند کرد‌ــ به‌ویژه اینکه اسرائیل دیگر حملاتش را از قبل به روسیه اطلاع نمی‌دهد.

نویسنده در ادامه می‌افزاید روسیه به‌جای مشارکت مستقیم ممکن است از طریق تامین تسلیحاتی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی از جمله حزب‌الله و حوثی‌ها، از تهران حمایت کند. با این حال، اگر این ارسال سلاح به ضرر آمریکا باشد، نه اسرائیل، از نظر کرملین اقدامی منطقی‌تر است. مسکو معتقد است که ایجاد مانع برای آمریکا در هر نقطه جهان هدفی مشروع است، اما چنین تفکری درباره اسرائیل ندارد. در نتیجه، روسیه احتمالا فقط در صورتی برای نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی سلاح می‌فرستد که یک طرف درگیری سربازان آمریکایی باشند.

جمهوری اسلامی نیز در صف دریافت فناوری نظامی پیشرفته روسیه قرار دارد. تهران قرار است دو اسکادران جنگنده سوخو‌ـ‌۳۵ دریافت کند و علاوه بر این، به خرید رادارها و سامانه‌های پدافند هوایی روسیه علاقه‌مند است. البته هیچ‌یک از این موارد به‌سرعت اتفاق نخواهد افتاد و حتی اگر مسکو این سامانه‌ها را در هفته‌های آتی تحویل دهد، جمهوری اسلامی زودتر از بهار ۲۰۲۵ قادر به استقرار آن‌ها نخواهد بود.

محتمل‌ترین سناریو این است که روسیه ممکن است با به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات به جمهوری اسلامی کمک کند، درخواستی که تهران پیش‌تر مطرح کرده است. در حالی چنین تصمیمی از جانب مسکو منطقی به نظر می‌رسد، حتی به‌روزترین اطلاعات در مورد تحرکات نیروهای آمریکایی و اسرائیلی برای تغییر توازن قدرت منطقه‌ای به‌نفع ایران کافی نخواهد بود.

بروز جنگ تمام‌عیار میان ایران و اسرائیل بی‌تردید با استقبال روسیه مواجه نخواهد شد. حمله به زیرساخت‌های ایران می‌تواند مجموعه‌ای از پروژه‌های مشترک ایران و روسیه را با مشکل مواجه کند. مسکو از اینکه اسرائیل و آمریکا یکی از شرکای بین‌المللی قابل‌اعتمادش را «از میان بردارند» خشنود نخواهد بود.

در عین حال، چنین جنگی برای کرملین فاجعه‌بار نخواهد بود. وابستگی روسیه به تجهیزات نظامی ایران رو به کاهش است و به‌عنوان مثال، میزان تولید پهپادهای ایرانی در روسیه افزایش یافته است، بنابراین کمبود موشک‌ها یا پهپادهای ایرانی تاثیری جدی بر میدان جنگ روسیه در اوکراین نخواهد داشت. تجارت با ایران نیز تاثیر چندانی بر اقتصاد روسیه ندارد و فقط ۱ درصد از کل گردش مالی کشور را تشکیل می‌دهد. در نتیجه، حتی توقف کامل تجارت با ایران هم خسارت عمده‌ای به اقتصاد روسیه نمی‌زند.

به نوشته اسماگین، در واقع، جنگ تمام‌عیار در خاورمیانه ممکن است مزایایی برای روسیه داشته باشد. قیمت جهانی نفت در پی افزایش تنش‌ها میان اسرائیل و ایران رو به افزایش است و تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند در اکتبر به ۱۰۰ دلار در هر بشکه برسد. افزایش بهای نفت به‌معنای افزایش درآمد روسیه خواهد بود.

علاوه بر این، اگر اسرائیل تهدید نابودی زیرساخت‌های صادرات نفت ایران را عملی کند، روسیه از یکی از رقبای اصلی‌اش در فروش نفت به چین خلاص خواهد شد. و در بدترین سناریو، اگر جمهوری اسلامی تنگه هرمز را ببندد، دسترسی اکثر کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه به بازارهای بین‌المللی قطع خواهد شد، و عرضه نفت روسیه به بازار را ضروری می‌کند.

نویسنده مقاله در پایان می‌نویسد بنابراین، روسیه ضرورتی برای نجات فوری جمهوری اسلامی ایران ندارد، به‌ویژه اگر این کار با خطر درگیری نظامی مستقیم همراه باشد. مسکو، دست‌کم در کوتاه‌مدت، به آمریکا و اسرائیل اجازه خواهد داد هر آنچه ضروری می‌دانند در خاورمیانه انجام دهند.