در نیمهشبی سرد و برفی، در مسیری کوهستانی، مرد جوانی که گلولهای به پایش اصابت کرده بود دیگر توان حرکت نداشت. او حمزه الفت، فعال مدنی ۳۱ ساله از دایکندی افغانستان بود که پس از آزادی از زندان، در مسیر رسیدن به خانوادهاش هدف تیراندازی ماموران اداره استخبارات طالبان قرار گرفت و به دلیل خونریزی شدید و دسترسی نداشتن به دارو و درمان جانش را از دست داد.
سه هفته پس از این حادثه، منابع مطلع و دوستان نزدیک او به ایندیپندنت فارسی گفتند که او پس از آزادی همچنان تحت تعقیب بود و در حالی که قصد داشت مدتی را در زادگاهش دور از دسترس طالبان بگذراند، در نیمهشب، در مسیر روستای دهن مارقول، به دست ماموران اداره استخبارات طالبان افتاد و هنگام فرار هدف تیراندازی قرار گرفت.
حمزه الفت، دانشجوی علوم سیاسی در دانشگاه رهنورد مزارشریف، در دوران دانشجویی از چهرههای فعال در مبارزات مدنی بود و در جریان اعتراضات جنبش روشنایی در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷، نقش مهمی در سازماندهی اعتراضات در مزارشریف داشت.
حمزه الفت در گردهمایی اعتراضی در مزارشریف، ۲۰۲۰-ایندیپندنت فارسیپس از سقوط دولت جمهوری و بازگشت طالبان، او از مزارشریف به کابل رفت و در اعتراضات علیه طالبان شرکت کرد. با اینکه تحصیلاتش در رشته علوم سیاسی بود، بیشتر در حوزه پزشکی، بهویژه مراقبتهای ویژه و فوری، فعالیت داشت. مدتی در مراکز آموزشی خصوصی در کابل آموزگار بود و سپس در بیمارستان استقلال کابل مشغول به کار شد.
در همین زمان، درگیری میان مولوی مهدی مجاهد، فرمانده ناراضی طالبان، و نیروهای وزارت دفاع این گروه در بلخاب موجب شد که شمار زیادی از آوارگان و زخمیها به شهرهای مختلف ازجمله کابل پناه ببرند. یکی از دوستان نزدیک حمزه الفت گفت که او دو تن از زخمیهای درگیری بلخاب را در بیمارستان استقلال درمان کرد و سپس به آنان در خانهاش، در دشت برچی کابل، پناه داد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این زخمیها که از ساکنان بهسود، ولایت میدان وردک، بودند، پس از بهبودی به زادگاهشان بازگشتند، اما طالبان آنان را به دلیل شرکت در درگیری بلخاب بازداشت کردند. در جریان بازجویی و شکنجه آنان اعتراف کردند که حمزه الفت آنها را درمان کرده است و مدتی در خانه او در کابل بودهاند. درگیری در بلخاب که به کشته و زخمی شدن شماری از نیروهای طالبان و افراد تحت امر مولوی مهدی انجامید، سبب شد که بسیاری از افرادی که با مولوی مهدی در تماس بودند یا به افراد او کمک کرده بودند بازداشت یا آواره شوند.
ماموران طالبان در جستجوی حمزه الفت برآمدند، زیرا او دو زخمی جنگ بلخاب را مداوا کرده بود. حمزه در ۱۸ دیماه، زمانی که به سمت یک فروشگاه کتاب در دشت برچی در غرب کابل میرفت، به دست ماموران اداره استخبارات طالبان بازداشت شد. پس از دستگیری، او را به زندان اداره استخبارات طالبان در منطقه «کمپنی» کابل منتقل کردند، جایی که تحت شکنجه قرار گرفت تا اعتراف کند که با مولوی مهدی همکاری کرده و عضو گروه اوست.
حمزه الفت ۴۰ روز ناپدید بود و خانوادهاش هیچ اطلاعی از او نداشتند. با پیگیریهای پدر و اعضای خانواده، سرنخی از او در زندان «ریاست ۴۰» اداره استخبارات طالبان در کابل به دست آمد. دادگاه طالبان برای او یک سال و نیم حبس صادر کرد و وی را متهم کرد که علاوه بر مداوای افراد حاضر در اعتراضات بلخاب در رسانههای اجتماعی نیز مطالبی علیه این گروه منتشر کرده است.
الفت در ۴ مرداد ۱۴۰۳، پس از گذراندن دوران حبس، از زندان طالبان آزاد شد، اما همچنان تحت تعقیب بود. پس از آزادی، مدتی را در بامیان و کابل گذراند، اما ترس از تعقیب و آزار طالبان باعث شد که به ایران پناه ببرد. پس از دو ماه تلاش برای یافتن یک مکان امن، از یک سازمان حامی فعالان مدنی و حقوق بشر وعده کمک دریافت کرد و به خروج از افغانستان و اسکان مجدد در یکی از کشورهای غربی امیدوار شد.
یکی از دوستانش گفت که همین امیدواری باعث شد که او دوباره از ایران به افغانستان بازگردد. خانواده حمزه الفت در روستای میجان شهرستان خدیر در منطقهای کوهستانی و دورافتاده در ولایت دایکندی زندگی میکنند. الفت پس از بازگشت از ایران، در ۲۵ دیماه، از بامیان راهی دایکندی شد.
زمستان سخت، مسیرهای برفی و نبود جاده مناسب، سفر را دشوار کرده بود. در ۲۷ دیماه، پس از دو شبانهروز به شهر نیلی مرکز دایکندی رسید. اما از نیلی تا روستای میجان میبایست هفت ساعت پیاده میرفت و به دلیل بارش سنگین برف، امکان استفاده از خودرو یا موتورسیکلت نبود. حمزه تصمیم گرفت شب را در هتلی در نیلی بگذراند و فردایش به سمت روستایشان حرکت کند، اما نیمهشب، ماموران اداره استخبارات طالبان وارد هتل شدند. آنها او را بازداشت نکردند، اما از اسناد هویتی او عکس گرفتند و رفتند.
حمزه الفت پس از آزادی از زندان طالبان، تحت تعقیب اداره استخبارات این گروه قرار داشت-ایندیپندنت فارسییکی از همراهان او گفت حمزه، که از بازداشت دوباره و شکنجه طالبان وحشت داشت، لحظاتی پس از خروج ماموران از هتل خارج شد و راهی روستای میجان شد. ساعت ۱۱ شب، اعضای خانوادهاش تماسی از او دریافت کردند. حمزه به آنها گفت که در روستای دهن مارقول در مسیر خدیر است، وضعیتش نامناسب است و به کمک نیاز دارد.
خانوادهاش ساعت سه بامداد، پس از چهار ساعت تلاش، به روستای دهن مارقول رسیدند. یکی از نزدیکانش گفت: «او را با بدنی خونین و ازحالرفته روی برفها پیدا کردیم. تیر به پایش اصابت کرده بود، اما توانسته بود جلو خونریزی بیشتر را بگیرد. سرما و درد او را از حال برده بود.»
او را به خانه رساندند، اما به دلیل ترس از طالبان نتوانستند او را به درمانگاه ببرند. در نهایت، پس از یک شبانهروز درد و رنج، در شب ۲۹ دیماه، جان باخت. یکی از نزدیکان حمزه الفت گفت: «او تنها به جرم درمان دو زخمی جنگ بلخاب بازداشت، زندانی و شکنجه شد. پس از آزادی نیز تحت تعقیب بود و سرانجام با درد و خونریزی جان داد.»
این منبع گفت که حمزه الفت پس از آزادی از زندان طالبان و در جریان چندماهی که آزاد و تحت تعقیب بود، خاطراتش از زندان طالبان را با جزئیاتی درمورد شیوههای شکنجه و بدرفتاری نوشته است. این یادداشتها نشان میدهند که او به شیوههای مختلف تحت شکنجه قرار گرفته است.