با وجود اینکه درباره افسردگی بارها شنیدهایم، افکار عمومی ممکن است اطلاعات زیادی درباره ابعاد این بیماری نداشته باشد. از همین رو برخی از مبتلایان به دنبال درمان نمیروند و همین مسئله افسردگی را به یکی از شایعترین بیماریها در جهان تبدیل کرده است. براوردها نشان میدهند که حدود ۳۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان با سطوحی از افسردگی زندگی میکنند. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، تعداد مبتلایان بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ بیش از ۱۸ درصد افزایش یافته است.
وین دروتس، متخصص و معاون رئیس و رهبر حوزه بیماریهای اختلالات خلقی در شرکتهای دارویی جانسون اند جانسون، میگوید: «افسردگی با ترکیبی از علائم مشخص میشود که عبارتاند از بیحوصلگی، از دست دادن حس مثبتاندیشی، احساس گناه یا بیارزشی، اختلالات خواب، خستگی، کمبود انرژی، تغییرات در اشتها، از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که قبلا لذتبخش بودند و افکار مرگ یا خودکشی.»
علت دقیق افسردگی ناشناخته است، با این حال سابقه خانوادگی، فقدان تعادل شیمیایی در مغز، رویدادهای استرسزا مانند از دست دادن یکی از عزیزان و برخی داروها یا بیماریها میتوانند احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.
جانسون اند جانسون در گزارشی، به هفت حقیقت در مورد بیماری افسردگی اشاره میکند:
سوابق خانوادگی و ژنتیک نقش مهمی ایفا میکنند
آیا کسی در خانواده شما افسردگی دارد؟ این سوال مهمی است که باید از خود بپرسید.
به گفته متخصصان احتمال ابتلا به افسردگی در زنان حدود ۲۰ درصد و برای مردان حدود ۱۲ درصد است. با این حال، اگر کسی سابقه خانوادگی افسردگی بالینی داشته باشد، این احتمال افزایش مییابد. برای مثال اگر یک مرد مادر یا پدری داشته باشد که افسردگی دارد، آن ۱۲ درصد ممکن است به ۳۰ درصد افزایش یابد و اگر سابقه خانوادگی اختلال دوقطبی وجود داشته باشد، این احتمال حتی بیشتر میشود و به حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد هم میرسد.
ژنها هم عامل مهم دیگری در افسردگی به شمار میروند. هرچند مشخص کردن اینکه دقیقا کدام ژنها بر خطر ابتلا به افسردگی تاثیر میگذارند و این کار را چگونه انجام میدهند، برای محققان چالشبرانگیز بوده است. دکتر دروتس توضیح میدهد: «به نظر میرسد برخی جهشهای ژنتیکی آسیبپذیری در برابر افسردگی را افزایش میدهند، در حالی که برخی دیگر مقاومت را تقویت میکنند. احتمالا ترکیبی پیچیده از این جهشهای ژنتیکی همراه با عوامل محیطی است که تعیین میکند آیا یک فرد به این بیماری مبتلا خواهد شد یا نه.»
افسردگی در زنان شایعتر است
خطر افسردگی برای پسران و دختران تقریبا یکسان است، اما پس از بلوغ، این خطر برای دختران تقریبا دو برابر پسران میشود.
به گفته کارشناسان، هنوز مشخص نیست که آیا این اختلاف دلیل هورمونی دارد یا خیر، با این حال به نظر میرسد پس از بلوغ، تغییرات بیولوژیکی دختران را بیشتر در معرض خطر افسردگی قرار میدهد؛ آنچه معمولا تا دوران یائسگی هم ادامه دارد.
برخی زنان مبتلا به افسردگی قبل از شروع قاعدگی با بدترین دورههای افسردگی مواجه میشوند. زنان همچنین در معرض افسردگی در دوران بارداری و پس از آن هم قرار دارند؛ پدیدهای که آن را به نوسانهای استروژن و پروژسترون نسبت میدهد که بر عملکرد مغز تاثیر زیادی دارند.
افسردگی شدید میتواند در مغز تغییرات فیزیکی ایجاد میکند
مطالعات نشان دادهاند در افرادی که علائم افسردگی را گزارش کردهاند، کیفیت و حجم ماده سفید که نورونها را به هم متصل میکند و اطلاعات را انتقال میدهد، کاهش یافته است. همچنین، مشخص شده که برخی بیماران مبتلا به افسردگی در مقایسه با افرادی که هرگز دوره افسردگی را تجربه نکردهاند، هیپوکامپوســ منطقهای از مغز که در یادگیری و حافظه نقش عمدهای ایفا میکندــ کوچکتری دارند.
البته با درمان مناسب، میتوان برخی از تغییرات مغزی را برطرف کرد و به حالت قبل از بیماری بازگرداند.
افسردگی خطر ابتلا به بیماریهای دیگر را افزایش میدهد
افسردگی درماننشده با دیگر بیماریها از جمله مشکلات قلبیعروقی ارتباط دارد. بنا بر گزارشها، افراد مبتلا به افسردگی دو تا سه برابر بیشتر از افراد سالم در معرض ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی قرار دارند و در صورت ابتلا به بیماریهای قلبی، خطر مرگ سریعتر در آنها بیشتر میشود.
درباره دلایل این ارتباط نظرهای متفاوتی وجود دارد. از جمله اینکه افسردگی میتواند تعادل در سیستم عصبی خودمختار را از بین ببرد که باعث اختلال در تپش قلب و افزایش خطر مرگومیر شود. التهاب مزمن مرتبط با افسردگی هم ممکن است آسیبپذیری در برابر بیماری شریان کرونری را افزایش دهد.
افسردگی یک اصطلاح کلی نیست
وقتی مردم به اصطلاح «افسردگی» اشاره میکنند، معمولا منظورشان افسردگی بالینی است که با نام اختلال افسردگی عمده یا ماژور (MDD) نیز شناخته میشود و با بیحوصلگی همیشگی همراه است که بر کیفیت زندگی اثر میگذارد، اما در واقع، این بیماری اشکال مختلفی دارد و یک پدیده واحد نیست. بنابراین در واقع باید از اصطلاح «افسردگیها» استفاده کنیم.
دورههای افسردگی عمده میتواند در جریان انواع دیگر افسردگیها رخ دهند، از جمله افسردگی بارداری، اختلال دوقطبی، اختلال عاطفی فصلی (SAD)، افسردگی روانپریشانه، اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD) و موارد دیگر.
هر نوع افسردگی دلایل و روشهای درمانی متفاوتی دارد. به عنوان مثال، اختلال عاطفی فصلی که به دلیل تغییرات فصل رخ میدهد، ممکن است با نور درمانی، رواندرمانی، دارو یا ویتامین دی درمان شود، در حالی که متخصصان برای اختلال دوقطبی که با دورههای افسردگی و شیدایی مشخص میشود، داروهای متعادلکننده خلقوخو و رواندرمانی را توصیه میکنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برخی اشکال افسردگی چالشهای منحصربهفردی ایجاد میکنند
همانطور که افراد ممکن است به دلایل مختلفی احساس افسردگی کنند، اختلال افسردگی ماژور (MDD) نیز میتواند انواع مختلفی داشته باشد.
این اختلال بر اساس وجود مجموعهای از علائم متنوع در یک بازه زمانی مشخص مانند اضطراب، بیتفاوتی یا احساس ناامیدی تشخیص داده میشود. از آنجا که این علائم میتوانند ترکیبهای متفاوتی داشته باشند، افراد ممکن است افسردگی ماژور را به شکلهای مختلفی تجربه کنند و واکنش آنها به داروها نیز متفاوت باشد. همین متغیرها درمان برخی از انواع افسردگی ماژور را دشوار میکنند.
به عنوان مثال برخی اشکال افسردگی عمده ممکن است با افکار یا رفتار خودکشی، مانند فکر کردن به مرگ یا اقدام برای پایان دادن به زندگی همراه باشد که نیازمند رسیدگی اضطراری است.
برخی از افراد مبتلا به افسردگی ماژور هم به افسردگی مقاوم به درمان (TRD) دچارند که بهطور کلی افسردگی تعریف میشود که پس از مصرف حداقل دو داروی ضدافسردگی مختلف به مدت کافی (معمولا چهار تا شش هفته) بهبود نیابد.
هرکسی میتواند به افسردگی مقاوم به درمان مبتلا شود، اما زنان، سالمندان، افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی و کسانی که افسردگی شدید (با علائم زیاد و حاد) دارند، بیشتر در معرض خطر مقاومت درمانی قرار دارند. برخی بیماریها مانند مشکل تیروئید، درد مزمن، سوءمصرف مواد، اختلالات خوردن و مشکلات خواب نیز میتوانند احتمال ابتلا به افسردگی مقاوم به درمان را افزایش دهند.
راههای موثر برای کنترل افسردگی
مطالعات نشان دادهاند که ورزش منظم میتواند علائم افسردگی را کاهش دهد، چرا که ورزشهای هوازی با ترشح اندورفینها (مواد شیمیایی خوشایند بدن) و کاهش التهاب مرتبطند. با این حال دکتر دروتس خاطرنشان میکند برای کمک به کنترل علائم افسردگی شدید یا مقاوم به درمان ورزش بهتنهایی کافی نیست.
درمانهای شناختیرفتاری (رواندرمانی) هم در موارد افسردگی خفیف یا مراحل اولیه موثرند و برای درمان برخی موارد افسردگی به مصرف داروهای ضدافسردگی یا ترکیبی از درمانها نیاز است.