چرا شهروندان نپال از بازگشت پادشاه استقبال کردند؟

طرفداران سلطنت معتقدند جمهوری کنونی نپال به فساد و اقتصاد نابسامان دامن زده و سبب فراری شدن جوانان از زادگاهشان شده است

گیانندرا، پادشاه پیشین نپال که ۱۷ سال قبل با تبدیل نظام پادشاهی به جمهوری از قدرت کنار رفته بود، با استقبال هزاران نفر به کاتماندو، پایتخت این کشور، بازگشت.

در روز بازگشت گیانندرا شاه، خیابان‌های کاتماندو مملو از جمعیت بود که برای استقبال از پادشاه سابق جمع شده بودند. این مراسم را حدود ۳۵ نهاد سازماندهی کردند و احزاب و مردم معمولی با دسته‌‌ گل و سرودخوانی، از حضور شاه پیشین نپال ابراز خرسندی کردند و درباره بازگشت حکومت پادشاهی و انتقاد از جمهوری کنونی نپال شعارهایی سر دادند.

پارلمان نپال در سال ۲۰۰۸ به‌عنوان بخشی از توافق صلح برای پایان دادن به جنگ داخلی ۱۰ ساله که به کشته شدن بیش از ۱۶ هزار نفر انجامید، نظام پادشاهی را ملغی و این کشور را به جمهوری سکولار تبدیل کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با این حال در پی افزایش نارضایتی‌ها از بی‌ثباتی سیاسی، فساد و رشد کند اقتصادی، حمایت مردم از بازگشت نظام پادشاهی به این کشور جنوب آسیا افزایش یافت.

طرفداران بازگشت پادشاهی معتقدند حکومت کنونی نپال روزبه‌روز وضعیت بدتری پیدا می‌کند و تمایل جوانان برای فرار از وضعیت نابسامان زادگاهشان باعث شده است این کشور به اقامتگاه سالمندان تبدیل شود.

جمهوری‌خواهان نپال را در حالی اداره می‌کنند که برای این کشور در حال توسعه بودجه‌ای برای پیشرفت اختصاص داده نمی‌شود و هزینه‌های جاری نیز بسیار بالا است. در عین حال، شکست در سیاست خارجی از جمله ارتباط غیرسازنده با هند و چین سبب شده است فرصت‌‌های سرمایه‌گذاری مناسب در نپال از بین برود.

عملکرد حاکمان نپال باعث شده است اقتصاد این کشور به طور مداوم رو به افول برود و فساد دولتی رشد قابل‌توجهی داشته باشد؛ چنانکه در گزارش اخیر سازمان شفافیت بین‌الملل درباره وضعیت فساد در کشورهای جهان، نپال در رتبه ۱۰۸ قرار دارد.

طرفداران سلطنت در حالی به استقبال از پادشاه نپال رفتند که نگاهی گذرا به تاریخ نیز نشان می‌دهد بازگرداندن حاکمان برکنارشده اتفاقی پرتکرار بوده است. علاوه بر اینکه بازگشت پادشاهان را می‌توان در اسطور‌ها دنبال کرد، در دنیای سیاست نیز این واقعیت مشاهده می‌شود. در تاریخ نپال رویدادهای مشابهی وجود دارد؛ از جمله آنکه پادشاه اودایا دیو از سلطنت خلع شد و به ناچار در تبت پناه گرفت. اگرچه آن پادشاه نتوانست بار دیگر تاج پادشاهی را پس بگیرد، پسرش، نارندرا دیو، چند سال بعد به سلطنت رسید.

تنها در شرق این‌گونه نیست. غرب نیز چنین رویدادهایی را در تاریخ خود دارد. برجسته‌ترین آن‌ها به دار آویختن شاه چارلز اول، پادشاه انگلستان، اسکاتلند و ایرلند، در سال ۱۶۴۸ بود. یکی از کسانی که باعث شد این اتفاق بیفتد، اولیور کرامول بود اما پس از مرگ او، پسرش رابرت کرامول نتوانست درگیری بین جمهوری‌خواهان و سلطنت‌طلبان را مدیریت کند و راه را برای بازگشت چارلز دوم در سال ۱۶۶۰ هموار کرد.

نمونه دیگر ظاهرشاه، پادشاه افغانستان، است که سال ۱۹۷۳ در کودتایی با حمایت خارجی‌ها سرنگون شد. بعدها، زمانی که در سال ۲۰۰۲ به کشورش بازگشت، پیشنهادهایی برای اعاده قدرت او مطرح شد، هرچند این اتفاق نیفتاد.

مثال دیگر شاهزاده نوردوم سیهانوک، پادشاه پیشین کامبوج، است. او که در سال ۱۹۴۱ از سوی دولت تحت کنترل نازی‌ها در فرانسه به مقام سلطنت کامبوج دست یافت، در سال ۱۹۵۳ جنبش استقلال کامبوج را از فرانسه رهبری کرد. سپس در سال ۱۹۵۵ به نفع پدرش از قدرت کناره‌گیری کرد و به‌عنوان نخست‌وزیر و وزیر خارجه به کشورش خدمت کرد. او پس از کودتای ۱۹۷۰ و در دوران حکومت خمرهای سرخ از کامبوج تبعید شد، اما در سال ۱۹۹۳ با احیای نظام سلطنتی، به کامبوج بازگشت.

این مثال‌ها نشان می‌دهند پادشاه سابق نپال نیز می‌تواند به شکلی مسالمت‌آمیز به قدرت بازگردد. او نه‌تنها از خونریزی و کشتار مردم جلوگیری کرد، بلکه با وجود اینکه پادشاه بود، مانند یک شهروند عادی در کشور ماند.

گیانندرا شاه هنوز طرفداران خود را دارد و بسیاری خواهان بازگشت او به سلطنت‌اند. با این حال موافقان او باید بدانند که لازم است چشم‌انداز روشنی برای بازگرداندن سلطنت ارائه شود. پادشاه سابق همچنین باید تلاش کند غیر از حامیان سرسخت خود، با احزاب موجود در نپال متحد شود و ایده توسعه یک کشور هندو را ترویج دهد. زیرا به هر حال، اگر ملت هندو احیا شود، سلطنت نیز می‌تواند راه خود را از گذشته به آینده باز کند.

برگرفته از هیمالین تایمز

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه