وقتی ترامپ کاندیداتوری غیرمنتظره خویش برای ریاست جمهوری را در سال ۲۰۱۵ اعلام و ستاد خود را به پا کرد، جمهوریخواهان باهوش در مورد خطر بنیادینی که وی بر این حزب تحمیل خواهد کرد، هشدار دادند. تاریخ ثابت کرده است «افرادی که همواره مخالف ترامپ» بودند درست میگفتند. حزب جمهوریخواه اکنون به پوسته توخالی خویش تبدیل شده و به خاطر زهر ویرانگر ترامپگرایی در حال پوسیدن از درون است.
اکنون دموکراتها نیز در حال فکر کردن به همان خودکشی سیاسی هستند چرا که شهردار سابق، مایکل بلومبرگ، میلیاردر نیویورکنشین دیگری را برای ریاست جمهوری در نظر گرفتهاند. خوشبختانه برای کشور هنوز وقت آن وجود دارد که حزب دموکرات را از دچار شدن به سرنوشتی مشابه با جمهوریخواهان نجات داد.
آقای بلومبرگ بنای خویش برای نامزدی ریاست جمهوری را ماه نوامبر گذشته اعلام کرد و همچنین طی طرحی جسورانه جمعآوری کمکهای مالی به روش سنتی را کنار گذاشته و سراسر کشور را غرق در ۴۰۰ میلیون دلار تبلیغات تلویزیونی و رسانههای اجتماعی کرده است. کارزار تبلیغاتی آقای بلومبرگ در فضای مجازی آنقدر فراگیر است که تقریبا ممکن نیست ویدئویی را در یوتیوب یا هولو تماشا کرد، بدون این که مورد بمباران تبلیغات بلومبرگ واقع نشد.
نتیجه سرسامآور است: بلومبرگ اکنون طبق میانگین نظرسنجیهای ملی صورت پذیرفته توسط سازمان «سیاست کاملا شفاف» (RealClearPolitics) به راحتی در جایگاه سوم قرار گرفته است حتی بدون این که دقیقهای را روی سکوی مناظره گذرانده باشد (البته تا پیش از چهارشنبه شب که اولین حضور او بر سکوی مناظره خواهد بود.) از ماه ژانویه تاکنون بلومبرگ سیل بیپایانی از تبلیغات انتخاباتی تهاجمی علیه برنی سندرز، نامزد پیشتاز حزب دموکرات، به راه انداخته است. دموکراتهای کارکشته که از موفقیت ستاد انتخاباتی سندرز مضطرب هستند اکنون به فکر در آغوش کشیدن کاندیداتوری کاملا پرداخت شده بلومبرگ هستند.
مشکل همکاران دموکرات چیست؟
مایکل بلومبرگ مظهر دو چیزی است که مورد لعن و نفرین هر کسی قرار میگیرد که به ارزشهای دموکراتیک تعهد دارد: غرور حاصل از ثروت نجومی و قربانی کردن گروههای در اقلیتی که سیاستهای حزب دموکرات متعهد به مراقبت و پاسداری از آنهاست.
هیچ کدام از این موارد تازگی ندارد: هری سیگل از نشریه دیلی بیست (The Daily Beast) در سال ۲۰۱۱ سیر زمانی اقدامات نه چندان مهم و خیلی بدبینانه بلومبرگ را هنگام شهرداری نیویورک ترسیم کرد، درست کمی بعد از آنکه شهردار مایک با استفاده از رکود اقتصادی عمیق سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۸ قانون نیویورک را ازنو نوشت و به خود اجازه داد به طرزی بیسابقه برای بار سوم شهردار نیویورک شود.
در آن زمان استدلال بلومبرگ این بود که شهروندان نیویورک به شهرداری نیاز دارند که ریشه بحران وامهای مسکن را درک کرده و به رکود اقتصادی این شهر پایان دهد. آنطور که مشخص گشت، «دانش» بلومبرگ از دلایل ریشهای رکود اقتصادی عمیق سالهای گذشته خلاصه در این میشد که شهروندان آفریقایی-امریکایی را به خاطر زندگی در محلاتی که توان مالی آن را نداشتند، سرزنش کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در ویدئویی خیرهکننده که در سال ۲۰۰۸ ضبط شده و هفته گذشته از نو بازنشر شد بلومبرگ ادعا کرد کنار گذاشتن طرح «ایجاد محدوده قرمز»- طرحی دولتی که آشکارا نژادپرستانه و برای جلوگیری از دستیابی شهروندان آفریقایی-امریکایی به وام مسکن در شرایطی مشابه با شهروندان سفیدپوست بود- دلیل واقعی بروز رکود اقتصادی بوده است. بله درست است: یک نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری سوگ و غصه پایان یافتن یکی از نژادپرستانهترین و مخربترین سیاستهای اسکانی آمریکا را میخورد.
در هیچ جا سابقه آقای بلومبرگ به اندازه سابقه او در زمینه امور نژادی سیاهتر نیست. او از اظهار واکنشی مناسب درباره میراث مخرب خویش با طرح ایست بازرسی که هنگام شهرداری به کار بست، ناکام مانده است. حتی هنگام عذرخواهی نیز در لحنی ترامپ مانند، جوانان سیاه و رنگین پوست را به خاطر مورد آزار واقع شدن توسط پلیس در اثر سیاست خویش، مورد سرزنش قرار داد.
ویدئویی کوتاه از سال ۲۰۱۵ که سخنرانی بلومبرگ در موسسه اسپن (Aspen Institute) را به تصویر میکشد میتوانست کاملا از اظهارات ترامپ درباره خشونت علیه اقلیتها نیز برداشت شود: «آنها مردان جوان رنگینپوست در سنین ۱۶ تا ۲۵ سال هستند. این ماجرا در نیویورک صحت دارد و در واقع در هر شهر دیگری هم صادق است. آنها مرتکبان واقعی جرایم هستند. شما باید تفنگها را از دست افرادی که با آن کشته میشوند، جمع کنید.»
به نظر میرسد او مشتاقانه ضعیفترین افراد را به خاطر مشکلات و سواستفادهای که توسط اشراف جامعه بر آنها تحمیل شده، سرزنش میکند. این مساله در مبارزه ده ساله وی علیه دهها زنی که وی را متهم به تحمل آزار و اذیت و تبعیض جنسی در شرکت خویش کردهاند نیز کاملا مشهود است. تحقیقی جدید توسط مجله جی کیو (GQ) حدود ۴۰ مورد از این پروندههای آزار جنسی و تبعیض را فاش ساخت، آماری که تنها با سابقه دونالد ترامپ و اتهامات علیه وی در انتخابات ۲۰۱۶ برابری میکند. مخرج مشترک هر دو مورد قدرت است: قدرت عظیمی که بلومبرگ و ترامپ در مقابل زنانی که به محیط کار ایشان وارد میشوند، در اختیار دارند.
وقتی از آقای بلومبرگ درباره سابقه وحشتناک وی در زمینه اقدامات پلیسی، مسائل نژادی، و احترام برای زنانی که برایش کار میکنند پرسیده شد در پاسخ تنها به عذرخواهیهایی غیر صمیمانه اکتفا کرد که معمولا با سراپا کردن مساله سعی در مظلوم و قربانی جلوه دادن وی به جای افراد و اجتماعاتی داشت که طی دهها سال زیر تیغ سیاستهای وی بودهاند. حمایت زودهنگام بلومبرگ از پایداری اقلیم هم نمیتواند سابقه واقعی و آسیبهای ادامهداری که علیه شهروندان سیاه و رنگین پوست نیویورک تحمیل کرده است را پاک کند.
برای اعضای کارکشته حزب دموکرات که به طریقی روزافزون نگران پیروزی مجدد ترامپ در ماه نوامبر هستند، بلومبرگ انتخاب میان «بد و بدتر» است. اما آنها باید درک بهتری داشته باشند. با مصالحه کردن بر سر ارزشهای بنیادینی که شالوده حزب دموکرات هستند و کنار گذاشتن اجتماعاتی که دموکراتها برای دهههای متوالی سعی در نمایندگی کردن ایشان داشتهاند، ما حزب دموکرات را نیز از درون تهی خواهیم کرد. چیزی که باقی خواهد ماند دیگر الهام بخش یا مترقیانه نخواهد بود و به حزبی تبدیل میشود که منحصرا برای پیروزی تلاش کرده و دیگر قابل تشخیص نیست.
بلومبرگ گرایی بر اساس این باور باطل است که دموکراتها برای پیروزی باید از ارزشهای خویش دست بکشند. بد نیست بپرسیم چرا دموکراتها تصمیم گرفتند دموکرات باشند؟ و اگر در صورت از بین رفتن آن ارزشهای بنیادین، صرفا به خاطر پیروزی در انتخابات، هنوز دموکرات باقی خواهند ماند؟
اگر هنوز کوچکترین امیدی برای تعمیر آسیبهای ناشی از ترامپ گرایی در نسلهای بعدی وجود دارد، دموکراتها باید به دنبال چیزی فرای پیروزی بدون ارزشهای خویش باشند.
© The Independent